پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2 May 2024
 
۰

"به بازی در قلاده های طلا افتخار می کنم"

شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۰۶:۰۳
کد مطلب: 248238
علي رام نورايي بازيگر جوان، خوشنام و فعال سينماي ايران است. متولد 1356 است. مهندسي كامپيوتر خوانده و از سال 76 با گروه هاي تئاتر دانشجويي پايش به دنياي بازيگري باز شد.
به گزارش جهان به نقل از کیهان، بعد هم در سريال هايي چون «كمكم كن»، «عمليات 125»، «جابربن حيان» و فيلم هاي سينمايي «بازنده»، «نفوذي»، «گلوگاه شيطان» و «قلاده هاي طلا» بازي كرد. او بعد از بازي در فيلم «قلاده هاي طلا» هدف اهانت برخي از به اصطلاح سينماگران قرار گرفت، افرادي كه افشاگري فيلم مذكور درباره حوادث سال 88 به مذاقشان خوش نمي آيد.

يك بار كمال تبريزي او را از سينما آزادي كه محل جمع آوري كمك هاي مردمي براي زلزله زده ها بود بيرون انداخت و بار ديگر نوچه هاي يك بازيگر زن او را هدف حمله و فحاشي قرار دادند. با اين حال او اما متواضعانه حاضر نشد پيرامون اين مسائل گفت وگو كند. به همين بهانه و به مناسبت هايي چون برگزاري جشنواره فيلم مقاومت، نمايش فيلم «گلوگاه شيطان» از تلويزيون و انتشار نسخه نمايش خانگي «قلاده هاي طلا» با نورايي گفت وگو كرديم.

- شما از بازيگراني هستيد كه در كارنامه خود بازي در فيلم هاي دفاع مقدسي زيادي را ثبت كرده ايد. چطور شد كه وارد اين فضا شديد؟


من فرزند يك ارتشي هستم. پدرم بازنشسته نيروي دريايي است و بزرگ شدن در خانواده اي نظامي كمي با خانواده هاي عادي فرق مي كند. به واسطه شغل پدرم شايد كمي بيشتر از ديگر بچه هاي هم سن و سال خودم جنگ را لمس كردم و اين موضوع برايم يك دغدغه بود. وقتي هم كه وارد اين حرفه شدم به سينماي اكشن خيلي بيشتر علاقه مند بودم. با وجود اينكه اين نوع سينما در ايران خيلي ضعيف بوده و هست اما خيلي دوست داشتم اين فضا را تجربه كنم. به همين دلائل هم وقتي پيشنهاد بازي در فيلم دفاع مقدسي شد پذيرفتم و الان با لطف خدا هفت، هشت كار در اين زمينه در پرونده ام هست و آخرين كارم «گلوگاه شيطان» است.

- از گلوگاه شيطان بگوييد؟

فيلمنامه خيلي خوبي دارد. براي اولين بار به موضوع خاصي پرداخته شده كه در سينماي ايران سابقه نداشته است و آن هم وجود يك كوسه به عنوان نقش اصلي در كار است. اما موضوعي كه بايد بگويم اين است كه در تمام كارهاي دفاع مقدسي كه حضور داشتم كمبود امكانات و عدم حمايت هاي لازم آن طور كه شايسته اين ژانر سينماست ملموس بوده و روي خروجي كار تاثير مستقيم داشته است.

اين ها دل آدم را به درد مي آورد. من به همراه امين زندگاني و عليرضا كمالي وقتي فيلمنامه «گلوگاه شيطان» را خوانديم با يك انرژي مضاعف دست به دست هم داديم تا بهترين كار خود را ارائه دهيم. ولي شرايط كار و كمبودها ما را دلزده مي كرد. اداي دين كردن كلمه بزرگي است اما در پس زمينه ذهنيمان اين بود كه با اين كارها مي توانيم نسبت به آن آدم ها كه رفتند جنگيدند و همه چيزشان را گذاشتند و شهيد شدند اداي دين كوچكي كنيم.

ولي شرايط سخت گاهي ما را در يك تنگنا مي گذاشت كه مي ترسيديم كار به خوبي انجام نشود و دين بيشتري به گردنمان بيفتد و مديون رزمندگان و شهدا شويم. به خاطر همين هم خيلي ها مي ترسند كه وارد اين فضا شوند. كمبود امكانات، عدم حمايت، نبود تبليغات و نداشتن زمان مناسب براي اكران باعث مي شود سينماگران كمي از اين حيطه فاصله بگيرند. غربي ها بابت تهاجماتشان و استعمار كردن كشورهاي ديگر از سينما استفاده مي كنند و قهرمان سازي مي كنند، اما ما براي دفاع مقدسمان نتوانسته ايم كار فاخري انجام دهيم .

- اين كم كاري بيشتر از جانب مديران فرهنگي است يا از طرف خود سينماگران؟

اگر تهيه كننده بخواهد 10 تا تانك در صحنه اي داشته باشد نمي تواند از كوچه و خيابان تهيه كند. اين را بايد ارگان هايي مثل ارتش و سپاه و مسئوليني كه دستشان باز است حمايت كنند. هنرمندان دوست دارند كارشان را به بهترين شكل انجام دهند، اما عدم وجود امكانات باعث تضعيف كار هنرمند مي شود. مثلا مي گويند حالا كه نمي توانيم پنجاه تانك در صحنه بچينيم، يك تانك منهدم شده را مي گذاريم و دوباره منهدمش مي كنيم! اين طور مي شود كه كارهايمان افت كيفيت پيدا مي كنند.

- به نظر شما آثار اخيري كه در حوزه دفاع مقدس توليد شده چطور بوده است؟ آيا اتفاق جديدي افتاده است؟

فكر مي كنم از لحاظ ساختاري كارهاي خوبي انجام شده است، اما همان طور كه گفتم، كمبودها همچنان معضل است. به صرف داشتن مجموعه اي به نام شهرك دفاع مقدس، چند تا گوني و چند كلاشينكف كه اغلب خراب هستند نمي توان فيلم در خوري براي دفاع مقدس ساخت. الان سينماي دفاع مقدس نسبت به دهه هاي 60 و 70 فرق كرده است. نگاه به دفاع مقدس عوض شده است و اين خيلي خوب است، اما بايد يك حمايت گسترده از اين سينماگران صورت بگيرد. اگر مي خواهيم اين سينما را نگه داريم و صادر كنيم بايد تلاش بيشتري انجام شود. دفاع مقدس پتانسيل هاي خوبي دارد و از هر روز آن مي توان فيلم فاخري ساخت و فقط كمبود امكانات و نبود حمايت هاي لازم است كه ترمزي براي كار هستند.

تفاوت بازي در فيلم هاي دفاع مقدسي و فيلم هاي شهري چه چيزهايي است؟


به هرحال كار جنگي يك فضاي ديگري دارد و سختي هاي كار در بازي تاثير مي گذارد. الان كار دفاع مقدس يك جور كار تاريخي هم هست و بايد وارد آن فضا بشويم. برخي از رفتارها و ادبياتمان با آن موقع فرق كرده است، بايد تحقيق انجام دهيم و با آدم هايي كه در جنگ بودند صحبت كنيم تا به آن فضا نزديك شويم. ممكن است بازيگر سر يك فيلم آپارتماني خيلي انگيزه نداشته باشد، اما اغلب در فيلم هاي دفاع مقدسي با اعتقاد حاضر مي شود و احساس مسئوليت سنگيني دارد. انگار روي لبه تيغ حركت مي كند. شعار نمي دهم، حقيقت اين است كه نمي شود از كنار كارهايي كه آن بزرگواران كردند به راحتي عبور كرد. نمي توان به سادگي از كنار آن از خودگذشتگي ها رد شد. اين طور نيست كه بگوييم اين شغل ماست و بابت آن دستمزد مي گيريم. من جور ديگري به اين موضوع نگاه مي كنم. اين دين هست كه باعث مي شود با وسواس و حساسيت بيشتري كار كنيم.

- موافقيد كمي درباره «قلاده هاي طلا» كه خيلي هم سر و صدا كرد حرف بزنيم؟


بله حتما، با كمال ميل. «قلاده هاي طلا» مهم ترين كار من است و به آن افتخار مي كنم.

- چطور شد كه در اين فيلم بازي كرديد؟

آقاي طالبي درباره اين كار با من صحبت كرد و گفت كه موضوع آن حوادث انتخابات سال 88 و فتنه است. درباره جزئيات هم زياد توضيح نداد، چون حساسيت روي آن زياد بود و حتي زمان پيش توليد هم جنجال هاي زيادي به راه انداخت. برخي تبليغات منفي مي كردند، طوري كه بعضي بازيگران با عوامل فيلم با وجودي كه قرارداد همكاري بسته بودند اما به قدري تحت فشار قرار گرفتند كه نهايتا از ادامه كار منصرف شدند. فيلم ديگري هم پيش از اين با اين موضوع ساخته شده بود كه آن هم خيلي جنجال برانگيز شده بود و جو بدي را در ميان همكاران سينماگر غالب كرده بود. عده اي جبهه گيري هاي عجيب و غريب سياسي داشتند و آن را در فضاي هنر هم گسترش مي دادند. سينما با سياست فرق مي كند، ما مي توانيم فيلم سياسي بسازيم، اما روابط بين ما نبايد سياست زده باشد و نبايد روابط آلوده شود. خلاصه با آقاي طالبي صحبت كردم و ايشان گفت اين نقش از روز اول به تو چسبيده است. به هرحال پذيرفتم و بعد بيشتر به موضوع نزديك شدم و وقتي مطالب جديدي را از جريان فتنه دريافتم انرژي و اعتقاد من براي كار خيلي بيشتر شد.

- چه كساني جوسازي مي كردند و نمي خواستند اين كار انجام شود؟

ترجيح مي دهم سكوت كنم، البته كاملا مشخص است. اما آنهايي كه تحريم كردند مطمئنم يواشكي رفتند فيلم را از سركوچه خريدند و ديدند و خيلي چيز ها را فهميده اند. بهتر است سرعقل بيايند، لجبازي نكنند و حرف حق را بپذيرند.

- بازتاب فيلم را چطور ارزيابي كرديد؟


ما يك استرس زيادي موقع اكران در جشنواره داشتيم. سراينكه به موقع مي رسد يا نه. آن حمله هاي فضاي مجازي به اين فيلم و انواع حركت هاي مذبوحانه اي كه مي خواستند اين فيلم را زمين بزنند هم مزيد بر علت شد. اما خدا را شكر فيلم با استقبال خوبي مواجه شد و بازتاب هاي خوبي پيدا كرد. بعد از اكران هم مردم هرگز واكنش بدي به من نشان ندادند. سه و نيم ميليارد تومان هم فروخت و بازخورد خوبي داشت. من هيچ بي حرمتي و بي ادبي از مردم نديدم و افتخار مي كنم كه در چنين پروژه اي حضور داشتم، اما خوب يك سري از همكاران از ساخته شده اين فيلم حالشان بد است.

- درباره اين برخوردهايي كه چند وقت اخير از طرف برخي سينماگران با شما صورت گرفت صحبت كنيد.

اجازه بديد چيزي در اين باره نگويم. هميشه از حاشيه فرار كردم. ترجيح مي دهم راجع به اين مسائل حرف نزنم تا به مرور زمان دوستان حالشان بهتر شود و درباره ديگران قضاوت نكنند. قرار نيست همه آدم ها عقايدشان مثل هم باشد. بايد با تعامل همديگر در خدمت مردم و كشور عزيزمان باشيم.

- با اتفاقي كه براي شما افتاد مي توانستيد شكايت كنيد، با رسانه ها مصاحبه كنيد و به نفع خودتان بهره برداري نماييد و خودتان را مطرح كنيد و انتقام بگيريد، اما شما بيشتر سكوت كرديد. اين سكوت دليل خاصي دارد؟
من در رابطه با كار «قلاده هاي طلا» خواسته قلبي ام اين بود كه يك قدم كوچكي براي تقويت آشتي ملي بردارم. خيلي كوچك تر از اين حرفها هستم ولي دلم به درد مي آيد از اينكه مي بينم بعضي ها به جاي اينكه در مقابل دشمنان خارجي و در مقابل كساني كه دارند به سر و صورتمان چنگ مي زنند متحد شوند، اوضاع را بحراني مي كنند. خواستم حركت كوچكي بكنم براي آشتي دادن اين افراد با مردم.

احساس كردم اگر بخواهم اين موضوع را رسانه اي بكنم با وجود اينكه خيلي درد مي كشيدم و خيلي به من سخت مي گذشت اوضاع بدتر مي شد. تصميم گرفتم حرفي نزنم تا اين دو دستگي كه برخي به آن دامن مي زنند بيشتر نشود. اين خوب نيست و سم سينماي امروز ماست. فقط اميدواريم با محبت بيشتري بتوانيم يكديگر را درك و تحمل كنيم و در كنار هم براي ساختن مملكت و خدمت به مردم عزيزمان متحد شويم.

- با تشكر از فرصت اين گفت و گو.

من هم از شما ممنون هستم.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *