شنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 4 May 2024
 
۰

پوتین، ترامپ و "استراتژی دیو و دلبر"

چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۲۲:۰۴
کد مطلب: 503081
ترامپ از همان روزهای آغازین مبارزات انتخاباتی به صراحت اعلام کرده بود که رویه اش در حوزه سیاست خارجی با دیگران متفاوت خواهد بود. او وعده داده است که عظمت را به آمریکا باز خواهد گرداند، و همین شعار را هم سرلوحه دیپلماسی آمریکا قرار خواهد داد. اما آنچه این روزها بیش از همه در رفتار سیاسی او توجه ها را به خود جلب کرده است، علائم و پیام های دلبرانه ای است که از اتاق بیضی کاخ سفید به تالار طلایی کرملین مخابره می شود.
پوتین، ترامپ و "استراتژی دیو و دلبر"
به گزارش جهان نيوز- ترامپ از همان روزهای آغازین مبارزات انتخاباتی به صراحت اعلام کرده بود که رویه اش در حوزه سیاست خارجی با دیگران متفاوت خواهد بود. او وعده داده است که عظمت را به آمریکا باز خواهد گرداند، و همین شعار را هم سرلوحه دیپلماسی آمریکا قرار خواهد داد. اما آنچه این روزها بیش از همه در رفتار سیاسی او توجه ها را به خود جلب کرده است، علائم و پیام های دلبرانه ای است که از اتاق بیضی کاخ سفید به تالار طلایی کرملین مخابره می شود. ترامپ می گوید هرکس منافع برقراری ارتباط دوستانه با روسیه را درک نمی کند احمق است. در مقابل منتقدانش معتقدند او دچار یک خطای محسابتی شده است و منافعی که از رابطه با مسکو عاید آمریکا می شود ارزش چندانی ندارد. با این حال علی رغم تمام انتقادهایی که حتی هم حزبی های
جورج دبليو بوش به چشم‌هاي ولاديمير پوتين نگاه مي‌کرد و باور داشت که توانسته است روح او را مشاهده کند. او اشتباه مي‌کرد. باراک اوباما تلاش کرد تا روابط با روسيه را «راه‌اندازي مجدد» کند، اما تا پايان دوره رياست‌جمهوري او روسيه کريمه را به خاک خود ملحق کرد، درگيري‌هايي را در ساير نقاط اوکراين رقم زد و خلأ قدرتي را که اوباما در سوريه بر جا گذاشت، پر کرد. به‌نظر مي‌رسد دونالد ترامپ مي‌خواهد بيشتر جلو برود و يک صف‌بندي جديد استراتژيک را با روسيه شکل دهد
ترامپ به وی دارند او همچنان سرسختانه حامی بهبود روابط با مسکو است. به گونه ای که حتی وقتي سفير آمریکا در سازمان ملل متحد «به‌وضوح و قويا اقدامات تهاجمي روسيه در اوکراين را محکوم» مي‌کرد، ترامپ از آشکار ساختن علايق پنهانش نسبت به پوتين ابایی نداشت. او همزمان در مصاحبه با شبکه فاکس نیوز هنگامی که مصاحبه‌کننده پوتین را یک قاتل خواند، واکنش تند نشان داد و گفت:‌ «قاتل‌هاي زيادي وجود دارند. که چه؟ فکر مي‌کنيد کشور ما بيگناه است؟» حالا پوتین اظهار علاقه کرده است تا با رئیس جمهور جدید آمریکا در محل تولد همسرش در اسلوانی دیدار کند.

نگرانی ها در آمریکا از فرجام دلربایی های پوتین
از آنجا که ترامپ برنامه مشخصی برای تعامل با مسکو ارائه نکرده است، خیلی ها نگران فرجام دلربایی های ترامپ از پوتین هستند. آنها معتقدند در بهترین حالت هم ترامپ بی تجربه در مقابل این "دیو روسی" بازنده خواهد بود. بعضی ها هم که مثل نانسی پلوسی رئیس اقلیت دموکرات در مجلس سنا، کلا نسبت به ماهیت رابطه ترامپ و پوتین شک داشته و خواهان بازبینی مجدد اف بی آی در این مورد هستند، آنها ترامپ را بازیچه دست پوتین می دانند.
واقعیت این است که جنس مخالفت ها با روسیه چه در حزب دموکرات و چه در حزب جمهوری خواه بیشتر ایدئولوژیک  و  میراثی بازمانده از دوران جنگ سرد است. این در حالی است که مقتضیات دوران پساایدئولوژیک بسیار متمایز است.بی جهت نیست که سلف های ترامپ هر کدام خود داستان عاشقانه جدایی با پوتین داشتند،
نشریه اکونومیست در شماره اخیر خود در این رابطه می نویسد" جورج دبليو بوش به چشم‌هاي ولاديمير پوتين نگاه مي‌کرد و باور داشت که توانسته است روح او را مشاهده کند. او اشتباه مي‌کرد. باراک اوباما تلاش کرد تا روابط با روسيه را «راه‌اندازي مجدد» کند، اما تا پايان دوره رياست‌جمهوري
سیاست نزدیک شدن به کرملین به ویژه بعد ار فروپاشی دیوار برلین یکی از اهداف فرا استراتژیک حاکمیت آمریکا محسوب می شده است. آمریکایی ها در یک نگاه کلان معتقدند که بهترین و موثرترین الگوی بازدارنگی برای کنترل و محدود سازی روسیه تعامل هرچه بیشتر با این کشور است.
او روسيه کريمه را به خاک خود ملحق کرد، درگيري‌هايي را در ساير نقاط اوکراين رقم زد و خلأ قدرتي را که اوباما در سوريه بر جا گذاشت، پر کرد. به‌نظر مي‌رسد دونالد ترامپ مي‌خواهد بيشتر جلو برود و يک صف‌بندي جديد استراتژيک را با روسيه شکل دهد"اما دلیل چنین "دلبرهایی" از دیو روسی چیست؟

بازدارندگی از طریق وابستگی
در پاسخ باید گفت که سیاست نزدیک شدن به کرملین به ویژه بعد ار فروپاشی دیوار برلین یکی از اهداف فرا استراتژیک حاکمیت آمریکا محسوب می شده است. آمریکایی ها در یک نگاه کلان معتقدند که بهترین و موثرترین الگوی بازدارنگی برای کنترل و محدود سازی روسیه تعامل هرچه بیشتر با این کشور است. زیرساخت های صنعتی روس ها به شدت نیازمند مدرن شدن هستند، آمریکایی ها می توانند با حضور گسترده در این زیر ساخت ها نوعی وابستگی را برای کرملین ایجاد کنند. وابستگی که هزینه اقدامات تهاجمی روسیه را بالاخواهد برد.
 اما دوری از مسکو باعث می شود روسها تلاش کنند مسیر توسعه را به صورت مستقل بپیمایند و شبکه، نظم و ساختاری موازی با انچه امریکایی ها برای سلطه بر جهان طراحی کرده اند، ایجاد کنند. معتقدان به این دیدگاه بر این باورند که در حدود دو دهه گذشته به دلیل عدم توانایی در مدیریت روابط دو جانبه، روس ها سنگ بنای تغییر نظم لیبرال دموکراسی که بعد از جنگ جهانی دوم پایه های  آن ریخته شده بود را
ولت ترامپ و به ویژه ایدئولوگ پشت پرده آن یعنی استیو بنون نگاهی به شدت تمدنی هم به تحولات بین المللی دارند.به گونه ای که آنها را می توان شاگردان پر وپا قرص تئوری جنگ تمدن های هانتیگتون دانست.
نهاده اند، حالا ترامپ تلاش دارد تا مانع از تداوم چنین مسیر بشود.

شاگردان پر وپا قرص تئوری جنگ تمدن های هانتیگتون
اما این همه ماجرا نیست،  دولت ترامپ و به ویژه ایدئولوگ پشت پرده آن یعنی استیو بنون نگاهی به شدت تمدنی هم به تحولات بین المللی دارند.به گونه ای که آنها را می توان شاگردان پر وپا قرص تئوری جنگ تمدن های هانتیگتون دانست.
ساموئل هانتینگتون معتقد بود که در دوره پساایدئولوژی، باید منتظر جنگ تمدن‌ها ماند. تمدن‌هایی هفتگانه که او یکی از آنها را تمدن اسلاوـ‌‌‌‌ارتدوکس روسی می‌دانست، دیگری تمدن کنفسیوس چینی و مهم‌ترین آنها، تمدن اسلامی. هانتینگتون در اثر مشهور خود با عنوان «برخورد تمدن‌ها و تغییر جهان» از سربرآوردن تمدن اسلامی و چینی سخن گفته و به غربی‌ها هشدار می‌داد که باید منتظر برخوردهای میان تمدنی باشند.
هشدار او را البته کمی بعد «زبیگنیو برژینسکی» تکمیل کرد، آنگاه که از احتمال اتحاد چین و روسیه و ایران سخن گفت: «چنین‌ ائتلافی‌ گرداب‌ عظیمی‌ از خشونت‌ به‌ بار می‌آورد که‌ به‌ طور طولی‌ و در عرض‌ نقطه‌ شرق‌ آسیا امتداد دارد. گسترة‌ آن‌ از شرق‌ به‌ غرب، از
چه از منظر بازدارندگی و ایجاد وابستگی و چه از منظر تمدنی به تحولات اخیر در رابطه مسکو واشنگتن نگاه کنیم؛ استراتژی بازی کاخ سفید یکسان است. استراتژی این روزها ی ترامپ، استراتژی دیو و دلبر است، الگویی که در آن آمریکا تلاش می کند از طریق نزدیک شدن به مسکو او را شیفته خود ساخته و کم کم آن را رام سازد.
دریای‌ آدریاتیک به‌ بالکان‌ و تا مرز چین‌ در منطقه‌ سین‌کیانک‌ تداوم‌ می‌یابد و از جنوب‌ به‌ شمال‌ نیز اطراف‌ خلیج‌فارس‌ دور می‌زند و بخشی‌ از خاورمیانه‌ سپس‌ ایران، پاکستان‌ و افغانستان‌ را دربر می‌گیرد و در جنوب‌ نیز در امتداد مرز روسیه‌ ـ قزاقستان‌ و در شمال‌ تا مرزهای‌ روسیه‌ ـ اوکراین‌ امتداد می‌یابد. "
نسخه هانتیگتون برای مقابله با چنین رویدادی نزدیکی با روسیه (حوزه‌ی تمدنی مسحیت ارتدوکس) و مخالفت همه‌جانبه با چین ( تمدن چینی کنفوسیوس) و تمدن اسلامی بود.  حالا شاید بهتر بتوان سخنان استیو بنون، مشاور ترامپ را فهمید، او سال گذشته در اظهاراتي هشدار دهنده گفته بود «هيچ شکي» ندارد که «طي پنج تا 10 سال آينده در درياي جنوبي چين وارد يک جنگ خواهيم شد.» اگر چنين باشد، آمريکا به متحد نياز خواهد داشت و روسيه يک قدرت هسته‌اي است که 4200 کيلومتر مرز مشترک با چين دارد.
بهر حال چه از منظر بازدارندگی و ایجاد وابستگی و چه از منظر تمدنی به تحولات اخیر در رابطه مسکو واشنگتن نگاه کنیم؛ استراتژی بازی کاخ سفید یکسان است.  استراتژی این روزها ی ترامپ، استراتژی دیو و دلبر است، الگویی که در آن آمریکا تلاش می کند از طریق نزدیک شدن به مسکو او را شیفته خود ساخته و کم کم  آن را رام سازد. اما روسها تجربه چنین بازی را با آمریکایی ها در دوران پسا شوروی دارند، حالا باید دید که در عمل آیا مسکو از کوله بار تجربیاتش بهره خواهد برد یا نه؟
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *