يکشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 28 Apr 2024
 
۲
۲

خاک مقتل یک شهید گمنام نشان نامزدی ما شد

سه شنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۰۸
کد مطلب: 862132
کادو را زیر چادرم پنهان کردم و رفتم پایین، حمید گفت: «مامان برای فردا ناهار با خانواده دعوتتون کرده، اومدم خبر بدم که برای فردا برنامه نچینید.» تشکر کردم و گفتم: «حمید! چشماتو ببند.» خندید و گفت: «چیه، می‌خوای با شلنگ آب خیسم کنی؟»
خاک مقتل یک شهید گمنام نشان نامزدی ما شد
گروه فرهنگی جهان نيوز: این چند مین باری بود که کاغذ کادوی هدیه حمید را عوض می کردم. خیلی وسواس به خرج دادم. دوست داشتم اولین هدیه ای که به حمید می دهم برای همیشه در ذهنش ماندگار باشد. زنگ خانه را که زد، سریع چسب و قیچی و کاغذ کادوها را داخل کمد ریختم. پایین پله ها منتظرم بود. هر کاری کردم بالا نیامد.

کادو را زیر چادرم پنهان کردم و رفتم پایین، حمید گفت: «مامان برای فردا ناهار با خانواده دعوتتون کرده، اومدم خبر بدم که برای فردا برنامه نچینید.» تشکر کردم و گفتم: «حمید! چشماتو ببند.» خندید و گفت: «چیه، می‌خوای با شلنگ آب خیسم کنی؟»

گفتم: «کاری نداشته باش، چشماتو ببند، هر وقت هم گفتم باز کن.» وقتی چشمهایش را بست، گفتم: «کلک نزنی، خوب چشماتو ببند. زیر چشمی هم نگاه نکن.»

چندثانیه ای معطلش کردم. کادو را از زیر چادر بیرون آوردم و جلوی چشم هایش گرفتم. گفتم: «حالا می‌تونی چشماتو باز کنی.» چشمش که به هدیه افتاد، خیلی خوشحال شد. اصلاً انتظارش را نداشت. همان جا داخل حیاط کادو را باز کرد. برایش یک مقدار خاک مقتل یک شهید گمنام گذاشته بودم که کنارش تکه ای از کفن شهید بود.

این تریت و تکه کفن را سفر جنوب به ما داده بودند. خیلی برایم عزیز بود. آرامش خاصی کنارش داشتم.

حمید کلی تشکر کرد و گفت: «هیچ وقت اولین هدیه ای که به من دادی رو فراموش نمی‌کنم.» و بعد هم تربت را داخل جیب پیراهنش گذاشت و گفت:«دوست دارم این تربت مثل نشونه همیشه همراهم باشه. قول میدم هیچ وقت از خودم جدا نکنم.»

به روایت فرزانه سیاهکالی مرادی؛ همسر شهید
برگرفته از کتاب «یادت باشد»؛ خاطرات شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی

بیشتر بخوانید:
گریه‌ای که دل شهید مدافع حرم را لرزاند!
خاطرات جالب از تقید شهید مدافع حرم به مستحبات
رفتار یک شهید در برابر بی‌حوصلگی همسرش
ماجرای شهیدی که هیچ وقت سینه‌اش نمی‌سوزد 
ماجرای یادداشت‌های کوتاه همسر شهید سیاهکالی مردای به ایشان
ماجرای قرار یک همسر شهید با شوهرش
ماجرای تمرین همسر شهید برای خواندن وصیت نامه شوهرش
نذر جالب عروس داماد برای مراسم عروسی‌شان
ماجرای دعواهای عاشقانه همسر شهید مدافع حرم
ماجرای دعای همسر شهید در بهترین روز زندگی‌
روایت پرعاطفه همسر شهید از وداع با همسرش در معراج
ماجرای شهیدی که رویه زندگی یک دختر را عوض کرد
ماجرای بدرقه عاشقانه همسر به میدان نبرد با داعش
https://jahannews.com/vdcjt8eo8uqemvz.fsfu.html
jahannews.com/vdcjt8eo8uqemvz.fsfu.html
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
یاد سردار دلها بخیر تا مثل شهید زندگی نکنی شهید نمیشی.
راهشان پر رهرو
Iran, Islamic Republic of
اونکیه که منفی داده فازش چیه