زن زیبای سیاه پوست رقاص خیلی خوبی هم بود و وقتی شروع به رقصیدن کرد شاه قاجاری از شادی به وجد آمد و سرشوخی را با وی باز کرد.
گروه تاریخ جهان نیوز: ناصرالدین شاه برای تفریح خیلی دوست داشت سربهسر دیگران بگذارد و وقتی که خندهاش هم میگرفت هیچ کس حق نداشت تکان بخورد تا خندهاش تمام شود. گاهی این شوخیهای نامناسب و بیجا جان بقیه را به خطر میانداخت.
اما اگر کسی با شاه شوخی میکرد سرنوشت تلخی در انتظارش بود. یکی از این تلخترین سرنوشتها داستان حاجیه خانم قدم شاه بود. زن سیاه پوستی که در روز عید قربان به دنیا آمده بود و به هیمن دلیل نامش را حاجیه گذاشتند.
وی از نسل سیاه پوستانی بود که از زمان آغامحمدخان نسل به نسل در دربار قاجار خدمت میکردند و خانه زاد نامیده میشدند.
حاجیه خانم قدم شاه بازمانده دو برده حبشی بود که پوستی قهوهای و چهرهای زیبا داشت و به همین دلیل خواستگاران زیادی داشت. ناصرالدین شاه هم به او توجه ویژهای داشت و در مهمانیها دوست داشت به وی خدمت کند.
روزی یکی از همسران شاه برای پسرش جشن ختنه سورانی گرفته بود که ناصرالدین شاه هم در آن جشن حاضر بود.
حاجیه خانم قدم شاه نیز در آن مراسم حضور داشت. در حالی که مطربان مینواختند چشم تیزبین شاه به او افتاد و خواست که برقصد.
زن زیبای سیاه پوست رقاص خیلی خوبی هم بود و وقتی شروع به رقصیدن کرد شاه قاجاری از شادی به وجد آمد و سرشوخی را با وی باز کرد.
حاجیه خانم بخت برگشته هم در جواب شوخی شاه، صدای قبیح و زشتی درآورد که ناگهان حالت چشمان شاه برگشت و آثار خشم و غضب در چهره شاه نمایان شد. مطربان خاموش شدند و تالار در سکوت فرو رفت.
ناصرالدین شاه جلاد را صدا کرد، اما جلاد در آن لحظه حاضر نبود. ناصرالدین شاه از تالار بیرون رفت و دستور داد که او را نعل کنند.
فردای آن روز حاجیه خانم را نعل کردند و زن بینوا در زیر درد ناشی از کوبیدن میخهای نعل به استخوان کف پایاش درگذشت.
از جناب شیخ رجبعلی خیاط از بزرگان اهل معرفت تهران نقل است که فرموده در روز جمعه ای در مکاشفه دیدم که دارند ناصرالدین شاه رو با هل به جهنم میبرن، او تا من را دید رو کرد و گفت اگر میدانستم اینجا چه خبر است، «فکر» خوشی هم نمیکردم!
ظالمتر و پستتر از قاجار، پهلویها بودند. رذالتی که این دو خبیث داشتند، هیچ نظیری در تاریخ ایران ندارد. آنها که حتی اسمشان «پهلوی» دزدی بود، عوامل انگیس بودند از بدو به قدرت رسیدن تا آخر، در حال خدمت به ارباب و خیانت به ایران و ملت ایران بودند.
حاجیه قدم شاه دختر ۳۰ ساله و کنیز یکی از خانم های معتبر شاه بود این اتفاق در روز عید میلاد یا همان جشن تولد شاه افتاده بود و پس از اینکه بر اثر عرق و جنب جوش فراوان در حالیکه روبری شاه می رقصید ناگهان صدای بلندی از او در رفت و شاه اینکار او را حمل بر بی احترامی بر خودش و توهین به جشن تولدش دانست هرچند که شاه لحظه ای قبل یک امپریال به او انعام داده بود ولی اینکارش باعث شد تا او را نعل کند
یعنی
نادر شاه، کریم خان زند و پهلوی بهتر از قاجار بودن
یا فساد این ها کمتر از قاجار بوده
هر فسادی که در قاجاریه بوده در باقی شاهان هم بوده
جوری ننویسید که جوانان فکر کنن باقی حکومت ها سالم بودن و فسادی نداشتن
حتما شما اطلاعی از مساحت ایران رو در دوره زندیه ندارید تقریبا یک سوم دوره قاجار.
یعنی قاجار بعد این که کشور رو از زندیه گرفتند مرز ها وسیع شد .
از خاک فروشی رضا خان هم بی اطلاعید
از جدا شدن بحرین با دستور انگلیسی ها و به رسمیت شناختن آن بعنوان اولین کشور از طرف محمدرضا هم قطعا بی خبرید.
ناصرالدین شاه و بقیه شاهان خائن و مغولی قاجار مرد نبودند و جز زورگویی به بدبختان و ترس از قدرتمندان کاری بلد نبودند کشور را به تاراج بردند و ایران را نابود کردند