اقتصاد مقاومتی الگویی برگرفته از مبانی اسلام
سه شنبه ۸ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۲۱
کد مطلب: 383220
اقتصاد مقاومتي پايه هاي استوار خود را بر روي دو عنصر لايتجزاي اقتصادي يعني توليد ملي و مصرف ملي بنيان نهاده است. اقتصاد مقاومتي بر آن است كه تبيين كند زيبنده يك نظام اسلامي نيست مديران اقتصادي در تز تجاري واردات بيشتر از صادرات كالاهاي نهايي را در كارنامه اقتصاد داشته باشند و براي واردات منابع خام را بفروشند و اين امر وابستگي و آسيب پذيري اقتصاد ايران را مضاعف مي نمايد.
اقتصاد مقاومتي و رهنمودهاي مقام معظم رهبري پيام شفاف را براي سياستگذاران دارد و آن توليد مبني بر تفكر، سرمايه و كار ايراني بدون اتكاء به درآمد منابع خام ولي متكي بر ثروت ملي برآمده از منابع خام مي باشد. اقتصاد مقاومتي، اقتصادي است فعال و پويا مبتني بر دانش و سرمايه بومي، فرهنگ ديني و اسلامي كه براي تولید، توزیع و مصرف سياست گذاري كرده و بوسيله آن مي توان بر تحريم ها پيروز شد.
نكته قابل تأمل در خلال تحقق انقلاب اسلامي تفكرات اقتصادي می باشد كه عملاً با نظريه هاي كاپيتاليستي و سوياليستي در تعارض بوده و انقلاب اسلامي با الگوی اقتصاد مقاومتی عملاً بر اقتصاد اسلامي تأكيد دارد و اين امر تفكرات دو مكتب اقتصادي غرب و شرق را به چالش کشانده است. انقلاب اسلامي در تمام عرصه ها قرائت هاي مسلط جهان را كه زير سيادت ابرقدرت هاي شرق و غرب بوده را با پرسش اساسي روبرو ساخته است.
از منظر رهبر معظم انقلاب اقتصاد مقاومتي فقط جنبه نفي نيست، "اين جور نيست كه اقتصاد مقاومتي معنايش حصار كشيدن دور خود و فقط انجام يك كارهاي تدافعي باشد نه، اقتصاد مقاومتي يعني آن اقتصادي كه به يك ملت امكان مي دهد و اجازه مي دهد كه حتي در شرايط فشار هم رشد و شكوفايي خودشان را داشته باشند".
در نگاه كلان به مسائل اقتصادي هدف از اقتصاد مقاومتي محدوديت ساختاري در اقتصاد ايران نيست؛ بلكه شرايطي است كه مدار اقتصاد بتواند در شرايط تحریم، حالت تدافعي را داشته و يا بر اساس توانايي اقتصادي آسيب پذير نگردد. نكته كليدي در فرمايشات مقام معظم رهبري اقتصاد در شرايط بحراني كه از محيط خارج براي توليد و مصرف ايجاد مي شود بتواند بر نيازهاي داخلي پاسخگو بوده و به سمت رشد اقتصادي حركت كند. ظرفيت توليد كاهش نيابد و اين امر به افزايش توان آسيب نرساند.
در مطالعات مربوط به اتخاذ استراتژي اقتصاد مقاومتي گمانه هاي متفاوتي وجود دارند. بي ترديد استراتژي اقتصاد مقاومتي داراي شاخصه ها، ابعاد و لايه هاي فراوان و مختلفي است كه شايد بتوان در عصر كنوني، اقتصاد مقاومتي را به عنوان يكي از مؤلفه هاي مكتب اقتصادي اسلام معرفي كرد و بي شك تبيين و تشريح آن جز با مطالعه مباني و اصول اقتصاد اسلامي امكان پذير نمي باشد.
يكي ديگر از اهداف در زمينه بكارگيري اقتصاد مقاومتي توانمندي هاي مديران در زمينه سازماندهي امور عمومي در كشور است. اقتصاد مقاومتي به جوانان متعهد انقلابی نياز دارد. اين اقتصاد افرادي را مي طلبد كه با برخورداري از تعهد، تخصص لازم را براي توزيع بهينه منابع در جهت كاهش فشارهاي تحريم ها داشته باشد. مديريت اقتصاد مقاومتي مي تواند در درون كساني نهادينه شده باشد كه به دنبال افزايش ميز و تبارسالاري در ساختار سازماني و ايجاد هزينه تراشي براي منابع عمومي كشور نباشد.
مديريت برازنده در اين اقتصاد مقاومتي متوجه كساني است كه از اشرافي گري دوري جسته و زمينه مساعد براي تقليل اصولي هزينه ها و افزايش قابل قبول درآمدها را فراهم كند. در اقتصاد مقاومتی مديريت نيازمند به طراحي فكر توليدي است كه از ظهور اقتصاد پنهان جلوگيري كند. يكي ديگر از شرايط اقتصاد مقاومتي گذار از اقتصاد دولتي و ورود به اقتصاد رقابتي در فضاي كسب و كار است. اقتصاد مقاومتي مديران برنامه ريز را مي طلبد كه با منابع موجود حداكثر فرصت ها را براي كشور به ارمغان بياورد.
