اي زلال جاري اروند در رگ خونين خرمشهر اي رها از بند كركسان رفتند كاكلي ها با زمي گردند -------------- آي خرمشهر ! كاكلي هاي تو در راهند خوشه هاي عشق در منقار شرح هجران را رو به سوي ساحل اروند مي آيند ------------ آي شهر عشق ! كاكلي هاي تو مي آيند و مي آييم. سنگ سنگ كوچه هايت را برگ برگ نخل هاي ساحل اروند رودت را با گلاب اشك مي شوييم. ---------- آي خرمشهر! كاكلي هاي تو مي آيند و مي آييم.