شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 27 Apr 2024
 
۰

جایگاه جدیدجهانی دانشگاههای‌پزشکی ایران

يکشنبه ۳ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۴۹
کد مطلب: 451771
رئیس قدیمی‌ترین دانشگاه‌ علوم پزشکی کشور با توصیه ای به دانشجویان جدیدالورود پزشکی از قرار گرفتن این دانشگاه پزشکی ایران در گروه ۵۰۰-۶۰۰ از ۸۰۰ دانشگاه برتر دنیا برای نخستین‌بار در رتبه‌بندی تایمز به عنوان معتبرترین سامانه‌های بین‌المللی خبر داد.
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، علی جعفریان براساس شیوه مدیریتی که دارد، پایان هر ماه گزارشی ولو مختصر و مفید، از اقدامات مدیریتی خود اعلام می‌کند، بر این اساس با پایان مهر، این جراح که امروز در منصب ریاست قدیمی‌ترین دانشگاه‌ علوم پزشکی کشور تکیه زده است در قالب گزارشی خطاب به اساتید، همکاران و دانشجویان با تأکید بر نظم و عدم اتلاف وقت به عنوان دو کلید موفقیت در دوران دانشجویی عنوان کرده است: مهرماه ۹۴ در حالی پایان یافت که آغاز غم‌انگیزی داشت، اگرچه اصولاً ماه مهر به دلیل ورود دانشجویان جدید باعث نشاطی دوباره در فضای دانشگاه است. فضای این ماه باعث شد من از گزارش معمول صرفنظر کنم و ضمن اشاره به دو نکته دانشگاهی، به دو موضوع غیردانشگاهی بپردازم.

دانشجویان جدیدالورود یا همان (Fresh man)

همه ساله حدود ۲ هزار دانشجوی جدید وارد دانشگاه می‌شوند. از این تعداد بیش از ۶۰۰ نفر از مسیر آزمون سراسری دانشگاه‌ها پذیرفته می‌شوند. حضور این عزیزان جدیدالورود که در بیان غربی از لغت تازه‌کار (Fresh man) برای آنها استفاده می‌شود شور تازه‌ای در محیط دانشکده‌ها ایجاد می‌کند، البته ما در ستاد دانشگاه از لذت صحبت با این جوانان با انگیزه و کوشا محروم هستیم و به‌جز بعضی مراجعات اداری با ما تماس دیگری ندارند. به‌خصوص در ایام آغاز سال تحصیلی که موجی از درخواست‌های مهمانی و انتقالی به دانشگاه ما وجود دارد و به سلامت گذشتن از آن کاری است بسیار دشوار

نظم و عدم اتلاف وقت دو کلید موفقیت در دوران دانشجویی

ورود تمام دانشجویان جدیدالورود را به دانشگاه علوم پزشکی تهران خوشامد می‌گویم و با اطمینان به آنان می‌گویم که انتخاب درستی کردید. بدون کوچکترین تردیدی تمام همت و توان خود را برای بهره‌مندی از آنچه در این دانشگاه به شما عرضه می‌شود به‌کار گیرید و در برخورد با مشکلات و کاستی‌های داخل و خارج دانشگاه نیز ضمن توکل به خداوند بزرگ از اساتید دلسوز و مسئولان خدمت گذار کمک بگیرید. یادتان باشد که نظم و عدم اتلاف وقت دو کلید موفقیت در دوران دانشجویی است. برایتان خیر و سعادت در دنیا و آخرت آرزو می‌کنم.

همه مشکلات آموزش، بهداشت و درمان را یک‌باره حل کرد

در همین ایام گام چهارم تحول سلامت که مربوط به حوزه آموزش است اعلام شد و ۱۱ برنامه برای اجرا به دانشگاه‌ها ابلاغ شد. امیدوارم این بسته‌ها در کنار اقدامات کلیدی دیگری که برای اصلاح نظام آموزش پزشکی ضروری است (از جمله اصلاح روش پذیرش دانشجو و دستیار، اصلاح آزمون‌های ملی مانند دانشنامه تخصصی، کاهش طول دوره آموزش در گروه پزشکی و تعیین نیروی کار واقعی در رشته‌های مختلف برای سال‌های بعد)، به یک نتیجه واقعی و ملموس منجر شود همان‌طور که در درمان و بهداشت نتایج قابل توجهی رخ داده است. البته شکی نیست که نمی‌توان همه مشکلات آموزش، بهداشت و درمان را یک‌باره حل کرد اما شروع حرکت در این مسیر و شناسایی نقاط کلیدی نیازمند تغییر و اقدام برای اصلاح آنها یک ضرورت است.

ادامه موفقیت‌های بین‌المللی و داخلی

در مهرماه نتایج دو رتبه‌بندی بین‌المللی تایمز و تایوان در سال ۲۰۱۵ میلادی اعلام شد. دانشگاه علوم پزشکی تهران برای نخستین‌بار در رتبه‌بندی تایمز که از معتبرترین سامانه‌های بین‌المللی است در گروه ۵۰۰-۶۰۰ از ۸۰۰ دانشگاه برتر دنیا قرار گرفت. در نظام رتبه‌بندی دانشگاه ملی تایوان نیز دانشگاه در گروه فارماکولوژی و توکسیکولوژی رتبه ۱۰۹ و در طب بالینی رتبه ۲۹۴ را کسب کرد.

ممکن است در نظر اول این رتبه‌ها خیلی درخشان نباشد اما وقتی نگاه کنیم که تنها دانشگاه علوم پزشکی کشور که در این رتبه‌بندی حضور دارد دانشگاه ماست و علیرغم محدود بودن به علوم پزشکی از برخی دانشگاه‌های جامع کشور مکان برتری دارد، درخواهیم یافت که این یک گام ارزشمند است.

به هرحال ما باید همان‌طور که قبل هم اشاره کردم شاخص‌های بین‌المللی را دنبال کنیم و برای ارتقاء جایگاه دانشگاه در این جهت برنامه‌ریزی کنیم. معیارهای اصلی در نظام رتبه‌بندی تایمز عبارتند از آموزش، پژوهش (شامل شهرت دانشگاه در این مقوله، تعداد مقالات و میزان بودجه)، میزان نمایه شدن، حضور بین‌المللی و درآمد دانشگاه از صنعت هستند. نکته جالب اینکه در این نظام تعداد مقالات و بودجه پژوهش تعدیل شده بر حسب محققان هر یک ۶ درصد و میزان ارجاعات ۳۰ درصد از امتیاز را به خود اختصاص می‌دهند. سهم آموزش نیز در این نظام ۳۰ درصد است که البته به‌صورت نسبی محاسبه می‌شود.

نکته جالب اینکه ۱۸ درصد از امتیاز پژوهش و ۱۵ درصد از امتیاز آموزش بر اساس شناخت افراد آکادمیک دنیا از دانشگاه‌ها تعیین می‌شود و این یعنی میزان شناخته شدن دانشگاه در جامعه آکادمیک جهانی (https://www.timeshighereducation.com/news/ranking-methodology-۲۰۱۶). این نحوه امتیازبندی نشان‌دهنده لزوم تغییر نگاه ما به پژوهش است.

به نظر می‌رسد باید به سرعت جهت تحقیقات را از پژوهش‌های کمی به پژوهش‌های منجر به حل مسئله و مورد نیاز جامعه علمی داخلی و جهانی اصلاح کنیم تا علاوه بر استفاده بهینه از منابع محدود پژوهشی که به شدت دچار کمبود است، بتوانیم در عرصه جهانی حضور مؤثرتری داشته باشیم و این همان چیزی است که در برنامه ۴ ساله دانشگاه دیده شده است. حوزه معاونت پژوهشی باید هماهنگ با اهداف برنامه در این مسیر اقدام نماید و امیدوارم نتایج این اقدامات در سال‌های آینده نمودار شود.

درک کشته شدن چند هزار انسان در چند ساعت؛ مشکل است

در روز عید قربان سال ۱۴۳۶ هجری قمری و زمانی که حجاج تمام کشورها می‌رفتند تا با رمی جمرات و قربانی کردن از احرام خارج شوند و شادمان از انجام یک واجب شرعی آماده بازگشت از سرزمین وحی شوند، حادثه ای در صحرای منا رخ داد که ابتدا با بُهت، سپس با خشم و در نهایت با اندوه عموم هموطنان ما همراه بود.

