تاریخ عهد ناصری مواردی را در خود ثبت کرده است که بیانگر وضعیت آن دوران بوده و اینکه خود پادشاهان قاجار نیز از وضعیت کشور آگاهی داشتند می باشد. این داستان روایتی از عهد ناصری خاندان قاجار است.
گروه تاریخ جهان نيوز : روزی ناصرالدین قاجار و همرامانش به باغ دوشان تپه رفتند. نهال گل سرخ قشنگی جلوی عمارت، نظر شاه را جلب کرد، فوری کاغذ و قلم برداشت و شروع به نقاشی آن گل نمود.
تمام که شد، آنرا به درباریان نشان داد و پرسید چطور است؟
مستوفی الممالک پاسخ داد «قربان خیلی خوب است».
اقبال الدوله گفت «قربان حقیقتا عالی است» و اعتمادالسلطنه نیز عرض کرد «قربان نظیر ندارد» و بعد یکی دیگر گفت «این نقاشی حتی از خود گل هم طبیعی تر و زیباتر است».
نوبت به ضیاالدوله که رسید گفت «حتی عطر و بوی نقاشی قبله عالم از عطر و بوی خود گل، بیشتر و فرحناکتر است». همه حضار خندیدند.
بعد از آنکه خلوت شد، شاه به موسیو ریشار فرانسوی گفت: وضع امروز را دیدی؟ من باید با این «بی...ها» مملکت را اداره کنم!