انگار همین دیروز بود که ماشینها پشت سر هم قطار شده بودند و به سمت فرودگاه حرکت میکردند.
به گزارش جهان :شیفتگان دیدار بیتالله، دسته دسته راهی سرزمین وحی شدند تا پای بر خاکی بگذارند که پیامبر اکرم (ص) در آنجا راه رفته و خاطره بنیانگذاری دین اسلام را سینه به سینه تا به امروز انتقال داده؛ سرزمینی که یک دنیا خاطره است نه مشتی خاک. دلدادگان دوست و حریم خداوند و حرم نبوی شانه به شانه یکدیگر گرد خانهای گشتند و طواف کردند که نه از سنگ بلکه از جنس دل بود.
جوان در ادامه افزود:آنجا که کسی نمیدانست کیست و کجاست و فارغ از زمان، بدون توجه به اطرافش فقط میچرخید و میچرخید و به دنبال خودش میگشت. همه از یک جنس بودند با حسی مشترک، سیاه و سفید، زن و مرد، ارباب و رعیت، عرب و عجم، رئیس و مرئوس و شیعه و سنی، همه در یک ردیف و در کنار هم. و حالا آنان که «حاج آقا» و «حاجیه خانم» را پیشوند نام خود کردهاند بازمیگردند.
بازمیگردند تا ساعتها و ماهها و سالها از خاطرات و حس معنوی سفرشان بگویند و در ابتدا و انتهای حرفهایشان جمله «انشاءالله خدا قسمت کند بروید و ما هم دوباره» را بارها و بارها تکرار کنند. اما حاجآقا و حاجیه خانم که سعی میکنند در لباس پوشیدن و رفتار و کردار و صحبت نشان دهند که از سفر حجاز بازگشتهاند چقدر حاجی شدهاند؟ عرقچین سفید حاجآقا و مقنعه و تسبیح حاجیه خانم گواه این سفر معنوی است اما چقدر حاجی میمانند؟ چه آسان است «حاجی شدن» و چقدر سخت «حاجی ماندن» و واقعاً «حاجی ماندن هنر است».
حاجی باید به فکر مردم باشد. حاجی باید طبق آموزههای حج، چشمهایش را باز کند و همه را ببیند. حاجی نباید دروغ بگوید، تهمت بزند، غیبت کند، حاجی نمیتواند کمفروش باشد. حاجی اگر اسراف کند، حاجی نیست. حاجی اگر نسبت به نیازمندان بیتفاوت باشد باید در مقبول افتادن حجش تردید کرد.
حاجی باید در کوچه پس کوچههای تاریک شهر، نوری برافروزد تا به حجی مداوم برایش تبدیل شود.
حاجی باید بداندکه پیامبر رحمت (ص) همان که با اشک در مسجدش نماز به جای آورده، فرموده: «هر کس شب را بیاندیشه امور مسلمانان به صبح رساند، مسلمان نیست.»
روحت شاد حاج ننه
در سال 1364 زمانی که مرحوم پدربزرگ و مرحومه مادربزرگم از سفر حج بازگشتند برای هر یک از فرزندان و نوههایشان یک پیراهن یا شلوار جین سوغات آوردند و سهم من هم یک شلوار زیبای آبی رنگ بود.
مادربزرگم که حالا او را «حاج ننه» صدا میکردیم، گفت: «تمام زندگیام فدای یک تار موی شماست اما نمیتوانستم در مکه و مدینه، آن همه حس روحانی را رها کنم و به دنبال سوغاتی برای شما باشم.»
دو گوسفند برای بازگشتشان قربانی شد و آبگوشتی به عنوان ولیمه. ولیمه آنها طعم آسمانی داشت، ساده و بیآلایش،درست مثل دلهای پاکشان.
حالا بازی عوض شده و ورق برگشته و بعد از گذشت حدود دو دهه از آن تاریخ به حج بسیاری از افراد باید شک کرد.
در مناسک آسمانی و معنوی حج مسائلی همچون کارتهای دعوت گرانقیمت، سالنها و تالارها و باغها و رستورانهای پر زرق و برق، سوغاتیهای سنگین و خارج از عرف و ولیمههایی به رنگ سفرههای خلفای بنیامیه و شاهان تاریخ آنچنان خودنمایی میکند که مهمانان فراموش میکنند که میزبان از سرزمین وحی بازگشته. تغییرات مشهود در سنت مناسک حج موجب شده تا هزینههای حجاج برای یک سفر به مکه و مدینه چندین برابر شود. زیرا حاجیها به جای پرداختن به آداب و مناسک حج و ادای واجبات و مستحبات تمام فکر خود را به خرید سوغات در عربستان و نحوه دعوت مهمان و مراسم پذیرایی و سالن و ولیمه در ایران مشغول کردهاند.
این درشرایطی است که مقام معظم رهبری در بیانات اخیر خود در جمع متولیان حج فرمودند: «بهتر است حجاج ایرانی به جای هزینه سفرههای ولیمه و سوغاتیهای گرانقیمت به فکر آسیبدیدگان سیل پاکستان باشند و به آنان کمک کنند.»
اگر راه دوری نرویم، هستند نیازمندانی که چند خانه یا چند کوچه آنطرفتر شب را با سر گرسنه بر بالین میگذارند. همه میدانیم که هستند.
اینجا رزرو است
حاجیها برمیگردند و حالا نوبت ولیمه است. همان ناهار و شامی که قبل از رفتن به سفر حج ساعتها در موردش فکر کردند و لیست مهمانان را نوشتند و بعضاً سالن و تالار و باغی هم رزرو شد. سفرههای ولیمه پهن هستند اما اینکه این سفره باید چه رنگی باشد و چه کسانی دور آن بنشیند، سؤالی است که میتوان پاسخش را در آموزههای دینی و سخنان بزرگان یافت.
رسول اکرم (ص) فرمودهاند: «ولیمه و مهمانی، کینهها را میزداید و دلها را به هم نزدیک میکند، مخصوصاً اگر دور از تشریفات و زیادهروی و اسراف باشد، خداوند به همگان برکت میدهد و خوشحالی مؤمنین موجب رضای او میگردد.»
همچنین برخی مراجع تقلید نیز توصیه کردهاند که اگر نیازمندان به ضروریات اولیه زندگی احتیاج دارند، مانند غذا و آب و لباس، خودشان و عائلهشان و امثال آنها و افرادی که به ولیمه میروند نیازی به غذای او ندارند، در این صورت نیازمندان مقدم هستند و اگر کسانی که ولیمه را میخورند، فقرا باشند و واقعاً به غذا، اگرچه یک وعده باشد نیاز دارند، آنها مقدماند. یعنی شهرت نیاز معیار تقدم یکی به دیگری است.
درست است که پیامبر اسلام (ص)در مورد ولیمه دادن، سخنانی فرمودهاند و بزرگان دین و مراجع نیز توضیحاتی، اما چه میشود کرد که حاجآقا و حاجیهخانم قبل از سفر تصمیم خود را گرفتهاند که سفره پر و پیمانی داشته باشند. آنها ماهها قبل از عزیمت به سرزمین وحی به جای اینکه به حج و اعمال آن و نیتها و دعاها و مستحبات و ثوابهای این سفر بیندیشند، در تلاش بودند تا کسی از لیستشان جا نماند و بهترین و لوکسترین تالارها و باغها را رزرو کنند.
مگر در طول عمرشان چند بار میخواهند «حاجی» شوند، یکبار که هزار بار نمیشود!
سفرههای پر ثواب!
بیش از یکصد هزار ایرانی در قالب 624 کاروان پس از برگزاری مناسک حج با ساکها و چمدانهای پر از سوغات به سمت خانه و کاشانهشان بازمیگردند.
بیشک، بیش از 90 درصد این حاجیان حتماً ولیمهای خواهند داد و حاجآقا با سری تراشیده و حاجیه خانم با آن روسری یا مقنعه و چادر سفیدش به تک تک مهمانان خوشآمد خواهد گفت.