گزارش‌های اولیه حاکی از کشته شدن صدها نفر بود که بعد از دو سه روز به چند هزار نفر رسید. من در زمان شنیدن این خبر در سفر بودم و تا قبل از دریافت تصاویری که همکاران از طریق تلگرام فرستادند متوجه وخامت اوضاع نشدم. درک اینکه چطور ممکن است چند هزار انسان در چند ساعت کشته شوند واقعاً مشکل بود.

اگرچه هنوز هم تمام ابعاد این موضوع روشن نیست اما آنچه مسلم شد این است که ازدحام انسانی بیش از حد در هوای گرم و بدون آب باعث شد که افراد دچار کمبود اکسیژن و خفگی شوند. برخی افراد که در آن هنگامه حاضر بودند و تقدیر الهی ادامه حیاتشان را رقم زد از جان دادن بعضی افراد در وضعیت ایستاده خبر آوردند. یکی از آنان می‌گفت حدود ۳۰ دقیقه در تراکم جمعیت امکان هیچ حرکتی نبود حتی تنفس عمیق و بعد موجی از انسان‌های جاندار و بی‌جان که روی هم ریختند و برخی از آنان که تا آن زمان زنده بودند در زیر این موج جان باختند.

پس از آن نیز برای حدود ۳ ساعت کمک جدی به این تعداد زائر بی‌نفس نمی‌شود تا باز هم آمار کشته شدگان افزایش یابد و بنابر اقوال ذکرشده به ۷ هزار نفر برسد، هفت هزار نفر! بدتر از این همه، رفتار دولت سعودی بعد از این فاجعه انسانی است. بی‌توجهی مسئولان سعودی به ابعاد وسیع این حادثه، عدم اعلام آمار درست جان باختگان، عدم همکاری برای تعیین تکلیف افراد مفقود، دفن بدون احراز هویت برخی اجساد و بعضی رفتارهای دیگر حاکی از بی‌توجهی به ارزش جان انسان‌هایی است که قرار بود در سرزمین امن الهی به ادای فرائض بپردازند. گفته شد بسته شدن یک مسیر خروجی توسط نیروهای کم تجربه پلیس عربستان بدون بستن مسیرهای ورودی و اطلاع‌رسانی مناسب باعث تراکم بیش از حد جمعیت و این حادثه غم‌انگیز بوده است.

پذیرش این فرض هم کمی مشکل است چراکه بدون شک مأموران کنترل جمعیت با امکانات تصویری فراوانی که در اختیار دارند می‌توانسته‌اند شرایط را درک کنند و اقدام مقتضی را انجام دهند. البته نقش مدیریت کاروان‌ها و خود حجاج نیز در این موضوع نباید نادیده گرفته شود. بدیهی است که در یک اجتماع چند میلیون نفری همیشه باید برای حوادث غیرمترقبه آماده بود و آموزش‌های لازم برای مواقع بحران را به حاضران ارائه کرد و برای این مواقع پروتکل‌های مناسب طراحی کرد.

این حادثه علاوه بر نشان دادن ناکارآمدی دولت سعودی برای اداره این اجتماع عظیم انسانی موضوع دیگری را هم روشن می‌کند و آن اینکه خداوند تدبیر امور را از مجاری منطقی می‌خواهد حتی در اجتماعی مانند حج که برای تعظیم شعائر اوست. دنیای ما دنیای علل و اسباب است و قرار بر این نیست که هر کس به نیت خیر اقدامی انجام داد دچار هیچ عارضه‌ای نشود. ما موظف هستیم برای حفظ جان و سلامتی خود بر اساس آنچه عقل بشر به آن دست یافته است حرکت کنیم و واگذار کردن امور به قضا و قدر بدون تدبیر صحیح آن نه سیره پیامبر اکرم و ائمه هدا علیهم السلام بوده است و نه توصیه بزرگان دین.

