روایتی از تشکیل یک سازمان امنیتی در ایران
سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۵۵
کد مطلب: 471597
ارتشبد فردوست مینویسد: «ملاقات کوتاه بود و محمدرضا چند جمله بیشتر نگفت: «فردی در اتاق نصیری نشسته، برو او را ببین و هرچه گفت انجام بده و نه به من گزارش بده و نه دستور بخواه، هرچه گفت انجام میدهی!»