اما با گذری بر سالنها و تالارها و باغهای شهر که حالا آماده شدهاند تا رکوردی در کسب درآمد آن هم به لطف بازگشت حاجیان به ثبت برسانند، کمی شک بر دلها میاندازد که واقعاً حاجیها، حاجیاند!
سادهترین سالنی که به یک نوع غذا و سالاد اکتفا میکند برای هر نفر مبلغ 8 هزار تومان را مطرح میکند.
یعنی دویست مهمان، یک میلیون و ششصد هزار تومان. البته آنها این قیمت را برای جذب مشتری گذاشتهاند زیرا وقتی مبلغ ورودی، پارکینگ و 10 درصد خدمات! را به آن اضافه میکنیم به عددی حدود دو میلیون و پانصد هزار تومان میرسیم.
سالن دیگری سه نوع غذا پیشنهاد میکند به همراه سالاد و دسر و دو نوع نوشیدنی که آن هم با اضافه کردن ارقامی که نمیدانیم از کجا میآورد، برای دویست مهمان پنج میلیون تومان میخواهد.
هر چه سالنها بزرگتر و شیکتر میشوند، قیمتها نیز بالاتر میرود. مشخص نیست حاجی میخواهد لحظاتی با مهمانانش باشد یا سالن را به رخ آنها بکشد، چون...!
مدیر یکی از تالارها میگوید: «شما باید سالن را کامل ببینید، دیزاین و دکوراسیون شیک و مجلل با طرح ایتالیایی، همه چیز مدرن است؛ از گلآرایی روی میزها تا سیستم صوتی و غذاهای فرنگی.»
او یکی از افتخارات تالارش را ارائه 10 نوع غذای ایرانی به همراه 6 نوع غذای فرنگی میداند که در ظروف سیلور سرو میشوند. همچنین در این تالار از لحظه ورود حاجی و مهمانانش فیلمبرداران شروع به فیلم گرفتن میکنند تا خروج آخرین ماشین از پارکینگ، یعنی «فول تایم».
این همه خدمات برای دویست نفر با 18 میلیون تومان مهیاست.
اما قیمتها به همین جا ختم نمیشوند. حاجی آمده و میخواهد نشان دهد که یک حاجی واقعی است. به سراغ باغها و ویلاها میرویم تا با قیمتهای آنها نیز آشنا شویم. برای باغها و ویلاها از همان ابتدا باید پول شمرد. ورودی آنها بین 5/1 تا 5 میلیون تومان است و اگر قیمتی از طرف مدیریت آنها ارائه میشود فقط برای غذاست و هر خدمات دیگری قیمت خودش را دارد. یک شب رؤیایی در کنار مهمانانتان داشته باشید.
«صددرصد جوجه+ بره بریان، 7 نوع غذا، 3 نوع سالاد، 5 نوع دسر، کلیه ظروف سیلور، میز و صندلیهای کاوردار به همراه مهماندار...» هر نفر بیست و پنج هزار تومان.
ویلاها و باغها تعداد مهمان کم را نمیپذیرند. پس باید مهمانان شما حداقل 350 نفر باشند البته تا هزار نفر هم خدمات آماده است. برای چهارصد مهمان در ویلا به ازای هر نفر بیست و پنج هزار تومان غذا، وقتی 10 درصد حق سرویس، ورودی ویلا، پارکینگ، فیلمبرداری، سیستم صوتی، مداح و... را هم اضافه کنید باید چیزی حدود 30 میلیون تومان بپردازید.
باید گفت: «حاجی جان! حجکم مقبول، سعیکم مشکور»
دیگر قیمتها کمی نجومی میشوند و سفرهها از حالت معمولی خارج.
دوستی میگفت: «با دیدن این سفرهها باید به حج فکر کنیم یا حاجی یا معنویات سرزمین وحی؟!»
دیگر فقط نام غذاها و دسرها و سالادها را میشنویم و قیمتهایشان را. سالنی زیبا در باغی اختصاصی با محیطی دلانگیز و خدمات VIP، 9 غذا، شش سالاد، پنج دسر، نوشیدنیهای متنوع، مهماندار کلاسیک، ظروف VIP، شمعآرایی، حریرکاری، نورپردازی باورنکردنی با متدهای اروپایی هر نفر 90 هزار تومان. هنوز قیمت ورودی باغ که 4 میلیون تومان است، فیلمبردار که سه میلیون تومان میگیرد، سیستم صوتی و مداح که دو میلیون میخواهند، ورودی پارکینگ و گل و 10 درصد سرویس برای 500 مهمان که چیزی حدود 5 میلیون تومان میشود را محاسبه نکردهاند!
«حاجی! تو یک حاجی واقعی هستی.»
میگویند ولیمه برای مسافر حج واجب، فرض است.
وقتی بازار گوسفندکشی جلوی پایت و پارچه و بنر نویسی از دهها خیابان جلوتر به نامت و دسته گلهای چند صد هزار تومانی در فرودگاه و منزلت اینچنین داغ است، تو چرا سنگ تمام نمیگذاری!
پیامبر اسلام (ص) فرموده «سفره ولیمه ساده باشد و نیازمندان و فقرا دور آن بنشینند» و مراجع نیز از اختصاص این هزینه در راههای خیر دیگر سخنها گفتهاند اما چه میشود که حاجی هستی و باید سربلند باشی!
در فیلمها که بعضاً اغراق نیز میشود سفره خلفای بنیامیه و بنیعباس و هارونالرشید و مأمون و یزید را هم دیدهایم. شاهان قاجار و پهلویها هم در بریز و بپاش و خوشگذرانی و افراط و اسرافها کم نمیگذاشتند، اما...!
اما به انصاف بگوییم که نه تا این حد! حاجی جان ! «سعیکم مقبول!»
راست است که میگویند ما ایرانیها همه چیزمان را به شکممان بستهایم. وقتی مهمانی دعوت میشود در تمام طول مدت صاحبخانه در آشپزخانه به سر میبرد. وقتی به تفریح و مسافرت میرویم فقط به فکر جوجه و کباب و خوردن هستیم. حتی سیزده بدرها هم تمام باقی مانده آجیل و شیرینی و میوههای عید راجمع میکنیم و به دل طبیعت میرویم و از صبح تا شب فقط میخوریم. معیار سنجش ارزش یکدیگر را به سفرههایمان ختم کردهایم و حالا هم حاجیها در یک رقابت تنگاتنگ آمدهاند تا ثابت کنند حج کدامشان مقبولتر است.
باغها با سرویسهای ویژه قیمتهایی ارائه میکنند که حجاج عزیز را در همان آسمان نگه میدارند.
نفری 50 هزار، 80 هزار، 100 هزار، 150 هزار و 200 هزار!
آری، غذا به ازای هر نفر 200 هزار تومان.
این یک واقعیت تلخ و وحشتناک است که در شهر ما اتفاق میافتد و حاجیها دهها میلیون تومان صرف یک ولیمه میکنند تا انشاءالله مقبول درگاه حق واقع شود.
ولیمههای اشرافی
در یکی از باغهای اطراف همین کلانشهر ولیمهای در راه است. مدیرش میگوید: «ورودی باغ برای عروسی 7 میلیون و برای ولیمه 5 میلیون است.» از غذاهایش میپرسیم و پاسخ بسیار شنیدنی است: «به غیر از برنجها که همه نوعش آماده میشود، کباب، جوجه، بره درسته، ماهی شیر، میگو و انواع خوراکها حدود 17 مدل از جمله زبان، بیف، ژیگو، جوجه چینی و خوراکهای دریایی سرو میشود.»
به سراغ نوشیدنیها میرود: «آب میوهها همه طبیعی هستند و از شربت استفاده نمیکنیم، کافیشاپ، شیر کاکائو، نسکافه، قهوه و در هنگام غذا نوشابه، دوغ، ماءالشعیر.»
میوهها را دستچین کرده و ادامه میدهد:«روی تک تک میوهها مارک خارجی وجود داردکه هفت نوع میوه آماده میشود.»
