بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی به انعکاس آن در ادب پارسی، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
هر که هدایت یافت به نفع و سعادت خود آن را یافته است و هر که به گمراهی افتاد آن گمراهی به زیان خود او خواهد بود و هیچکس بار گناه دیگری را به دوش نخواهد کشید؛ و ما هرگز قومی را عذاب نخواهیم کرد مگر آنکه در میان ایشان رسولی برانگیزیم. (و حجت را بر ایشان تمام گردانیم)
*از دیدگاه زیبایی شناسی، چهار واحد هنری و به تعبیر اروپاییان «موومان» در این قطعه موسیقی کوتاه گرد آمده است. جمله «مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدي لِنَفْسِهِ» خود یک واحد کامل هنری در صورت و معناست.
*آری خدای مشفق و مهربان ما را تعلیم میدهد و این تعلیمات را عاشقان او و بلبلان باغ او بر شاخسار سخن زمزمه میکنند که:
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت که گناه دگری بر تو نخواهند نوشت
حافظ
*بار گناه مسئولیت انجام کاری است که ایجاد رنج و محنت کرده است و رهایی از این بار تنها به پشیمانی و سپس جبران مافات در حق ستمدیده یا در صورت فوت امکان در حق نیازمندان دیگر میسر است. طاعات و عبادات ظاهری و ختم «امن یجیب» و ختم «اذا وقعة» و ختم قرآن در این مورد به تنهایی کارساز نیست.
*زیرا تاریکی را نور از میان میبرد، غضب را شرح صدر و مدارا مداوا میکند نه استغفار، و رنج را، ایجاد شادی و راحت جبران میکند نه دعای خیر و آرزوی سلامت، و گریاندن را به خنده آوردن جواب گوید نه الحمد خواندن.
*عالم بانکی است که خوبیهای ما را به حساب میگذارند و بدیها را همچنین، و اگر در موازنه بدهکار شویم، نمیتوانیم طلب شادی کنیم مگر از نو شادی و خرمی خلق کنیم با خلق خوش و دل پاک تا حسابمان نخست تسویه و سپس طلبکار شود.
*شادی قبضی است که از بانک عالم میآید که شما را در حساب موجودی فراوان است و این قبض همه دلتنگی ها را برطرف میکند.