پرندگان گرسنه؛ سرگردان میان آرماگدون و قرقیسیا
دوشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۲۳
کد مطلب: 439089
یکی از سوالات اصلی در باب موضوع آخرالزمان شناسی شیعی این است که آیا نبرد قرقیسیا که منابع اسلامی خبر از وقوع آن در عصر ظهور می دهند همان نبرد مورد اشاره انجییل یعنی نبرد آرماگدون است؟
پاسخ این سوال واضح است ؛ خیر … به دلایل مختلف و متعدد به هیچ وجه این دو جنگ یکی نیستند ، البته در روایات شیعی سخنی از نبرد آرماگدون یا نبردی با اوصاف آرماگدون زده نشده است ، به عبارت ساده تر آرماگدون از نظر روایات آخرالزمانی و معطوف به ظهور صاحب الزمان(عج) هیچ جایگاهی ندارد و مورد تردید جدی ست.
از جمله ی دلایلی که نشان دهنده ی عدم انطباق این دو جنگ با یکدیگر است میتوان به این مورد اشاره کرد که آرماگدون طبق متن انجیل و توصیفات و تفاسیر کشیش های ایونجیلیست یک نبرد جهانی و اتمی ست که عده ی بسیاری از انسان ها در آن کشته میشوند ، به طوری که طبق ادعای ایونجیلیست ها دو سوم یهودیان اسرائیلی در این نبرد به هلاکت میرسند! در حالی که قرقیسیا یک نبرد منطقه ای ست و نه جهانی که در آن تنها دشمنان اسلام و دشمنان امام مهدی(عج) هلاک میشوند . این نبرد(آرماگدون) بنا بر سخن صهیونیست های مسیحی نبردی ست میان سپاه خیر به رهبری مسیح(ع) و سپاه شر به رهبری دجال و منظور از سپاه خیر اروپا و امریکای مسیحی ست و مقصود از شر ایران و اعراب و روس ها میباشند که به رهبری دجال(المهدی) مقابل مسیح صف آرایی کرده اند. در حالی که در نبرد قرقیسیا هیچ یک از افراد مذکور (مسیح(ع) ، المهدی(عج) و دجال) حضور ندارند.
تا همین جا هم این نظریه (آرماگدونیزم) از دیدگاه شیعه بلا شک مورد اشکال است. چرا که اولا در روایات شیعی مسیح(ع) و امام مهدی(عج) در یک جبهه علیه دجال می جنگند نه این که امام مهدی(عج) دجال باشد و با مسیح(ع) بجنگد! دوما اینکه در روایات ما شیعیان خبری از جنگ هسته ای آرماگدون با آن اوصاف عجیب و غریبی که در کتبی مانند مکاشفات یوحنا و حزقیال و دانیال آمده است ، نیست و چنین سناریویی از سوی اهل بیت(ع) پیش بینی و گزارش نشده است.
سوما اینکه جنگ قرقیسیا در منطقه ای ست ما بین عراق و سوریه و ترکیه اما نبرد آرماگدون طبق ادعای مسیحیان صهیونیست در منطقه ای ست به نام هارمجدو که نزدیک به بیت المقدس است .
چهارما اینکه دلیل وقوع جنگ قرقیسیا طبق روایات اسلامی طمع بر روی گنجی ست که زمین آشکار می کند اما جنگ آرماگدون جنگ بر روی مال و ثروت نیست بلکه جنگ حق و باطل و خیر و شر است(طبق ادعای مورد تردید صهیونیست های مسیحی)
اما نکته ی جالب در بررسی و مقایسه ی این دو جنگ این است که در مورد هر دو نبرد این مطلب ذکر شده که سروش آسمانی پس از جنگ ندا می دهد که ای اهل آسمان و ای پرندگان از گوشت کشته شدگان و ستمرگان بخورید !!!!
برای مثال در منابع اسلامی آمده است که : همانا برای خداوند در قرقیسیا سفره‌ای است که سروش آسمانی از آن خبر می‌دهد؛ پس ندا می‌کند ای پرندگان آسمان و ای درندگان زمین! برای سیر گشتن از گوشت ستمکاران شتاب کنید.(السفیانی و علامات الظهور ص ۱۲۷)
و نیز روایت شده که : همانا واقعه‌ای برای فرزندان عباس و مروانی در قرقیسیا روی خواهد داد که پسر نوجوان در آن پیشامد پیر گردد و خداوند هر گونه یاری را از ایشان برگیرد و به پرندگان آسمان و درندگان زمین الهام کند که از گوشت تن ستمگران خود را سیر کنید. سپس سفیانی خروج خواهد کرد.(محمد بن الحسن الطوسی – الغیبه ص ۴۲۲)
در حالی که در انجیل نیز دقیقا مشابه همین روایات ذکر شده است :
و ديدم فرشته اي را در آفتاب ايستاده که به آواز بلند تمامي مرغاني را که در آسمان پرواز مي کنند ندا کرده مي گويد بياييد و بجهت ضيافت عظيم خدا فراهم شويد تا بخوريد گوشت پادشاهان و گوشت سپه سالاران و گوشت جبّاران و گوشت اسبها و سواران آنها و گوشت همگان را، چه آزاد و غلام، چه صغير و چه كبير(مکاشفه باب ۱۹ آیه ۱۷)
تشابه توصیفی ذکر شده حاوی چند نکته است :
اول این که اگر متن مکاشفه را تحریف شده و جعلی بدانیم این فرض ممکن است که چه بسا نبرد آرماگدون نیز جعل شده و اقتباس شده از نبرد قرقیسیا باشد.
دوم این که اگر بپذیریم که متن مکاشفه تحریف نشده(یا حداقل این قسمتش دست نخورده باقی مانده است) این احتمال وجود دارد که چه بسا یوحنا قصد خبر دادن از نبرد قرقیسیا داشته اما صهیونیست های عصر حاضر از این خبرش برداشت مغرضانه کردند و آن را در جهت اثبات تئوری آرماگدون به کار بردند.
چرا که مبنای آخرالزمان شناسی شیعه روایات اسلامی مستند و معتبر است و نه انجیل و تورات غیر قابل اطمینان ، پس نمیتوان در حالی که روایات مستند ما چیزی از آرماگدون نگفته اند ، جنگ قرقیسیا را با آن قیاس کرد.
چهارما اینکه دلیل وقوع جنگ قرقیسیا طبق روایات اسلامی طمع بر روی گنجی ست که زمین آشکار می کند اما جنگ آرماگدون جنگ بر روی مال و ثروت نیست بلکه جنگ حق و باطل و خیر و شر است(طبق ادعای مورد تردید صهیونیست های مسیحی)