مدت کوتاهی از ذکر شمار استفاده کرد، ولی آن را هم کنار گذاشت. گاهی زیر چشمی زیر نظر می گرفتمش. دائم الذکر بود.
ماجرای ذکرهای پنهانی یک شهید مدافع حرم
28 بهمن 1402 ساعت 8:13
مدت کوتاهی از ذکر شمار استفاده کرد، ولی آن را هم کنار گذاشت. گاهی زیر چشمی زیر نظر می گرفتمش. دائم الذکر بود.
گروه فرهنگی جهان نیوز: ابراهیم، یه مقدار به خودت استراحت بده. چطور از ذکر گفتن خسته نمی شی؟
این جمله را که گفتم، جا خورد. خودش را جمع کرد، گویی که متوجه چیزی شده باشد. دیگر تسبیح را دست نگرفت.
بعد از چند وقت، احمد، برادر بزرگ ترم برایش ذکر شماری خرید تا لااقل به جای تسبیحش از ذکرشمار استفاده کند.
مدت کوتاهی از ذکر شمار استفاده کرد، ولی آن را هم کنار گذاشت. گاهی زیر چشمی زیر نظر می گرفتمش. دائم الذکر بود، حتی هنگام تماشای تلویزیون؛ اما مراقب بود که جلب توجه نکند.
دوازده ساله که بود، عبادت ها و ذکر گفتن هایش علنی و آشکار بود، ولی هر چقدر سنش بالاتر رفت به مانند غواصی که هر لحظه در عمق آب پایین تر می رود و مخفی تر می شود، عبادت ها و اعمال دینی اش مخفی تر می شد.
خاطرهای از مجید اسمی، برادر شهید
کد مطلب: 869008
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/report/869008/ماجرای-ذکرهای-پنهانی-یک-شهید-مدافع-حرم