او پنج شیرینیفروشی معروف تهران را نام میبرد و میگوید: «هر کدام را که شما انتخاب کنید شیرینیهایتان را از همان قنادی میگیریم، ضمناً فراموش نشود که هنگام شام انواع خورشتها، فسنجان، مسمای بادمجان همچنین 7 مدل سالاد، انواع دسرها و سبزی نیز برای مهمانان آماده است.»
مدیر باغ بسیار تأکید میکندکه از تمام لحظات این فضای معنوی که حاجی در آن حضور دارد فیلمبرداری شود: «تمام سیستمها و دوربینهای ما حرفهای است که در تهیه فیلمهای سینمایی خارجی از آنها استفاده میکنند. همچنین کل محوطه باغ و سالن ریلبندی میشود. محوطه گلآرایی شده و نورپردازی به نحو احسن و با سیستمها و متدهای خارجی انجام میشود. سیستم صوتی هم آماده است اما باید خودتان مداح یا سخنران بیاورید.»
به حاجی فکر میکنم و مهمانان که میخواهند بنشینند و در مورد مکه و مدینه و آن حالات دلدادگیشان به معبود سخن بگویند.
مدیر باغ افکارم را به هم میریزد و میگوید: «یک قهوهخانه سنتی هم وجود داردکه قلیان و چای و...»
او لبخندی می زند و ادامه میدهد: «تأمین امنیت مراسم هم با ماست، اگر بخواهید مختلط باشید!»
میگویم:«مراسم ولیمه است، مختلط یعنی چه؟»
و میخندد و میگوید: «به هر حال...»
سپس انگشتانش را روی دکمههای ماشین حساب با سرعت حرکت میدهد و: «نفری 250 هزار تومان برای 500 نفر میشود 125 میلیون، البته هزینه فیلمبرداری جداست که 13 میلیون میشود و مداح را هم خودتان بیاورید!»
میپرسیم:«پس پارکینگ چی؟»
-«آن هم مهمان ما! نمیخواهد ورودی بدهید.»
به یاد سخنان حجتالاسلام نجفی روحانی میافتم که میگفت: «روزی امام علی (ع) سر سفره حاجی رفتند و وقتی دیدند بر سر این سفره فقیری حضور ندارد متأثر شدند...»
به اطراف مینگرم، به کوچه و خیابانهای شهرمان، آنجا که دختر و پسری دربدر به دنبال یک میلیون تومان وام هستند تا با آن به سر خانه و زندگیشان بروند. آنجا که مردی به زحمت جلوی اشکهایش را نگه میدارد و با لبخندی که از هزار گریه بدتر است با شرمندگی به فرزندش میگوید: «حالا چند روز دیگه با همین کفشها برو مدرسه وقتی حقوق گرفتم، میخریم.»
متاسفانه این بحث اشرافیت طلبی و چشم و هم چشمی در خون ما ایرانی هاست ... بنده برادرم برای ادامه تحصیل در میلان ایتالیا که شهر مد و طراحی و خودرو فراری ، بوگاتی و ... هست حضور دارد ، میگوید مردم در تهران خرید بیشتر میکنند . لوکس تر زندگی میکنند و کلا ریخت و پاش و به روز کردن وسایل در مردم اروپا به هیچ عنوان وجود ندارد .... به نظرم اینکه دیگه ربطی به جناح راست و چپ یا احمدی نژاد و فتنه نداره ... این فرهنگ ضایع ما ایرانی ها و پول نفت باد آورده است که اینطور مارا به آفساید و قهقرا برده است ... زنده باشید
حج برای تفریح و تفرج برخی تبدیل شده! و جدیداً نیز بدعت های بسیار زشتی نیز در مراسم بدرقه و مشایعت ها دیده میشود که تا به افتضاحات در مکه منجر نشده باید جلوی آن گرفته شود مواردی مانند کِل کشیدن و کف زدن و چاوشی خواندن تکی آنهم توسط زنان بد حجاب و معلوم الحال!!!