شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 27 Apr 2024
 
۱
۳
علی محمد مودب، شاعر و نویسنده معاصر:

جشنواره برای شعر، مانند «جشن خرمن» است/ «ادبیات مستضعفین» باید جدی گرفته شود

يکشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۳۳
کد مطلب: 371216
جایی گفتم که برخی کشف استعدا‎دها مضر هستند. برخی جشنواره‎ها با اینکه به‎زعم‎ بسیاری محل کشف استعداد است اما به‎تعبیر دوست عزیزم قربان ولیئی، محل کشف و پس از آن خنثی‎سازی استعداد‎های شاعران است.
جشنواره برای شعر، مانند «جشن خرمن» است/ «ادبیات مستضعفین» باید جدی گرفته شود
گروه فرهنگی جهان نيوز ـ علی محمد مودب شاعر ساکتی است. خودش میگوید روستایی است و شهر او را اسیر خود کرده است. مودب و موسسه فرهنگی تحت مدیریتش در سالهای اخیر یکی از بزرگترین قطبهای تربیت و پرورش شاعران شهرستانی برای بروز استعدادهایشان بودهاند. مودب کم حرف است اما درد دلهای زیادی برای گفتن دارد، این بار ما مجال یافتیم تا پای بخش کوچکی از آنها بنشینیم.

جناب مودب با توجه به بیانات مطرح شده از سوی رهبر معظم انقلاب در دیدار سال جاری ایشان با شاعران کشور، احساس شما از مهم‎ترین بزنگاه پیش روی جریان شعر جوان کشور چیست؟

به‎نظر من مهم‎ترین چالش پیش روی شاعران جوان در سال‎‎های پیش رو و حتی امروز، چالش معرفتی است. امروزه متاسفانه شاهدیم که سیستم آموزشی وارداتی ما در دانشگاه‎ها قائل به تفکیک سیستماتیک است و بیشتر رشته‎ها حتی در شاخه‎‎های علوم انسانی مشمول این ویژگی شده‎اند و خبری از مطالعات جدی در زمینه‎‎های معرفتی دیده نمی‎شود و لذا تنها بر پایه همت عالی می‎شود در این ‎سازوکار به ‎جایی رسید. شاعران جوان باید به این آفت توجه جدی داشته باشند.

در گذشته تمدن ما، زمانی که جوانی برای تحصیل وارد نظام آموزشی می‎شد، به‎طور مشخص میراثی از معارف اصیل ایرانیـ اسلامی به وی عرضه می‎شد. شما شاعران کلاسیک خودمان را نگاه کنید، مولوی یا سعدی مثلا در فضایی علم آموخته‎اند که حاصلش ایجاد یک غنای معرفتی ویژه برای آن‎ها بوده و بخشی از این غنا حاصل و برخاسته از فضایی است که در آن درس می‎خوانده‎اند و امروز دیگر خبری از آن نیست. پس باید چالش نخست و اصلی را در نظام آموزشی وارداتی جستوجو کرد و دید آیا آن‎ها می‎توانند حظ خود را از گنجینه معارف ما در این نظام کسب کنند یا نه.

منظورتان این است که نظام فعلی آموزشی در کشور ایرادات جدی دارد و دانشجویان باید به این مسئله توجه کنند؟

بله، وقتی ورود به دانشگاه با عبور از مضحکه‎ای به نام کنکور و با تمهیدات شگفتی چون کلاس کنکور و... ممکن است، باید گفت سالی که نکوست از بهارش پیداست! در چنین وضعیتی وزارت ارشاد و سازمان‎های متولی ادبیات و هنر و نهاد‎های فرهنگی مکمل آن‎ها باید برای غنای دانش و معرفت هنرمندان بیشتر حساس باشند. ما الان کم استعداد ادبی و هنری نداریم که تحصیلشان در رشته‎‎های ریاضی و مهندسی و تجربی بوده است. حتی رشته‎‎های علوم انسانی هم همین مشکلات را دارند. یعنی فرصت آشنایی حرفه‎ای با متون اصیل و اصلی تمدن ما برای دانشجو فراهم نمی‎شود.

اما با همین نظام غلط هم به هر حال رویش‎‎های زیادی در شعر جوان داشته‎ایم تا جایی که تحسین رهبر انقلاب را نیز با خود به‎همراه داشته است.

قبول دارم، البته که امروز شعر وضعیت خوبی دارد و حرف‎های ما هم برای این است که خدای نکرده این ظرفیت هدر نرود چراکه به‎نظر من شعر می‎تواند مهم‎ترین رسانه ما در مواجهه با جهان باشد، اگر با این دید به آن نگاه شود. شعر هنری زبانی است و نزدیکترین نسبت را با قرآن و معارف ما که از سنخ کلام و کلمه‎اند، می‎تواند داشته باشد. مهم‎ترین ویژگی جهانبینی ما تعریف دقیقی است که از عالم غیب داریم و این حوزه، حوزه کلام است و زمین بازی سینما و غیر آن نیست. بهحمدلله شعر در جامعه ایران جایگاه مهمی دارد و توجهات ویژه رهبری هم این ‎جایگاه را بالا برده است. انجمن‎‎های ادبی، فراوانی قابل قبولی دارند و طبعا نتیجه آن، بستر و فضای مناسب رشد و رونق روزافزون شعر و شاعری است و به هر حال این ماجرا را جشنواره‎ها و... هم دامن می‎زنند. الان حجم بسیار متنوعی از تجربه‎‎های فرمی و محتوایی اتفاق می‎افتد و همه این‎ها رونق‎دهنده بازار شعر است. متاسفانه در اینجا هم از انجمن‎های کوچک اما فعال و موثر در زمینه رشد و پرورش استعداد‎های جوان حمایت لازم نمی‎شود و اهتمام برای فعالیت انجمن‎ها وجود ندارد. حاصل نیز در نهایت این شده که کارکرد این انجمن‎ها بسیار معمولی شده و مطالعه و تدبیر صحیحی در سطح کلان و خرد مدیریت فرهنگی درباره آن شکل نمی‎گیرد. اما انجمن‎ها براساس علاقه‎‎های شاعران جلو می‎روند و به هر حال همین‎ها دانشکده‎‎های شعر هستند و ثروت امروز ما نتیجه فعالیت همینهاست. اصل حرف من این است که شعر فارسی با شعور و معرفت پیوندی جدی دارد و علی‎رغم رونق بازار امروزش، اگر تدبیر صحیحی نشود، نمی‎تواند در مقایسه با قله‎‎های تاریخ خودش چندان کاری صورت بدهد. به‎ویژه اینکه با وجود چالش اساسی‎ای که انقلاب با غرب ایجاد کرده، رشد معرفتی لازمه رونق پایدار شعر ماست.

وضعیت حمایت‎‎های دولتی از جریان شعر جوان را چطور می‎بینید؟

واقعیت این است که همت مدیران فرهنگی و صاحبان بودجه‎‎های کلان تنها در برگزاری جشنواره‎ها و اهدای جایزه‎ها خلاصه شده است. من اهدای این‎ جایزه‎ها را نوعی جشن خرمن گرفتن می‎دانم. یعنی ما جشن تولید محصولاتی را می‎گیریم که نمی‎دانیم در چه شرایطی تولید شده‎اند.

جشنواره برای شعر، مانند جشن خرمن است ـ که البته آن هم در جای خود لازم است ـ درحالی‎که اگر بخشی در شعر، نیاز به سرمایه‎گذاری و حمایت جدی داشته باشد، بدون شک آن آموزش و تولید اثر است.
به‎عبارت دیگر ما به‎جای اینکه بودجه هایمان را با تدبیر، خرج موضوعاتی مثل آموزش و رسانه برای شعر بکنیم، صرف برگزاری جشنواره‎‎هایی می‎کنیم که مشخص نیست چه‎ کارکردی دارند. الان این جریان عظیم شعری حتی می‎تواند روزنامه تخصصی یا شبکه تلویزیونی شعر داشته باشد ولی ما چند صفحه مطبوعاتی و چند مجله فعال و موثر شعر در کشور داریم؟ چند سایت خوب شعر داریم؟ انجمن‎ها را چه‎کسی حمایت و هدایت می‎کند؟ چند جلسه شعر و شب شعر تخصصی خوب داریم؟ چند شب شعر عمومی خوب داریم؟ متون آموزشی و نقد در چه ‎سازوکاری تهیه می‎شوند؟ و... .

منظور شما این است که با وجود تاکید بسیاری از مقامات عالی کشور به مسئله اهمیت شعر و شاعری، کماکان این مقوله در حاشیه است و جریانسازی‎اش باور نمی‎شود؟

البته با تاکیدات مقام معظم رهبری در سال‎‎های اخیر، دیگر کسی را نمی‎شود یافت که از بی‎اهمیت بودن شعر صحبت کند. ایشان تعبیر ثروت ملی را برای شعر به ‎کار بردند که بسیار قابل توجه است اما این ثروت ملی اسیر بی‎توجهی هاست. امروز مدیران ما باید به نشر، معرفی، تبلیغ، فروش و ترجمه درست کتابهای شعر بیاندیشند. باید برای شعر به‎دنبال ایجاد ظرفیت‎های رسانه‎ای مشخص برای عرضه بود. مثلا در رسانه ملی، ثروت ملی ما به‎جای زینت المجالس بودن، باید مانند سایر هنر‎ها مورد توجه و تفقد قرار بگیرد. باید به کپیرایت و حقوق مولف اندیشید. وقتی در دنیا یک رمان نویس ـ مثلاـ برای استفاده از یک خط شعر در رمانش، به وارث لورکا پولی پرداخت می‎کند، عیبی ندارد که ما حداقل به موضوع انواع استفاده‎‎های بی‎اجازه از شعر فکر کنیم و...

جایی گفتم که برخی کشف استعدا‎دها مضر هستند. برخی جشنواره‎ها با اینکه به‎زعم‎ بسیاری محل کشف استعداد است اما به‎تعبیر دوست عزیزم قربان ولیئی، محل کشف و پس از آن خنثی‎سازی استعداد‎های شاعران است. ما روی برگزیدگان جشنواره‎ها نام سرمایه ملی می‎گذاریم، اما همین نام، آینده آن‎ها را تهدید می‎کند وقتی که درخور این نام، تدارک موثری نداشته باشیم. این مسئله به‎ویژه در حوزه آنچه من ادبیات مستضعفین می‎نامم، خیلی به چشم می‎خورد. ادبیات مستضعفین باید جدی گرفته شود. وقتی ما این همه در تعبیرات امام (ره) بحث مستضعفین را داریم، چرا تا به امروز برای ادبیات مستضعفین دو ساعت فکر کارشناسی نکرده ایم؟

باید شاعر و مولف را جدی بگیریم نه شعر و اثر را. شاعر، شخصیت، مطالعه، حقوق، حرمت و معیشت او بسیار مهم‎تر از شعر و برگزار کردن جشنواره با نام اوست. اگر این حرف را جدی گرفتیم، خواهیم دید که همین موج شاعران جوان کشور در دهه بعدی چگونه استعدادشان را می‎پرورانند و به چه جایگاهی می‎رسند.

منبع: هفته نامه پنجره
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


درود بر خودش و شهرش
Iran, Islamic Republic of
لطفا خود ایشان بفرمایند این موسسه تحت مديريت!شان از کجا تامین مالی می شود؟!!!
kardarblash
Iran, Islamic Republic of
الحق که جمله به جمله این کلام عمیق و البته روان حضرت استاد مودب را باید مسئولان فرهنگی جمهوری اسلامی به طلا بنویسند و آویزه گوششان کنند.
دست مریزاد حضرت استاد مودب! که این کلامتان هرچند در قالب نثر ارایه شده اما به دلنشینی شعر است