وقتی شاه در سفر است، در هر روستا و قریه‌ای که شب را منزل می‌کند سگ‌ها را می‌کشند، زیرا ایشان خواب سبکی دارند، و هر صدایی خوابشان را پریشان می‌کند.
گروه جامعه جهان نیوز: اکثر انسان ها با هر دین و عقیده‌ای هر گونه حیوان آزاری را محکوم می‌دانند و معتقد هستند که حیوانات نیز زنده هستند و حق حیات دارند.
در بسیاری از کشورهای جهان قوانینی علیه حیوان آزاری وضع شده و دین اسلام هم بسیار به حقوق حیوانات و نیکی کردن به آن‌ها توجه دارد، به گونه‌ای که روایات متعددی در این زمینه نقل شده است.
حیوان آزاری یا حامی حیوانات بودن هر دو به فرهنگ افراد بازمی‌گردد و خیلی از ما با دیدن و شنیدن آزار رساندن به حیوانات بسیار ناراحت می‌شویم و روانشناسان هم معتقدند حیوان آزاری یکی از مصادیق بیماری‌های روحی و روانی است.
بسیاری از افراد اگر در جايی حيوانی بی‌پناه و رها شده را ببینند برایش غذا تهیه می‌کنند و هستند افرادی که حتی حیوانات آسیب دیده را با هزینه خود درمان می‌کنند.
اما متاسفانه عده‌ای هم هستند که با حیوانات خشونت‌آمیز و وحشیانه برخورد می‌کنند و فرقی هم نمی‌کند که در چه پستی و جایگاهی باشد.
«جان گونتر» نویسنده آمریکایی در کتابش با عنوان «در درون آسیا» که در سال 1939 منتشر ساخت، فصلی را به رضاشاه اختصاص داده است و در این کتاب فاش می‌کند که حتی سگ‌ها هم از قساوت اعلی‌حضرت بی‌نصیب نمی‌ماندند: «وقتی شاه در سفر است (که البته بی‌وقفه در سفر است)، در هر روستا و قریه‌ای که شب را منزل می‌کند سگ‌ها را می‌کشند، زیرا ایشان خواب سبکی دارند، و هر صدایی خوابشان را پریشان می‌کند.»
اما بر خلاف داستان نقل شده، قلب رئوف و مهربان اکثر انسان ها هرگز ظلم و ستم به حیوانات را روا نمی‌دارند و حتی با وجود مشغله‌هایشان بازهم نگران این مخلوقات خداوند هستند. در خاطره‌ای از شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی آمده است: در یکی از سفر‌های سردار سلیمانی در بحران داعش در عراق که در فصل زمستان صورت گرفته بود، حاج قاسم در شرایطی از عراق تماس گرفت که صدای تیراندازی‌ها به وضوح به گوش می‌رسید و وی در شرایط جنگی قرار داشت.
ایشان در این تماس اظهار داشت که شنیده ام تهران برف سنگینی آمده است. گفتم بله همین طور است.
گفت: با این برف آهو‌هایی که در کوه نزدیک پادگان مقر سپاه وجود دارد حتما برای پیدا کردن غذا پایین می‌آیند. همین امروز به اندازه کافی علوفه تهیه کن و در چند جا قرار بده که آن‌ها از گرسنگی تلف نشوند.
من، چون آن زمان فرمانده بودم سریع اقدام کردم و تا ظهر نظر ایشان را عملی نمودم. با کمال تعجب بعدازظهر مجددا زنگ زد و گفت: چه کردی؟! گفتم دستور فرمانده عملی شد و آهو‌ها دعاگو هستند.
من از ایشان سوال کردم در این شرایط سخت که با داعش درگیر هستید چگونه به فکر آهو‌های نزدیک مقر هستید؟ وی پاسخ داد: من به شدت به دعای خیر آن‌ها اعتقاد دارم.
