وی سپهدار اعظم یا همان محمدولی خان تنکابنی یکی از فاتحان تهران بود که همراه سردار اسعد بختیاری، در زمان استبداد محمد علی شاه قاجار تهران را از دشمنان مشروطه بازپس گرفتند. یک زمین دار بزرگ که به خاطر سوابق ممتد نظامی سپهسالار اعظم لقب گرفته بود.
بعدها در پی کودتای سوم اسفند 1299 در زمره رجال نامداری بود که به زندان افتاد و تمام دوره صدارت سید ضیاء و آن 100 روز را در حبس به سر برد و بیرون که آمد بیشتر در پی سر و سامان دادن به املاک خود بود. میان او و رضاخان که هنوز شاه نشده بود اختلاف افتاد.
روزگار چنان بر محمد ولی خان تنگ شد که به رغم میل باطنی نزد رضاخان رفت و خواست پادشاه جدید به وزارت مالیه دستور تجدید نظر دهد اما رضاخان از این کار به هر دلیلی امتناع کرد.
سرانجام وقتی همه راهها را به روی خود بسته دید تصمیم نهایی را گرفت. ظهر ۲۷ شهریور ۱۳۰۵ خورشیدی قلم و کاغذ برداشت و چند سطری به بازماندگانش نوشت.
یادداشت که تمام شد تپانچه را برداشت و به شقیقه خود شلیک کرد و با دست خود نقطه پایان زندگی فاتح تهران را زد.