مديران سرخابي دربرنامه ورزش ازنگاه دو
شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۱۶
کد مطلب: 335184
کري خواني بين مديران دو باشگاه
رويانيان:اين بحث را فتح الله زاده بلد است.من بلد نيستم.البته مسائل يک به ده مي شود.عبارتي گفته مي شود و ۱۰ برابر انعکاس پيدا مي کند.مديران استقلال و پرسپوليس انگار در کوه زندگي مي کنند.تا صحبت مي کنند صحبت هايشان مي پيچد.به نظرم فتح الله زاده وارد تر است.
فتح الله زاده:اين که ديگر اظهر من الشمس است.من و سردار رفاقت قديمي داريم.من احساسم اين است که اگر در عرصه ورزش کري نباشد،ورزش به درد نمي خورد.جوانان دوست دارند کري بخوانند. اين بحث را ناخواسته لوث مي کنند.
يعني من يک چيزي بگويم به سردار نمي گويند فلاني کري خوانده است.از رسانه ها مي خواهم کاري نکنند که ما زبانمان را ببنديم.
انتقاد از گزارشگران
فتح الله زاده: زمانهاي قديم من يک راديو جيبي کوچک داشتم.امکان نداشت بازي را گوش نکنم چون استادمان بهمنش جوري بازي را جوري با عظمت گزارش مي کرد که همه دوست داشتند فوتبال را تماشا کنند.با بچه ها جمع مي شديم سالي يک بار بياييم تهران و فوتبال تماشا کنيم.حالا ۱۰ دقيقه از بازي نگذشته است،گزارشگر بازي ۱۰۰ بار گفته است اين چه فوتبالي است.من ثابت مي کنم همان بازي،بازي خوبي بوده است.اين بحث در تلويزيون مد شده است و هر گزارشگري مي آيد مي گويد اين بازي خوب نيست.اين يک واقعيت است.
رويانيان:بخشي از اين کري خواني ها اجتناب ناپذير است.تيم ها با هم رقيب هستند.ايشان به تمرين مي رود و آنجا تحريکش مي کنند و آنجا حرفي مي زند.بعد اين جمله برجسته مي شود و ما هم مجبور مي شويم جواب بدهيم.بخشي از اين نمک فوتبال است.
به نظر من از يک حدي عبور کرده بود که در شان ما نيست و من آن را قبول ندارم.اين هم يک رقابت دوستانه است.
برخي دوستان ما در تلويزيون،گفته بودند که شکم برخي بازيکنان پرسپوليس از پيشکسوتان ميلان بزرگ تر است به خاطر ضعف مديريت باشگاه است.بعد يکي از دوستان مي گفت اصلا مگر اين مسابقه خداحافظي مهدوي کيا بود؟اين فوتبال است چون فضايش نسبت به بخش هاي اجتماعي و سياسي باز تر است.مجلس شوراي اسلامي در راديو پخش زنده دارند حرفهاي شفافي مطرح مي شود.رييس جمهور آنجا مي رود.وزير را به چالش مي کشند.فوتبال خيلي باز تر است.دين اسلام موافق نيست.اخلاق موافق نيست.
يوسفي:برخي اوقات بازي ها کيفيت پاييني دارد.
فتح الله زاده:يک بار بگويند خوب نيست.در ۱۰ دقيقه ۲۰ بار گفته است.بهمنش و وارث را بياوريد.اتفاقا من برخلاف برخي دوستان اعتقادم اين است که بايد حرف مان را بزنيم و مردم برداشت کنند.بحث من اين است که بعضي وقت ها خودشان مي برند و مي دوزند و اصلا اجازه نمي دهند ما حرف بزنيم.
موضوع جدايي منتظري
فتح الله زاده:من خدا را شکر مي کنم منتظري طلبي از ما نداشت و رفت.اگر پول مي خواست و مي رفت امروز من به دار آويخته مي شدم که تو پول ندادي و بازيکن ما رفت.صراحتا مي گويم او تا به امروز يک ريال از ما طلب نداشته است.قرارداد او تا نيم فصل نبوده است.قرارداد او يک فصل بوده است.من پول به او دادم اما منتظري تنها بازيکني بود که تا نيم فصل همه پولش را گرفته است.شما نمي دانيد من به چه کساني رو زدم که پول او را جور کنم.
ما يک هجمه اي عليه بازيکنان راه انداختيم که اين ها پول مفت مي گيرند و پول زياد مي گيرند.منتظري براي يک و نيم فصل يک و نيم ميليون دلار گرفته است.مي شود حدود ۵ ميليارد.ما خودمان را مي کشتيم به او دو ميليارد مي داديم.بعد مي گويد تا ديروز عشقم اين بود که هواداران مي آيند و مي گذشتم.من به عنوان مدير وقتي سکوها را مي بينم نا اميد مي شوم.دلخوشي من چيه؟به بازيکن برمي خورد که انگار پول بيت المال را خورده است.من مدير مقصرم.اين فضا مقصر است.فاصله دلار مقصر است.نيامدن هوادار مقصر است.فوتبال اينجوري در حال از بين رفتن است.بايد يک آشتي فوتبالي کنيم.من به شما قول مي دهم در اين دو،سه ماه که ورزشگاههاي ما خالي شدند بزهکاري به صورت منفي رشد کرده است.پس بايد به ما کمک کنند.برخي مي آيند دائم عليه ما صحبت مي کنند.
۹۵ درصد باشگاه من را پيشکسوتان تشکيل مي دهند.يک سرمربي دارم،پيشکسوت است،يک سرپرست دارم پيشکسوت است.قلعه نوعي پيشکسوت است،ماجدي پيشکسوت است.چرا اين قدر ما را مي زنند؟بگذارند اگر کار اشتباه کرديم ما را بزنند.
وضعيت ساختاري باشگاه و مشکلات مالي
فتح الله زاده:من الان دو ميليارد چک شخصي و بانکي دست بازيکن دادم.يک نفر مردانگي کند اين پول ها را بدهد من از فردا نمي آيم.شب و روز ندارم.از آيت الله لاريجاني خواهش مي کنم به داد ما برسد.من چک دولت را امضا کردم ولي ماشين شخصي ام را روي جرثقيل گذاشته و رفته است.مي گويم اين قدر آدم هستند که نمي فهمند،فکر مي کنند من دزدي کردم و مال کسي را خوردم.
رويانيان:چرا بايد مديرعامل يک باشگاه دولتي چک بدهد؟پرسپوليس و استقلال ۵۰ ميليون طرفدار دارند.نمي گذارند ما کار کنيم.ما يک باشگاه دولتي هستيم الان ۶ ماه است منتظريم وزير ورزش بيايد.از زمان عباسي من بلاتکليف هستم.
ما اصلا فکر نمي کنيم بمانيم.دوست هم نداريم بمانيم.چرا دولت مديرعامل مي گذارد بعد وسط بحران رهايش مي کند؟من جاهاي زيادي بودم.من قبل از پرسپوليس،رييس ستاد حمل و نقل بودم.ما فقط يک فاينانس ۴۰۰ ميليارد ال سي با يورو باز کردم.دقيقا يک ماه قبل از حضورم در پرسپوليس بود.ما اينجا شرکت هولدينگ راه انداختيم.برخي کالاها را انحصار برندش را گرفتيم.ولي هيچي نشده است.من نقدينگي مي خواهم.اين باشگاه صد در صد دولتي است.من مي گويم شما يک وام ۵۰ ميلياردي و ۱۰۰ ميلياردي براي سه سال بدهيد.وام کارمزدي بدهيد من تضامينش را مي آورم.
فتح الله زاده:من اصلا وام نمي خواهم.بدهند دست من وام هم ندهند.بگذارند کارم را بکنند.شما مي گوييد بچه من را نگه دار بعد هر روز دستور مي دهي.چرا نفرستادي سشوار بزند؟چرا با بنز او را نفرستادي؟چرا جوجه کباب ندادي؟
رويانيان:يک راهش اين است که به وارد کننده خودرو از بانک ملي وام بدهيد.طرح هاي من را بگيريد اگر توجيهي بود وام بدهيد.دوم اينکه باشگاه را خصوصي کنيد.چرا نبايد انجام شود؟در اين مملکت گذرنامه و شناسنامه خصوصي شده است.من دبير دولت الکترونيک بودم.کارت ملي خصوصي شده است.الان بخش خصوصي اين کارها را انجام مي دهد.من روزي ۲۰ هزار گواهينامه در کل کشور صادر مي کردم.پليس کارهايش را به پليس ۱۰+ سپرده است.چطور باشگاه پرسپوليس و استقلال را نمي توانيد خصوصي کنيد؟من يک نيروي نظامي و امنيتي بودم.من مي فهمم هيچ اشکالي به وجود نمي آيد.
فتح الله زاده:در زماني که سه وزير را انداختند ما پول خرج کرديم.قرار بوده است براساس مصوبه مجلس من ۵ ميليارد خرج کنم ولي تا به امروز ۱۲ ميليارد خرج کردم.وزارت ورزش يک و نيم ميليارد داده است.وزير مي خواست کمک کند و خيلي با انرژي بود.تا شروع کرد ديوان محاسبات و بازرسي کل کشور آمدند که نمي تواني به آنها کمک کني.من ۱۲ ميليارد خرج کردم.مديران توانمندمان را نابود نکنيم.تضمين هم مي دهيم.نه اين را مي گذارند نه آن کار را بکنيم.اينطوري نمي شود و فوتبال از بين مي رود.
رويانيان:به وزارت بازرگاني مراجعه کردم.شما به من اجازه بدهيد يک ميليون تن گوشت را من وارد کنم.۵ هزار ماشين را در سال بدهند شرکت من و فتح الله زاده بياورد.وزارت بازرگاني مي گويد شما تابع وزارت ورزش هستيد.بايد در دولت تصويب شود.
فتح الله زاده:سردار را پي نخود سياه فرستادند.من کسي را در گرجستان دارم که موادي دارد که مي تواند محصولات ما را چند برابر کند.