به نظر می‌رسد مرز بین تکلیف ما و رضا به قضا و قدر گاهی برای برخی روشن نیست و بی مبالاتی خود را با این وسیله توجیه می‌کنند. همانگونه که اگر کسی دچار بیماری شود مسئول پیگیری انجام درمان صحیح است و البته در صورت عدم موفقیت درمان باید راضی به خواست الهی باشد، برای اموری که جنبه معنوی و عبادی دارند هم داستان به همین گونه است. سفر آقای دکتر هاشمی وزیر بهداشت هم اقدامی بسیار مهم در پیگیری این حادثه و عواقب آن بود که نتایج ارزشمندی هم به دنبال داشت. آمادگی وی برای حضور در شرایط نامناسب مسبوق به سابقه است و به دوران انقلاب و جنگ تحمیلی بر می‌گردد.

به هرحال این حادثه بسیار دردناک که برخی همکاران ما را نیز عزادار کرد و نقطه سیاه دیگری بر دامن نه چندان سپید آل سعود است و حتماً مراجع عظام تقلید در باره نحوه انجام این فریضه با رعایت آنچه شرع مقدس خواسته است تعیین تکلیف خواهند کرد. امیدوارم که حرمین شریفین هرچه زودتر در سایه حضور پر سرور مولای ما حضرت ولی‌عصر علیه السلام تحت زعامت کلیددار واقعی کعبه در آید، خدایا می‌شود که ما آن روز را درک کنیم؟

باز محرم رسید

ماه محرم فرارسید و آخرین روز مهرماه مصادف با شب تاسوعا است. تاریخ شیعه با بزرگداشت این ایام عجین است و البته توصیه‌های فراوان برای برپاداشتن عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام نیز وارد شده است. من به دو نکته در باره این مراسم ارزشمند و روحبخش اشاره می‌کنم.

در روزهای گذشته که به‌طور عبوری به تکایا و اماکنی که برای اقامه عزاداری برپاشده بود توجه می‌کردم، این احساس برایم ایجاد شد که برای گروهی از ما مفهوم اصلی عزاداری تحت‌الشعاع شکل برگزاری آن قرار گرفته است. البته شکل عزاداری هم با آنچه در ذهن نسل من وجود دارد متفاوت شده و تمایل زیادی به ابزار برای این مراسم به چشم می‌خورد. بحث در مورد این شکل موضوع گسترده‌ای است که خارج از ظرفیت یک گفت‌وگوی ماهانه است اما تصور می‌کنم هر ظرفی باید متناسب با مظروف مورد نظر طراحی شود.

بنده ایامی را به خاطر دارم که در حسینیه دیوار به دیوار منزلمان در دهه ۶۰ برای کمک حاضر می‌شدم و چه صفایی را در آن حسینیه قدیمی و عاری از هرگونه ابزار آلات جدید می‌شد احساس کرد. ۴ دسته عزاداری به‌طور سنتی به این حسینیه وارد می‌شدند و بلندگوی حسینیه با ورود هر یک از آنها در اختیار مداح مربوطه قرار می‌گرفت. دستجات حداکثر یک بلندگوی دستی داشتند و عموم جمعیت مشغول عزاداری بودند نه حمل ابزار آلات، چنانچه اکنون رایج است. بعضی دسته‌ها هم از علامت استفاده می‌کردند که البته آنهم خالی از اشکال نبود. به عبارتی در این دسته‌ها حمل علامت بر سایر امور غلبه داشت و همه توجه گروه به این موضوع معطوف بود.

امروز هم مشاهده می‌شود که طبل‌های بزرگ و کوچک و بعضی اسباب دیگر برای بعضی گروه‌های عزاداری موضوع اصلی هستند و توجه به موضوع اصلی عزاداری در درجه دوم قرار می‌گیرد. در بعضی نقاط هم اصوات الکترونیک پس زمینه عزاداری‌ها است که برای من به هیچ وجه قابل درک نیست. موارد متعددی را به‌خصوص در شمال شهر دیدم که نواری به عنوان عزاداری در حال پخش است که هیچ تناسبی ندارد. عزاداری حضرت اباعبد الله علیه‌السلام باید باعث توجه ما به پیام آن بزرگ مرد تاریخ شود که فرمود «رستگار نمی شود قومی که خشنودی مخلوق را به قیمت غضب خالق می خرند» (بحار الانوار- ج ۴۴- ص ۳۸۳)

نگرانی این است که ما به اسم مراسم عزای سالار شهیدان در خلاف مسیری که به آن توصیه شده‌ایم حرکت کنیم و خود را با این توجیه که نسل جدید نیازهای جدید دارد راضی کرده باشیم. این موضوع هرجا که تکنولوژی وارد زندگی ما شده است به نوعی تظاهر دارد و این ما هستیم که باید بر آن غلبه کنیم. تکنولوژی فقط ابزار است و نباید جای محتوا و هدف را بگیرد و متأسفانه در امور بسیاری حتی عزاداری محرم این اتفاق افتاده است.

نکته دوم فضایی است که در شبکه‌های مجازی در اطراف آنچه مربوط به تعظیم شعائر اسلامی است به وفور پراکنده می‌شود و آن اینکه این هزینه‌ای که برای مراسم عزاداری صرف می‌شود اگر در جاهای دیگر صرف شود چه اتفاقاتی که نخواهد افتاد. من هم مثل همه شما از بسیاری معضلات اجتماعی با خبرم ولی اینکه افرادی هزاران هزینه باربط و بی‌ربط را طبیعی قلمداد کنند و هر نوع هزینه در این مقولات را اسراف و اتلاف اموال تلقی کنند اصلاً منطقی نیست. این مقایسه اصولا مع‌الفارق و مغالطه‌ای بی‌وجه است. عموم افرادی که در این مراسم هزینه می‌کنند همان کسانی هستند که در امور خیر متعدد مشارکت دارند و به دلیل تعلق خاطری که به حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام دارند و نیز توصیه‌های اکیدی که برای برپاداشتن مراسم عزاداری عاشورا شده است، در این عرصه هم وارد می‌شوند. عجیب آنکه مقایسه بسیاری هزینه‌های دیگر از منابع دولتی و عمومی در اموری که مایل به نام بردن آنها نیستم جایی در این نوشتجات فضای مجازی ندارد.

به نظر می‌رسد این گونه زیر سؤال بردن مراسمی که به شعائر مذهبی مربوط است با ظاهری زیبا در صدد آسیب رساندن به اعتقاداتی است که به نوعی ریشه فکری و معنوی جامعه ما است و باید بسیار با دقت با آن برخورد نمود. همان‌طور که در قسمت اول این بحث نوشتم شکی نیست که آسیب‌هایی ممکن است در مسیر هر کاری وجود داشته باشد و نباید آنها را ندیده گرفت اما تاختن به هرچیز که رنگ و بوی مذهبی دارد آنهم با توجیهات به ظاهر زیبا و به نوعی اومانیستی را نمی‌توان اتفاقی دانست.

ما معتقدیم که مسیر اهل بیت علیهم‌السلام کوتاه‌ترین و مطمئن‌ترین مسیر برای فلاح است و اگر آنچه را ایشان تعلیم فرمودند به درستی انجام دهیم رستگار خواهیم شد. این کلام پیامبر بزگوار اسلام خطاب به دختر گرانقدرش حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است که: «ای فاطمه همه چشمها در روز قیامت گریانند مگر چشمی که در عزای حسین اشک ریخته باشد که شاد و خوشحال است به نعمت های بهشتی» (بحار الانوار- ج ۴۴- ص ۲۹۳)

باید مواظب بود که به صور مختلف و با الفاظ فریبنده نقاط قوتی را که در دست داریم رها نکنیم و در عین حال مواظب آسیب‌های درونی هم باشیم. روی سخن من در این بحث بیشتر با دانشجویان عزیز است که بیشتر در معرض این اقوال قرار دارند.

سخن آخر

تا روز هشتم محرم متأسفانه نتوانستم در مجالس عزاداری حتی در ستاد مرکزی دانشگاه شرکت کنم که این خود نوعی محرومیت است. در شب تاسوعای حسینی که به نام مبارک حضرت عباس مزین است از آن جوانمرد صحرای کربلا استمداد می‌کنم که در شناخت راه راست و ثبات قدم در آن ما را مدد کند.السلام علیک یا اباعبدالله، و علی الارواح التی حلت بفنائک، علیکم منی جمیعاً سلام الله ابداً ما بقیت و بقی الیل و النهار، و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم. السلام علی الحسین و علی علیّ ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *