جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
 
۰
۱

خاورمیانه، ایران و آمریکا

شنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۰۷:۵۲
کد مطلب: 329846
تغییری که این روزها در خاورمیانه آشکارا به چشم می‌خورد، تغییر محور سیاسی استراتژیک منطقه است. ایران اکنون کانون توجه و قدرت سیاسی استراتژیک منطقه است و محور قدیمی که همان مناقشه فلسطین باشد، به حاشیه رانده شده‌است.
به گزارش جهان به نقل از فارس، قدیمی‌ها گفته‌اند سفر ذهن را باز می‌کند. این به ویژه برای خاورمیانه صحت دارد. اما سفر به خاورمیانه این روزها می‌تواند تعجب‌آور هم باشد. تحولاتی که حتی تصورش هم تا چند ماه پیش غیرممکن بود الان به حقیقت پیوسته‌اند.

خیزش جوانان که در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ در تونس و مصر آغاز شد، اکنون حداقل در حال حاضر به نظر می رسد که پایان گرفته اما تغییری که این خیزش در منطقه ایجاد کرده یک تغییر اساسی است. نیروهای ضد انقلاب در بعضی کشورها مانند مصر توانستند این موج را به نفع خود برگردانند و نظام قدیم را احیا کنند. بنیاد سیاسی رژیم‌های کنونی آشکارا متزلزل است.

تغییر دیگری که این روزها در خاورمیانه آشکارا به چشم می‌خورد، تغییر محور سیاسی استراتژیک منطقه است. ایران اکنون کانون توجه و قدرت سیاسی استراتژیک منطقه است و محور قدیمی که همان مناقشه فلسطین باشد، به حاشیه رانده شده‌است. اکنون ائتلاف‌ها و تجمیع منافع جدیدی شکل گرفته‌است. عربستان و اسرائیل (که البته روابط دیپلماتیک رسمی ندارند) با هم علیه ایران متحد شده‌اند و تنش‌زدایی میان آمریکا و ایران کاملا جدی شده‌است.

از نظر ایدئولوژیک، مناقشه اصلی میان ایران و همسایگان عربش همان مناقشه شیعه و سنی است. جنگ ویرانگر سوریه هم اکنون بر همین اساس پیش می‌رود. اگر بن‌بست سیاسی و نظامی در سوریه همینطور ادامه یابد، ممکن است ماجرایی شبیه بوسنی در سوریه تکرار شود و تقسیم‌بندی مشابه در این کشور هم روی دهد. اگر این اتفاق بیافتد، عراق ، لبنان و اردن هم بدون تاثیر نمی‌مانند.

خاورمیانه به شکل نقشه‌ای که بر اساس توافقنامه سایکس‌پیکو در سال ۱۹۱۶ میان انگلیس و فرانسه تقسیم شد، دیگر وجود نخواهد داشت. از سوی دیگر مسئله کردها اکنون دوباره مطرح شده و می‌تواند به صورت غیرمستقیم موضوع فلسطین را تحت تاثیر قرار دهد. متاسفانه نشانه‌ای وجود ندارد حاکی از اینکه توافقی میان اسرائیل و فلسطینی‌ها مبتنی بر راه حل دو کشور به این زودی به دست آید.

موضوع دیگر در این میان، پیامدهای بلندمدت ظهور القاعده در سوریه، یمن و شمال و شرق آفریقاست. شیخ‌نشین‌های حاشیه خلیج فارس تلاش می‌کنند از این جریان شبه‌نظامی سنی که در این کشورها وجود دارد علیه ایران استفاده کنند. اما اگر این موج روزی به سمت خود این کشورها برگردد چه می‌شود؟ این موج افراطی آیا روزی به سمت شبه‌جزیره عربستان برمی‌گردد؟ و آیا این کشورها یارای مقابله با چنین حملاتی را دارند؟

در سراسر خاورمیانه ، نخبگان سیاسی گرفتار جهان‌بینی هستند که توسط سیاست‌های جهانی و مفاهیم قرن نوزدهمی تمامیت ارضی تعریف شده‌است. رقابت مبتنی بر ملی‌گرایی، توازن و هژمونی مفاهیمی هستند که برای آینده کشورها و ملت‌های منطقه راه حل راهگشایی ندارند. همکاری اقتصادی درون منطقه‌ای که برای دستیابی به رشد پایدار و توسعه اجتماعی حیاتی‌تر از چارچوب‌های امنیتی منطقه‌ای است. در جهان امروز همکاری اقتصادی بیشترمی‌تواند صلح و ثبات را تضمین کند تا همکاری امنیتی.

خاورمیانه بحران نوسازی را تجربه می‌کند. جوانانی که پیشروی خیزش مردمی و مطالبه تغییر بودند، یا خاموش شده‌اند یا سرکوب. اما با توجه به اینکه حاکمان و حتی مخالفان فعلا منفعل شده‌اند، باید منتظر موج دیگری از نارضایتی و این بار موجی خشونت‌بارتر بود. مصر مانند گذشته در این زمینه هم در منطقه پیشرو خواهد بود.

بحران نوسازی منطقه با تصمیم آمریکا برای عقب‌نشینی از خاورمیانه همزمان شده‌است. این موضوع در میان حاکمان عرب منطقه نگرانی ایجاد کرده‌است و ساختار و ترکیب هم‌پیمانی‌های موجود را تغییر داده و برهم زده‌است. باراک اوباما جنگ‌های آمریکا در عراق و افغانستان را پایان داده‌است. جنگ عراق و اقدامات دولت جورج بوش و نومحافظه‌کاران بود که ایران را در این جایگاه قدرت استراتژیک در منطقه قرار داد. حالا اما متحدان آمریکا، اوباما را به خاطر این وضعیت سرزنش می‌کنند و او را به ضعف متهم می‌کنند.

از اوباما به خاطر مداخله نکردن در سوریه و همچنین سیاست‌هایش در مقابل ایران انتقاد می‌کنند. بعضی جنبه‌های سیاست آمریکا در منطقه قابل انتقاد است اما از این جهت قابل انتقاد است که از موضع تدافعی و ضعف آن را ارائه می‌کند.

واقعیت این است که آنچه متحدان سنتی آمریکا در خاورمیانه را به وحشت انداخته، ضعف آمریکا نیست بلکه تغییر در وضعیت موجود است. هدف سیاست اوباما دقیقا این است که در مسئله هسته‌ای با ایران تنش‌زدایی کند، به جنگ سوریه با ابزارهای منطقه‌ای و سازو کار امنیتی منطقه پایان دهد و راه حل دو کشور را برای مناقشه فلسطین عملی کند.

شاید این سیاست در نگاه اول رویایی به نظر برسد چرا که عوامل گسترده و پیچیده‌ای پیرامون مشکلات منطقه وجود دارد. اما اگر بر خلاف همه انتظارات، اوباما به موفقیت برسد این دستاورد تاریخی خواهد بود.اما اگر شکست بخورد چه؟ در این صورت خاورمیانه به راه خود ادامه می‌دهد و شاید در قرن آینده جنگ جهانی دیگری را رقم بزند.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


منيف
Iran, Islamic Republic of
حضرت آقا در يكي از سخنراني‌هاي خود در سال گذشته فرمودند كه اصرار دارند از اصطلاح خاورميانه (غزب اسیا بگویند) استفاده نكنند. با وجود تأكيد ايشان و دلايل علمي براي حذف اين اصطلاح باز خبرگزاري‌ها چه اصراري بر بكار بردن آن دارند؟