صالحی عنوان کرد
زیرساخت ایجاد چند صد هزار سو آماده شده است
سه شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۳۹
کد مطلب: 617721
وی گفت: فناوری هسته ای به لحاظ افکار عمومی ظرفیت و استفاده دوگانه صلح آمیز و غیرصلح آمیز دارد، اما غرب سعی دارد این فناوری را برای ما تبدیل به نقطه ضعف کند. کشوری که این فناوری را در اختیار دارد یعنی از استانداردهای بالایی به لحاظ صنعتی برخوردار است و از این رو سعی دارند بگویند کشور ما نفت خیز است پس چرا باید دنبال انرژی هسته ای باشید.
صالحی ادامه داد: متاسفانه برخی ها هم در تحلیل هایشان این مطلب را در داخل بازتاب می دهند اما معتقدم عزیزان بهتر است از منظر علمی به این مساله بپردازند. ما نباید اجازه دهیم این دستاورد که نقطه قوت ماست به نقطه ضعف تبدیل شود.
صالحی با تاکید بر سخنان رهبری که ما به برجامی که تعهد کردیم، عمل می کنیم و برجام معیوب را نمی پذیریم، اظهار کرد: این موضوع جدی ماست.
وی در ادامه تصریح کرد: سازمان انرژی اتمی باید به گونه ای عمل می کرد که زمان را از دست ندهد، در روند مذاکرات رهبری دائم می گفتند به طرف مقابل نمی توان اعتماد کرد. اگر بدعهدی کردند و به قبل از برجام برگشتیم جایگاهمان همان جایگاه قبلی نباشد و از این رو سازمان در طول مذاکرات فعالیت های زیرساختی وسیعی را در چارچوب پادمانی شروع کرد که اگر در زمان عادی عمل می کردیم در چند سال آینده محقق می شد اما با حمایت دولت فرزندان این مرز و بوم عمل کردند. از جمله زیر ساخت برق سایت نطنز که برای شرایط و اهداف بلند مدت آن کافی نبود ولی با سرعت کار کردیم و الان برای چند صد هزار سو این زیرساخت آماده است.
۳۶۰
بدون قسم جلاله یا با قسم جلاله باور کنیم؟
بخشی از خاطرات علی اکبر صالحی
در یکی از تابستان ها که مدرسه ها تعطیل بود به پدرم اصرار کردم که می خواهم شاگرد یکی از لباس فروشی ها باشم، خیلی اصرار کردم. انگیزه من داستانی داشت چون کسانی که برای خرید می آمدند بعد از خرید به شاگردها انعام می دادند.
آنقدر اصرار کردم تا پدر پذیرفت و من هم در یک مغازه لباس فروشی مشغول کار شدم. از همان ابتدا کار من در مغازه لباس فروشی گرفتن همین انعام بود! بعد از مدتی صاحب مغازه فهمیده بود که «من جز گرفتن انعام کار دیگری انجام نمی دهم»، به همین دلیل عذرم را خواست!
منبع: کتاب خاطرات علی اکبر صالحی (گذری در تاریخ) ص 24/ انتشارات وزارت امور خارجه
در یکی از تابستان ها که مدرسه ها تعطیل بود به پدرم اصرار کردم که می خواهم شاگرد یکی از لباس فروشی ها باشم، خیلی اصرار کردم. انگیزه من داستانی داشت چون کسانی که برای خرید می آمدند بعد از خرید به شاگردها انعام می دادند.
آنقدر اصرار کردم تا پدر پذیرفت و من هم در یک مغازه لباس فروشی مشغول کار شدم. از همان ابتدا کار من در مغازه لباس فروشی گرفتن همین انعام بود! بعد از مدتی صاحب مغازه فهمیده بود که «من جز گرفتن انعام کار دیگری انجام نمی دهم»، به همین دلیل عذرم را خواست!
منبع: کتاب خاطرات علی اکبر صالحی (گذری در تاریخ) ص 24/ انتشارات وزارت امور خارجه
باز هم بار دیگر رهبری معظم انقلاب جور ... دولتمردان را کشید و خودش اومد توی صحنه!
آقای صالحی یادتون هست اون موقع که رهبری داد می زد به مذاکرات امیدوار نیستم و غرب بی اعتماد هستم، شما رفتید و در قلب راکتور اراک بتن ریختید و بعد اومدید با کمال افتخار گفتید در پی توافقات برجامی بتن را در قلب راکتور
تزریق کردیم!!! اون موقع شرمتون نشد!!؟
...
آقای صالحی یادتون هست اون موقع که رهبری داد می زد به مذاکرات امیدوار نیستم و غرب بی اعتماد هستم، شما رفتید و در قلب راکتور اراک بتن ریختید و بعد اومدید با کمال افتخار گفتید در پی توافقات برجامی بتن را در قلب راکتور
تزریق کردیم!!! اون موقع شرمتون نشد!!؟
...
{ADVERTISE_GENERAL_LOCATION_22_BLOCK}{ADVERTISE_GENERAL_LOCATION_23_BLOCK}
{ADVERTISE_GENERAL_LOCATION_24_BLOCK}{ADVERTISE_GENERAL_LOCATION_25_BLOCK}
