سه شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳ - 28 May 2024
 
۲

تفاوت فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی چیست؟

جمعه ۲۴ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۰۲:۳۹
کد مطلب: 244452
این روزها که ساختˈتله فیلمˈ نسبت به گذشته باب شده است، برخی ، فیلم های تلویزیونی را با نام ˈفیلم سینماییˈ ارائه می دهند یا برخی کارگردانان بدنبال کپی یا تبدیل نسخه ویدئویی خود به فیلم 35 میلیمتری اند تا راحت تر نام اثر خویش را به عنوان یک اثر سینمایی مطرح کنند.
به گزارش جهان، این در حالی است که از منظر ساختاری،فرم و مفهوم بین این دو مقوله تصویری دارای تفاوت بزرگی است و موتیف های این دو مولفه در یک قالب و فرم قابل تعریف نیست.

تله فیلم یا فیلم های تلویزیونی بدلیل ماهیت کارکرد رسانه ای و گسترده بیشتر مخاطب، نسبت به یک اثر سینمایی عام تر است و عام بودن یک اثر هنری، اقناع مخاطب را تصادفی می کند، در حالی که فرم و ساختار یک اثر سینمایی فاخر از همان ابتدا به دنبال اقناع مخاطب خاص است.

بر اساس استانداردهای جهانی،فیلم های تلویزیونی بیشتر جنبه سرگرمی دارد در حالی که یک اثر سینمایی حس تاویل پذیری را در مخاطبان برمی انگیزد و برای سرگرمی خلق نمی شود.

اگرچه برخی افراد این روزها با نگاه به گیشه و با هدف تجاری کردن سینما، این هنر را به صنعتی درآمدزا تبدیل کرده اند، اما ماهیت و اساس سینما، همان عنصر تاویل پذیری است تا ادراک مخاطب را نسبت به جهان پیرامون تقویت کند.

سینما، بنا بر تعابیر تاویل کنندگان در طبقات نظری به گونه های مختلف تقسیم می شود که سینمای فلسفی، شاعرانه و ماورالطبیعه از جمله ژانر(گونه)هایی است که منتقدان و تاویل کنندگان بر اساس نوع مصرف، بر روی هر اثر گذاشتند.

دریک اثر سینمایی،میزانسن ها،دکوپاژها، میزان نورپردازی، نوع گریم، نگاتیو ، نوع بازی کاراکترها و حتی مباحث منتقدان بسیار متفاوت از تله فیلم است از این رو منتقدان حرفه ای هنر هفتم، زیر بار نقد تله فیلم نمی روند.

سینما، پدیده قرن بیستمی است و در این قرن، هنرهای بصری و شنیداری کم کم جای خود را در بین طبقات اجتماعی باز کرد.

در ابتدای ورود این ابزار صنعتی مدرن به ایران، جنبه سرگرمی آن مد نظر قرار گرفت و سینما عاملی برای سرگرمی توده های مردم بود.

سینمای ایران درابتدا،کار خود را با سطحی نگری و رویکرد به بی ارزش ترین موضوعات جامعه آغاز کرد که منتقدان محصولات این هنر به آن نامˈفیلم فارسیˈ اطلاق کردند.

کاربرد این نوع فیلم، نخستین بار در دهه 40 از سوی برخی منتقدان سینما بویژه در بین نویسندگان روزنامه نگار رواج یافت و از آن پس به عنوان یکی از شناسه های سینمای ایران به کار گرفته شد.

ˈفیلم فارسیˈبه صورت یک عنصر لایه نگر از سوی برخی کارگردانان به عنوان یک پدیده سرگرم کننده مطرح شد و رژیم پهلوی برای زدایش فرهنگی بر تولید این نوع فیلم ها تاکید داشت.

منتقدان معتقد بودند،در فیلم فارسی تنها شخصیت ها و بازیگران با گویش فارسی تکلم می کنند و هیچ نشانه و اثری از فرهنگ و تمدن ایران در آن وجود ندارد به همین علت نیز آن را ˈفیلم فارسیˈ قلمداد می کردند.

درمراحل بعد،تاجران و بازرگانان ایرانی که به کشورهای مختلف سفر می کردند ، همراه با واردات چای و قند روغن، فیلم های خارجی را برای اکران در ایران با خود به تهران می آوردند تا به همراه کراوات، کلاه شاهی و ابزار و اسباب آرایش و مجلات مدل لباس، آن را نیز در بازار ارایه کنند.

کپی برداری از سینمای آمریکا، هند، ترکیه و ایتالیا در فیلم فارسی یک امر متداول در بین کارگردانان شد و دختران و پسران روستایی در تولیدات آن روزها با پوشیدن لباسهای خارجی، تبدیل به تیپ های غربزده با کراوات و شلوار جین و موهای رنگ کرده شدند.

با این حال، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سینمای ایران یک رویکرد ملی و هویتی به خود گرفت و برخی از آثار ماندگار در ژانرهای مختلف از جمله گونه دفاع مقدس، انقلاب محوری و درام های اجتماعی توانست در جایگاه فرهنگی مطلوبی قرار گیرد و حتی نام سینمای ایران را در جشنواره های مختلف طنین انداز کند.

نگاه ایرانی - اسلامی به سینما نیز باعث شد سینمایی ملی درایران قد علم کند که در این نگاه، سینما به یک اثر هنری، تمدنی عظیم مد نظر فیلم سازان قرار گرفت که روایتی از تمدن سازی سینمای ایرانی محسوب می شود.

با این اوصاف آنچه باعث می شود سینما راه خود رااز تلویزیون جدا کند عنصر تاویل پذیری است که مختص سینمای فاخر است و این عنصر در برخی آثار سینمایی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سینما هویت بخشید.

سینما بدلیل رویکرد ساختاری، محل ظهور و بروز برخی ایده های فلسفی و فلسفه جامعه شناسی شده است در حالی که در تلویزیون این ایده ها باعث سرگردانی مخاطب می شود به همین دلیل نگاه روشنفکرانه در تلویزیون راه به جایی نمی برد و این ایده ها تنها در سینما قابل وانمایی است.

در حالی که در یک اثر تلویزیونی یا تله فیلم، کارگردان بدلیل گستردگی مخاطب نمی تواند از مولفه فلسفی و ذهنی بهره بگیرد و باید یا شعار زده عمل کند یا مستقیم گویی زیادی داشته باشد.

تلویزیون بدلیل ماهیت رسانه ای بودنش چندی صباحی قصد رقابت با سینما را داشت اما سینما راه خود را ادامه داد و با آثاری ماندگار توانست مخاطب خود را حفظ کند.

اگر چه برخی از فیلم های سینمایی با رویکرد طنز، از نظر محتوا و مفهوم، در دوره ای بشدت نزول کردند اما برخی از آثار به عنوان ستاره های سینما، این چراغ را روشن نگه داشت.

از نظر کارشناسی، آثار تلویزیونی نمی تواند عنصر تاویل پذیری سینما را در خود داشته باشد از این رو سینما همیشه سینما باقی خواهد ماند.

به گزارش ایرنا،‌سینما اکنون در عرصه جهانی هنر به یک زبان مشترک در بین مخاطبان تبدل شده است و کارگردانان باید از این زبان مشترک برای معرفی تمدن و فرهنگ ایرانی، اسلامی بیشترین بهره ببرند.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *