شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 27 Apr 2024
 
۰
۱۳

نتایج عددی رقابت درونی اصولگرایان

نتیجه بی توجهی به هشدارها
يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۰۹:۱۴
کد مطلب: 213053
پیش از برگزاري انتخابات نهمین دوره مجلس شوراي اسلامي، تلاش‌هاي زيادي از سوی بسیاری از بزرگان اصولگرا صورت گرفت تا طيف هاي مختلف اصولگرايان اعم از پايداري، ايستادگي و ... در جبهه متحد اصولگرايان جمع شده در سامانه وحدت اصولگرایان بمانند؛ اتفاقی که لااقل در ليست انتخاباتي تهران میسر نشد، اگرچه در سراسر کشور اشتراک فهرستها بین 80 تا 100 درصد بود. برخي دلسوزان، حكمت و مصلحت را در وحدت مي‌ديدند و برخي برای توجیه رقابت بين خودي‌ها، داغ شدن كوره انتخابات را بهانه مي‌كردند.
نتایج عددی رقابت درونی اصولگرایان
به گزارش سرویس سیاسی جهان نيوز - حامد افروغ: دلایل خروج از وحدت برخي دوستان نسبت به ضرورت اصل وحدت قابل توجیه نبود؛ چراکه هیچگاه پاسخ ندادند در آبانماه 89 (بعد از فتنه) و زمانی که احمدی نژاد میزبان نشست 30 نفره اصولگرایان بود، چرا در کنار افراد خط قرمز کنونی خود نشستند و تصمیم تشکیل هیات سه نفره حدادعادل، ولایتی و عسکراولادی را صحه گذاشتند و بعد از خانه نشيني رييس جمهور و در اردیبهشت 90 ناگهان فهمیدند که نشستن کنار برخی افراد را نمی پسندند؟! بررسی این موضوع البته مجالی دیگر می طلبد، اما اكنون كه آراي مردم شمارش و نتايج رسمي آن اعلام شده است، مي‌توان به قضاوت بهتري نشست و درباره دو ديدگاه وحدت و عدم وحدت، نگاه نادرست را نقد نمود.

دقت در رأي افرادي كه در دو ليست مشترك بودند و افرادي كه اكنون و چهار سال پيش در ليست اصولگرايان تهران بوده‌اند به اين قضاوت كمك مي‌كند. در این مقایسه، اسامی افرادی چون ابوترابی که در انتخابات مجلس هشتم نامزد تهران نبوده اند نیامده است. نکته مقدماتی مهم اینکه در انتخابات مجلس هشتم در تهران ۱۶۸ هزار و در انتخابات مجلس نهم، ۲۱۵ هزار رأي آن باطله بوده است، بنابراين نسبت افزايش رأي‌هاي باطله نسبت به ميزان رشد مشارکت همبستگي دارد و لذا افزايش غير‌متعارف در رأي‌هاي باطله نداشته‌ايم.



بررسی جدول فوق چند نتیجه مهم را به دست می دهد:

1.    رقابت درونی اصولگرایان هیچ تاثیری در افزایش مشارکت مردم در انتخابات نهم نداشته است. چراکه اولا افزایش مشارکت مردم و حماسه 12 اسفند پدیده ای سراسری بود، درحالی که اصولگرایان به جز تهران در تمام حوزه های انتخابیه کشور اشتراک نامزد بین 80 تا 100 درصدی داشتند. ثانیا سقف سهم آرای اصولگرایان در کل آرای تهران، 48 درصد و متعلق به حداد عادل است و اگرچه تعداد آرای سرلیست جبهه متحد اصولگرایان از 844 هزار در مجلس هشتم به یک میلیون و 120 هزار رای در مجلس نهم افزایش یافته، سهم رای او چندان فراتر نرفته است.

به عبارت دیگر اگر قرار بود رقابت درونی اصولگرایان تاثیری در افزایش مشارکت مردم داشته باشد، می بایست نخستین اثر افزایشی خود را در سهم آرای نفر اول تهران می گذاشت که نامزد مشترک دو لیست اصلی اصولگرایان بود؛ چرا که معتقدان به رقابت درونی اصولگرایان باور داشتند که رقیبی وجود ندارد و این بدان معناست که میزان افزایش در آرای مردم نباید به سبدی غیر از اصولگرایان ریخته می شد.

2.    با وجود اکثریت تعداد و نیز آرای جبهه متحد اصولگرایان در 30 نفر اول تهران، این مساله برای آنها توفیق محسوب نمی شود چراکه عدم رسیدن به لیست واحد باعث شد افزايش ۴۳۵ هزار نفري رأي مردم تهران نه تنها به افزايش رأي اصولگراياني كه چهار سال پيش در ليست ۳۰ نفره اصولگرايان بوده‌اند كمك نکند که میزان و درصد آن را کاهش دهد. این اتفاق همچنین باعث گردید برتری مطلق نامزدهای مورد حمایت جبهه متحد اصولگرایان در سراسر کشور چندان به چشم نیاید و تحت الشعاع تشتت آرای تهران قرار گیرد.

3.    افزايش رأي ۴۳۵ هزار نفري مردم تهران به اصلاح‌طلبان هم تعلق نگرفته است. چراکه مقايسه رأي امسال آقاي عليرضا محجوب و خانم جلو‌دار‌زاده با رأي سال ۱۳۸۶ آنها نشان مي‌دهد كه محجوب در سال ۱۳۸۶ در مرحله اول انتخابات با قرار گرفتن در رده سي و دوم جدول ۳۰۸ هزار رأي داشته است، حال آنكه اكنون با ۲۵۵ هزار رأي در رده سي و نهم قرار دارد. خانم جلو‌دار‌زاده ‌در سال ۱۳۸۶ با قرار گرفتن در رده سي و سوم جدول ۳۰۳ هزار رأي داشته است اما اكنون با قرار گرفتن در رده چهل و دوم 227 هزار رأي کسب نموده است؛ بنابراين افزايش رأي تهران به سمت اصلاح‌طلبان هم نبوده است.

4.    به دلیل عدم وحدت رأي اصولگرايان نيز به صورت فردي در مقايسه با چهار سال پيش رشد نداشته است. در ليست نهايي رأي آورند‌گان تهران فقط رأي كساني افزايش يافته است كه يا سر ليست بوده‌اند يا در هر دو ليست حضور داشته‌اند، به طور مثال میزان رأي آقایان حداد عادل و مرندي که با وجود تعلق اصلی به جبهه متحد اصولگرایان در ليست پایداری نیز بوده اند به ترتیب حدود 276 هزار و 180 هزار افزايش نشان می دهد. رأي آقای آقا‌تهراني نیز که سرلیست اختصاصی پایداری بود، حدود 106 هزار افزايش نشان مي‌دهد، بنابراين طبیعی است که اگر اصولگرايان داراي ليست واحدي بودند، سایرین نیز افزایش رای داشته و اصولگرایان با رأي مقتدر‌تري وارد مجلس نهم مي‌شدند.

5.    در انتخابات مجلس هشتم در مرحله اول ۱۹ نماينده به مجلس راه يافتند. اين در حالي است كه امسال فقط پنج نفر توانسته‌اند در مرحله اول وارد مجلس شوند. اين كاهش ورود را وقتي با لحاظ افزايش مشاركت در تهران و افزايش رأي آقای حداد عادل پس از سه دوره مقايسه مي‌كنيم مي‌توانيم قضاوت كنيم كه علت اينكه آمار ۱۹ نفر ورودي مرحله اول به پنج نفر تقليل يافت، رقابت درون گفتماني بوده است.

6.    با مقایسه میزان رأي ديگر افرادي كه در دو دوره اخیر در ليست تهران بوده‌اند، آسيب رقابت درون گفتماني مشهود‌تر مي‌شود؛ آقای زارعي در سال ۱۳۸۶ با قرار گرفتن در رتبه بيستم تهران ۴۲۳ هزار رأي را به خود اختصاص داده و اكنون به‌رغم ارتقا به رتبه يازدهم 414 هزار رأي به دست آورده است. آقای نادران چهار سال پيش در رتبه بيست و يكم ۴۲۱ هزار رأي داشته‌ و اكنون فقط با يك رتبه تنزل ۳۴۸ هزار رأي را به خود اختصاص داده است. آقای كوچك‌زاده به‌رغم ارتقاي چهار رتبه‌اي نسبت به سال ۱۳۸۶ حدود ۵۲ هزار رأي كاهش داشته است.

آقای زاكاني در سال ۱۳۸۶ در رتبه بيست و چهارم تهران بوده است و اكنون با وجود ارتقای خوب ۱۲ رتبه ای، حدود ۱۸ هزار رأي كاهش داشته است. آقای سروري تنها كانديدا‌يي است كه در هر دو دوره در جايگاه بيست و هفتم قرار گرفت، اما رأي ايشان در انتخابات اخیر نزدیک به 50 هزار کاهش داشته است. آقای رسائي نسبت به چهار سال پيش پنج رتبه ارتقا داشته اما ميزان رأي وي حدودا 30 هزار تنزل يافته و رای خانم الهيان فقط با يك رتبه كاهش جايگاه نسبت به چهار سال پيش ۵۸ هزار كاهش داشته است.

بنابراين مي‌توان نتيجه گرفت همانطور که قبل از انتخابات هشدار داده شده بود، اصولگرايان در رقابت درونی برخلاف برخی ادعاها نتوانستند نفوذ خود را در بدنه مردم افزايش دهند و به نوعي همديگر را تراشيده‌اند و فقط رأي سرليست‌ها و مشتركين رشد داشته است و اگر حماسه عظیم الهی مردم ایران در مشارکت دشمن شکن در انتخابات نبود، اکنون شاهد آرایی به مراتب پایین تر برای اصولگرایان تهران می بودیم.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
این قضیه جلسه 30 نفره را چرا قبل از انتخابات نگفتید؟ راستی چرا آن موقع آقایان پایداری به دعوت احمدی نژاد کنار باهنر و ... نشستند ولی بعدا او را خط قرمز کردند؟ مواضع باهنر اگر غلط بود مال قبل از آن وقت بود. معلوم می شود بحث ساکتین فتنه تنها یک شعار تبلیغاتی و انتخاباتی بود که البته موثر هم بود و در ذهن مردم نشست.
Iran, Islamic Republic of
اعداد دروغ نمي گويند. كاملا مشخص است رقابت دروني تنها تاثيري كه داشته گيج كردن مردم و پراكندگي آراست.
اين نكته را ننوشتيد كه 52 درصد مردم تهران كه به حدادعادل و در نتيجه به اصولگرايان راي نداده اند كاملا پراكنده و بي هدف راي داده اند و عملا افزايش 17 درصدي راي دهندگان تهراني به هدر رفته است.
Iran, Islamic Republic of
این تحلیل همه توفیق اصولگرایان را در کسب رای بیشتر تعریف کرده است و این تنها کسر کوچکی از مسئله است. توفیق اصلی و بسیار بسیار مهم را در کاهش آرا برخی افراد باید ببینیم: کاهش رای غفوری فرد، کاتوزیان، مطهری، باهنر، بادامچیان و عباسپور. این کاهش تنها با رقابت درونی بین اصولگرایان قابل نمایش بود. متاسفانه هنوز برخی افراد و گروهها قدرت تبیین درست اصولگرائی و محک افراد با شاخصهای ثابت و مستحکم آنرا ندارند.
Iran, Islamic Republic of
جانا سخن از زبان ما می گویی!
متأسفانه بین اصولگرایان این ادعا مطرحه که هرفردی خودشو اصولگراتر، پایبندتر به نظام و قانون اساسی و تابعیت محض از ولایت فقیه می دونه. درصورتیکه مشخصه پست و منصب چشم و گوش آقایان را کور و کر کرده و فقط منافع شخصی دنبال میشه تا منافع و مصلحت نظام. بخدا جای تأسفه که از بین این همه داعیه دار نظام و رهبری یه لیست واحد بیرون نیومد و مردم اینطور جواب دندان شکن به دو جبهه دادن و این پیامو رسوندن که با بصیرت خودشون به افراد رأی میدن نه به لیست.
Iran, Islamic Republic of
نوشته:
«این تحلیل همه توفیق اصولگرایان را در کسب رای بیشتر تعریف کرده است ... توفیق اصلی را در کاهش آرا برخی افراد باید ببینیم: غفوری فرد، کاتوزیان، مطهری، باهنر، بادامچیان و عباسپور. این کاهش تنها با رقابت درونی بین اصولگرایان قابل نمایش بود.»

تیتر مطلب داره داد میزنه که این تحلیل فقط به بحث عدد و رقم پرداخته و به سایر نتایج کاری نداشته
تازه اگر وحدت بود و یک لیست می شدند، بازهم این افراد قابل حذف بودند و حتی به مرحله دوم هم نمی رسیدند جونم
Iran, Islamic Republic of
نوشته: «تازه اگر وحدت بود و یک لیست می شدند، بازهم این افراد قابل حذف بودند و حتی به مرحله دوم هم نمی رسیدند جونم»
فرمایش شما درسته اما مشروط به اینکه در لیست فرضی مشترک این آدمها قرار نمی گرفتند. بله اگر در لیست مشترک لااقل نام برخی از این افراد حتما خط می خورد آنوقت میشد گفت لیست، اصولگرایانه تر می بود و جای تعظیم داشت. اما برخی مجادلات و علایم حاکی از نوعی مماشات بود: آقای باهنر متاسف بود از حذف مطهری از لیست جبهه متحد و آقای غفوری فرد هم با قرعه حذف شدو...
Iran, Islamic Republic of
البته شعارهای شما مبنی بر شکست اصول گرایان در صورت متحد نشدن و ارائه دو لیست را فرش قرمز زیرپای رقیب پهن کردن بود. بهتر است راجع به این ترساندن مردم از رای ندادن به اصلح کمی توضیح بفرمایید.
Iran, Islamic Republic of
"شعارهای شما مبنی بر شکست اصول گرایان در صورت متحد نشدن و ارائه دو لیست را فرش قرمز زیرپای رقیب پهن کردن بود."

اولا تشتت آرا که قابل مشاهده است خودش یک شکست برای همه اصولگرایان چه متحد چه پایداری است
ثانیا دفع ضرر احتمالی عقلا واجب بود، ضمن اینکه جریان سبز روی مطهری و ... در شبکه های مجازی تبلیغ می کردند تا مخالفین با دولت نمادین رای آورند. اگر مشارکت بالای مردم نبود شاید مطهری الان در دور اول به مجلس رفته بود و محجوب و بقیه هم که رای سازمانی داشتند جایگاهی بالاتر به دست می آوردند.
" تشتت آرا که قابل مشاهده است خودش یک شکست برای همه اصولگرایان چه متحد چه پایداری است
ثانیا دفع ضرر احتمالی عقلا واجب بود"

اولا چه کسی گفته تشتت آرا شکست است؟ تشتت آرا بدتر است یا نشاندن غیر اصلح به جای اصلح به بهانه ی رسیدن به رای بیشتر!؟ کدامیک در دراز مدت آثار سو بیشتری خواهد داشت؟ رای کمتر؟ یا فرد غیر اصلح؟

ثانیا دفع ضرر احتمالی یا خیالی ؟ ضرری که هیچگاه نتوانستند منطقی محکم و قوی برای آن ارائه دهید. در نهایت هم پس از انتخابات معلوم شد این خطر خیالی تنها ابزاری بوده جهت قالب کردن برخی افراد قدرت مند سهمیه دار به مردم.
Iran, Islamic Republic of
تحلیلی دیگر برانتخابات
با سلام و تشکر از ارائه تحلیلهای واقع بینانه پیشنهاد دارم یکی از تحلیلگران شما این واقعیت را با شرح و تبیین واضح و کامل بنویسد که حضور65درصدی مردم در انتخابات علاوه بر همه پیامهاییکه داشت سقوط و اضمحلال کامل اصلاح طلبان و مدعیان روشنفکری ونخبگی را نمایان ساخت واکنون آنان خود با درک این موضوع به شدت منفعل شده و به بن بست کامل رسیده اند. آنان منتظر بودند که مردم از انتخابات کمتر استقبال کنند تا بگویند که دیدید اگر ما نباشیم امور کشور مختل میگردد؟و شما بدون ما نمیتوانیدکشور را اداره کنید و مردم به شما اعتماد نخواهند کرد؟همچنین امثال هاشمی واطرافیان او فضایی ترسیم کرده بودند که بدون هاشمی وکارگزاران و... نمیشود زندگی کرد.اما خداوند مهربان که از اول انقلاب را نگهداشته و دشمنان آنرا ناکام ساخته وپشتیبان مقام معظم رهبری بوده است. این بار هم به صراحت قدرت خودرا نشان دادو توطئه دشمنان داخلی و خارجی را خنثی نمود. اکنون اینها مثل دشمنان خارجی به شدت درمانده شده اند که چه بگویند ؟اگراز استقبال مردم تقدیر کنندواظهارخوشحالی کننداین به معنی نقش نداشتن خودشان است واگر ایراد گیری کنندوباز منفی بافی کنند و ارزش این پیروزی بزرگ را نادیده بگیرند بدیهیات را انکار کرده اند.لذا در وضعیت بسیار بدی قرار گرفته اند.ارائه این تحلیل تنها برای برملا کردن شکست آنان نیست که این هم برای بقیه نیروهای جوان گول خورده روشنگرومفید خواهد بود.بلکه به خود آنان تذکر مکرر است که عبرت بگیرند و توبه کنند.اگر در توبه را برخود نبسته نباشند.و خودرا بخاطر عناوینی مانند نخبگی و سیاستمداری یا داشتن مدرک چنین و چنان از مردم برتر ندانند.شعور سیاسی مردم از مدعیان برتری بسیار بیشتر است.بیشترین شرکت کننده در انتخابات مردمی هستند که از نظر به اصطلاح روشنفکران چندان برتر نیستندلکن باید براین رشد و شعور سیاسی آنان آفرین گفت و سر تسلیم وتعظیم فرود آورد.
Iran, Islamic Republic of
شما که اینقدر بعضی جاها دقت به خرج دادید خوب است ادعاهایی هم که از خطر جریان های رقیب و ضرورت وحدت می شد بررسی کنید
ضمن این که کاهش رای افراد و به دور دوم کشیده شدن انتخابات اگر به انتخاب افراد اصلح بیانجامد هیچ اشکالی ندارد.
این که رقابتی شدن انتخابات به افزایش مشارکت نینجامیده هم هرچند ازون حرف هاست ولی با مقایسه با دور گذشته قابل بررسی نیست و تنها زمانی میتوان صحت این ادعا را با اعداد و ارقام ثابت کرد که یک انتخابات با حضور صرف جبهه متحد برگزار شود
Iran, Islamic Republic of
چند نكته به نظرم مي آيد كه بايد درخصوص متن مطرح كنم:
1. معمولاً افزايش مشاركت در شهرهاي كوچك خوب بوده و نيازي به پرشور كردن نيست اما در شهرهاي بزرگ مثل تهران اگر درصد مشاركت را در دوره قبل با همكنون ببينند افزايش مشاركت داشتيم كه مهمترين مسئله رقابت به جناحها و اميد پيدا نمودن طرف مقابل بود.
2. اينكه بايد رقابت بين اصولگراها مي داشتيم كه البته حرف درستي است زيرا فاصله اصولگراها با تفكر اسلامي، انقلابي و ولايت به يك اندازه نيست و من از شما نويسنده سوال مي كن پس كي بايد اين موضوعات بررسي شود.
3. نكته‌اي كه خيلي برايم مهم است ديد شما به فهم و درك مردم است، سوال من اين است آيا مردم ما افراد ضعيفي هستند كه افرادي بشينند و برايشان تصميم بگيرند و مگر نديديد كه مردم به افراد مختلف راي دادند نه ليستها پس به اصلح از ديد خودشان مي نگرند نه بازيهاي سياسي.
البته نكته‌هاي ديگري هم هست كه بيان ان در اين نوشتار ميسر نيست
اقاي مرندي كه مربوط به جبهه متحد مي دانيد گفته به جبهه پايداري نزديك تر است