دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 29 Apr 2024
 
۲
۱

ماجرای عیدی شهید باکری به خانواده برادر شهیدش

جمعه ۱۵ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۰۶
کد مطلب: 865038
آن موقع اگر کسی برگه نداشت، اجازه تردد در جزیره را به او نمی دادند، حتی اگر فرمانده لشکر بود. رفتم و برگه را تهیه کردم و آقا مهدی که آمد، تحویلش دادم. آقا مهدی رفت و شب هم نیامد.
عیدی شهید باکری به خانواده برادر شهیدش
گروه فرهنگی جهان نيوز: عملیات خیبر تمام شده بود. با موتور داشتم از اهواز برمی گشتم که در بین راه متوجه شدم یک پیکان چراغ می زند کمی کشیدم کنار و با دست اشاره کردم برو اما پیکان همچنان چراغ می زد. راهنما زدم و رفتم توی خاکی کنار جاده، پیکان هم آمد.

برگشتم ببینم چه کسی داخل ماشین است، دیدم آقا مهدی پشت فرمان است و یک بنده خدایی هم جلو نشسته، دو تا خانم هم عقب ماشین هستند. بعد از سلام، آقا مهدی گفت: «برو تا من برسم، یه برگه تردد جزیره برام بگیر.»

آن موقع اگر کسی برگه نداشت، اجازه تردد در جزیره را به او نمی دادند، حتی اگر فرمانده لشکر بود. رفتم و برگه را تهیه کردم و آقا مهدی که آمد، تحویلش دادم. آقا مهدی رفت و شب هم نیامد.

فردای آن روز نزدیک های ظهر بود که آمد. برایم سؤال شده بود چه کسانی سوار پیکان بودند. بعد از ظهر، وقتی با آقا مهدی تنها شدم، از او پرسیدم: «آقا مهدی! یه سؤال ازت بپرسم، ناراحت نمیشی؟» گفت: «نه برای چی ناراحت بشم؟» گفتم: «اونایی که با شما سوار پیکان بودن، کیا بودن؟» گفت: «برای چی میخوای بدونی؟» گفتم: «هیچی، همین جوری.» کمی ساکت ماند و بعد از چند دقیقه گفت: «اونایی که دیروز توی ماشین بودن، یکی شون خانم حمید بود، اون یکی هم خانم خودم. اون کسی هم که جلو نشسته بود داییم بود.»

گفتم: «اونا رو آورده بودی اینجا چی کار؟» گفت: «اونا از من عیدی می خواستن، من هم منظورشونو می دونستم که عیدی شون فقط حمیده. اونا رو آوردم جایی که حمید اونجا شهید شده و افتاده بود. پیش خودم گفتم، هیچ چیز بهتر از این نمیتونه اونا رو خوشحال کنه.»

راوی: صمد قدرتی
برگرفته از کتاب نمی‌توانست زنده بماند/ خاطراتی از شهید مهدی باکری

بیشتر بخوانید:
ماجرای قناعت شهید باکری برای رسیدن به خدا
قدرت نفوذ کلام آقا مهدی باکری این طوری بود
ماجرای چلو برگی که شهید باکری به آن لب نزد
ماجرای اطمینان شهید باکری از کربلایی شدنش
ماجرای شخصی که به زور از شهید باکری مرخصی می‌خواست
شهید باکری: برای جنگیدن با آمریکا باید گوشت خورد!
ماجرای جا ماندن احمد کاظمی از شهادت کنار مهدی باکری
ماجرای دغدغه‌ای که شهید باکری آن را حل کرد
ماجرای حساسیت و قاطعیت خاص شهید باکری
https://jahannews.com/vdchxmn6623n-vd.tft2.html
jahannews.com/vdchxmn6623n-vd.tft2.html
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
شهدا شرمنده ایم.