شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 27 Apr 2024
 
۱
۳

اگر قصد بستری شدن در بیمارستان خصوصی را دارید؛ بخوانید

چهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۱۹
کد مطلب: 292276
دیروز خیلی اتفاقی در فضای مجازی ماجرای بعضی از پزشکان را می خواندم که در بیمارستان های دولتی کار می کنند و بیمارهایشان را به بیمارستان های خصوصی که درآن مشغول به طبابت هستند برای جراحی یا‌ اقدامات پاراکلینیکی ترغیب می کنند.
به گزارش جهان به نقل از تراز، درواقع علاوه بر شغل شریف طبابت ، به شغل نه چندان شریف دلالی (شما بخوانید بازاریابی) مشغولند! موضوعی که پیش ترها، بارها به آن پرداخته شده وبه پدیده مریض دزدی معروف است . پیش خودم گفتم بهتر است سری به یکی از این بیمارستان های خصوصی بزنم وگزارش امروزم را به این ماجرا اختصاص دهم.

با این که صبح است ولی گرمای هوا آدم را یاد ظهرهای تابستان می اندازد . عقربه های ساعت دارند به عدد ۹ نزدیک می شوند که می رسم میدان ولی عصر. با محل کار ده دقیقه ای فاصله دارم. باخودم گفتم بهتر است یک بیمارستان خصوصی همین نزدیکی‌ها پیدا کنم ، سرکی بکشم تا با پرس وجو ازبیماران ببینم چنین موضوعی همچنان وجود دارد؟ این شد که قرعه به نام بیمارستان مهر در خیابان زرتشت غربی افتاد.

راننده های تاکسی جلوی درب بیمارستان با ماشین هایشان ایستاده اند وهرشخصی که از در بیمارستان بیرون می آید می گویند:دربست، تاکسی، کجا میری آقا؟ و......

درب بیمارستان با چشم الکترونیکی باز می شود ومن داخل ساختمان می شوم . ظاهر بیمارستان مثل بقیه بیمارستان های خصوصی شیک وتمیز است . دو نگهبان قوی هیکل با کروات ایستاده اند جلوی درب ورودی.طبقه اول خیلی شلوغ نیست نزدیک ۱۵ نفری روی صندلی ها نشسته اند . ازیکی از نگهبان ها می پرسم : درمانگاه کجاست؟ زیر‌زمین را نشانم می دهد ومن هم ازپله ها پایین میروم. یک ‌سالن بزرگ به شکل مستطیل و صندلی های منشی‌ها که با‌چند متر فاصله در کنار یا روبه روی هم قرار گرفته اند، توجه ام را جلب می کند . ده دقیقه ای در درمانگاه قدم میزنم . نرخ ویزیت‌ها و هزینه ها برای هر شب بستری در بیمارستان را که می خواندم با اقامت در یک هتل ۶ستاره! هم شاید قابل قیاس نبود . داشتم به این فکر می کردم که سر صحبت را باکی وچگونه باز کنم که سوژه خودش آمد به سراغم! یک آقای میانسال داشت با یکی از منشی ها جر‌و‌بحث می کرد البته بیشتر می خواست ثابت کند که حق با اوست تا جر‌و‌بحث .او می خواست نشان دهد بیمارستان دارد خلاف اخلاق وقانون عمل می کند...

بیمارستانی که مهر ندارد


خانم محترم من دیگه نمی خوام بیام پیش این دکتر! الان سه ساله دارم میام . به هرکی می‌گم ، میگه دکترتو عوض کن... مگه زوره خواهر من ؛ منشی هم که گویا پشتش گرم است ومطمئن با قاطعیت جواب می دهد:آقا ما پرونده بیرون نمی‌دیم ، قانون این جا اینه که پرونده ها جزء اسناد بیمارستان محسوب میشه . نمیشه آقا لطفا شلوغش نکنید . می خواهید دکترتون رو عوض کنید ؛ بکنید ولی از اول باید تشکیل پرونده بدید چه اینجا چه هر جای دیگه !

حرف های آقای میانسال با منشی که تمام می شود به اونزدیک می شوم . خیلی عصبانی است همه را دارد فحش می دهد ؛ البته مودبانه . خودم را خبرنگار معرفی می کنم ومشکل را جویا می شوم گرچه تاحدی موضوع را متوجه شده بودم . خودش را بهزاد معرفی می کند و می گوید : الان حدود سه سال است که به این بیمارستان می‌آیم . از سه سال پیش در اینجا پرونده ای تشکیل دادم که هر دو ماه یکبار برای تجدید داروهایم ومعاینه به پزشک به این جا مراجعه می کنم . بعد از مدت سه سال احساس می کنم درمانم مناسب نبوده وباید پزشکم را عوض کنم چون این‌جا پرونده پزشکی دارم می خواستم پرونده ام را بگیرم تا پیش پزشک دیگری بروم چون داروها وشرح بیماریم در پرونده ام قید شده است . متاسفانه پزشکان بیمارستان برای اینکه مجبورشوم به اینجا مراجعه کنم و پزشکم را عوض نکنم حتی کپی پرونده خودم را به خودم نمی دهند ! می گویند پرونده جزء اسناد محرمانه است ! نمی توانیم به شما بدهیم . شده اند دایه مهربان تر از مادر؛ نمی دانم به کجا بروم حتی پیش مدیر داخلی بیمارستان رفتم اما متاسفانه اوهم پاسخگو نبود وگفت: باید پزشکتان موافقت کند، اینجا اجازه نداریم پرونده ها را به بیماران بدهیم .

خانمی که حدود پنجاه سال سن دارد وگویا حرف های من با آقای بهزاد را شنیده به ما نزدیک تر می شود ومی گوید : من هم چند وقتی است می خواهم پزشکم را عوض کنم . دوسال پیش به یکی از پزشکان این بیمارستان در جای دیگری مراجعه کردم با اینکه بیمه ای که داشتم با بیمارستان مهر قرارداد نداشت تلویحا مجبورم کرد که جراحیم را اینجا انجام دهم . متاسفانه بعضی از این ها فقط به دنبال منافع مادی خودشان هستند وسلامت بیماران برایشان اصلا مهم نیست . موقع برگشت از درمانگاه می آیم به طبقه همکف ساختمان بیمارستان،ازنگهبان بلندقد آدرس اسنادپزشکی وبایگانی را می پرسم می گوید: انتهای سالن سمت راست. وارد اتاق که می شوم دوخانم ویک آقا پشت میزهایشان نشسته اند ، آقا باتلفن درحال صحبت کردن است ویکی از خانمها دارد پرونده ها را مرتب می کند از خانمی که پشت کامپیوترش نشسته قضیه را جویا می شوم می پرسم اگر کسی دربیمارستان بستری شده باشد یا به مدت چند سال به پزشکی مراجعه کرده و پرونده داشته باشد و بخواهد پزشک وبیمارستان خود را عوض کند پرونده سابقه بیماریش را به او می دهید ؟ خانم کارمند می گوید:نه! فقط اگر پزشک مربوطه اجازه دهد که اکثرا نمی دهند شاید یک برگ از خلاصه پرونده را به بیمار بدهیم نه بیشتر . از تعجب دارم شاخ در می آورم ، پرونده خود بیمار را به بیمار نمی دهند ! آدرس اتاق رییس بیمارستان را می پرسم . می گویند در طبقه ششم هستند ، کسی نمی تواند ایشان راببیند .لحظه به لحظه بیمارستان شلوغ تر می شود ناامید از بیمارستان بیرون میایم . راننده های تاکسی همچنان فریاد می زنند:دربست ... آقا کجا میری ؟ تاکسی.....

چه کسی ناظر است؟

شاید ندادن پرونده بیماران به خودشان برای انتخاب مراکز درمانی جدید واین قبیل کارها یکی ازدلایل شلوغی این بیمارستان هاست . بیمارستان و پزشکانی که متاسفانه سلامت بیماران را فدای منافع خود می کنند تا بگویند فلان پزشک وقتش پر است وفلان بیمارستان بیمارش زیاد.........سوالی که در آخر ذهنم رابه خود درگیر می کند این است که آیا این کار قانونی است ؟ اگر قانون است چه قانون بدی! واگر بی قانونی وخلاف است چه کسی بر روی این بیمارستان ها نظارت می کند؟
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


ذوالفقاري
من هم ديروز دختر ٤ ساله ام را برده بودم بيمارستان ... براي عمل رفلاكس مثانه
ترغيب منشي پزشك براي انجام عمل به اين بيمارستان از يك طرف و هزينه هاي غيرواقعي و رويايي كه در صورتحساب نوشته شده يك طرف ديگر
مثال:
مشاوره اطفال 90هزار تومان!!! (بعد از كلي فكركردن من وهمسرم يادمان آمد كه اين خانم دكتر يكبار قبل از عمل آمده و يك معاينه ٢ دقيقه اي از وضعيت دخترم انجام داده در حاليكه ويزيت پزشك فوق تخصص در مطب ٣٠ هزار تومان مي باشد)
اگر امكانش بود صورتحساب را برايتان مي فرستادم
رضا
متاسفانه چنین چیزی وجود دارد من هم تجربه کردم
مریض
سلام منم مریض بودم بعد از عملم به دکترم گفتم یه رسید بده تا برم بیمه وپول عملی که ازم گرفتید بهم بده، حتی حاضرنشد یه رسید بده تا بیمه درصدی ازپول عملم رابهم بده خدا نگذره از دکترایی که بدعمل میکنند و ترس این رادارند که بیمه هم ازکارشون ایرادبگیره وخدالعنت کنه دکترایی که فقط وفقط پول را میبینند وحاضرنیستند بخاطر خدا هم که شده
رحم داشته باشند واینقدرمریض را ندوانند
الهی خودشون هم به درد گرفتار بشن تا بدونن درد داشتن چه سخته وبی پولی چه سخت تر