به گزارش جهان نيوز، قریب به شش ماهی که از صدور بیانیه گام دوم انقلاب میگذرد کارشناسان و اساتید مختلفی وجوه مختلف آن را بررسی کرده و با رویکردهای متفاوتی بدان نگریستهاند، اما همچنان جای پاسخ به یک سؤال خالی است. «بیانیه گام دوم انقلاب در کجای پازل کنشگران انقلاب است؟» برای پاسخ به این سؤال سراغ دکتر علیرضا زاکانی، نماینده ادوار مجلس رفتیم. او که از محوریترین چهرههای جریان انقلاب است همواره در اصلیترین جریانات ۴۰ سال اخیر حضور داشته و معتقد است جبهه انقلاب امروز از تفرق و بیسلیقگی در تولید و نشر حرفهای نو و فکر پیشرو رنج میبرد و بیانیه گام دوم میتواند بستر جبران خلأهای موجود باشد. در ادامه دیدگاههای او را در این زمینه میخوانید.
دستهبندی جامعه
جامعه را در یک دستهبندی کلان میتوان به انقلابی، غیرانقلابی و بیتفاوت تقسیمبندی کرد و در یک نمودار زنگولهای نشان داد. در این نمودار قسمت مثبت را انقلابی و قسمت منفی را ضد و مخالف انقلاب میگیریم. دسته خنثی نیز کسانی هستند که ارزشی فکر نمیکنند بلکه دنبال زندگی هستند و هر بار به سمت دستهای متمایل میشوند که بتواند زندگیشان را بهتر سامان دهد.
هر کدام از قسمتهای مثبت و منفی، شامل یک هسته مرکزی و تولیدکننده گفتمان و ایدئولوژی است که حداکثر ۱۰ درصد آن طبقه را تشکیل میدهد، لایه دوم «همراهان» هستند که وظیفه تبلیغات و گفتمانسازی را دنبال میکنند و لایه سوم «حامیان» هر چند شاید کنشگری چندانی نداشته باشند، اما دلشان با آن جریان است و به قول معروف دعاگویند!
وظیفه جریان انقلاب نسبت به جامعه
ما به عنوان جریان انقلاب خودمان را نسبت به صددرصد جامعه مسئول میدانیم. این مسئولیت، مسئولیت نوکری است. یعنی جبهه انقلاب خودش را موظف میداند نوکری همه اقشار و طبقات جامعه را کند تا پیشرفت کشور و تکامل انقلاب محقق شود و مردم صادقانه لذت خدمترسانی بیمنت را تجربه کنند؛ لذا ما نسبت به همه وظیفه نوکری داریم و این را از امامین انقلاب اسلامی که پیشوای ما هستند، الگو میگیریم.
شنیدهایم که امام خمینی (ره) فرمودند: «اگر به من بگویند خدمتگزار، بهتر از این است که بگویند رهبر. رهبری مطرح نیست، خدمتگزاری مطرح است. اسلام، ما را موظف کرده که خدمت بکنیم. خدمتگزاری مطرح است.» (۱۲ /۸/ ۱۳۵۸) و این خادم بودن را بارها در سخنرانیهای مختلف تکرار و بر آن تأکید کردند. همچنین رهبر معظم انقلاب (حفظهالله) هم صراحتاً فرمودهاند: «در نظام اسلامی، ما مسئولان، خدمتگزار و نوکر مردم هستیم و اعتبار و آبروی خود را از خدمتگزاری به مردم کسب میکنیم.» (۱۵ /۱۱/ ۱۳۸۲)
غایت و آرمان خادمی مردم
جبهه انقلاب همانطور که وظیفه خادمی مردم در دنیا را بر عهده دارد، از منظر الهی ناظر به جهتدهی و ایجاد زمینه مناسب برای تکامل روحی و پیشرفت معنوی جامعه نیز مسئول است. حتی آن عنصری که از هسته سخت بخش ضد انقلاب جامعه است، میتواند در روز قیامت جلوی من و شمایی را که مدعی جبهه انقلاب هستیم، بگیرد و بگوید من که سر جای خود تنبیه میشوم، اما تو چرا کاری نکردی که من آگاه شوم؟ یعنی در صورت کم کاری، ما را به خاطر گمراهی و خسران دیگران چوب میزنند، لذا از بُعد الهی ما نسبت به همه مردم (چه ملی و چه جهانی) مسئولیت هدایتی داریم و آن دنیا برای این مسئولیت مؤاخذه میشویم. کسی را که ما از او مراقبت نکردیم و از روی فقر و استضعاف (چه مادی و چه معنوی) دین و ملیتش را زیر پا گذاشت و رفت با دشمن همکاری کرد، جلوی ما را میگیرد که تو چرا کاری نکردی که من به این سو سوق پیدا نکنم؟ او در جای خود چوب میخورد و ما هم در جای خود.
وظیفه جریان انقلاب نسبت به امام جامعه
از سوی دیگر ما نسبت به امام جامعه و رهبری هم مسئولیت داریم. چرا؟ چون رهبری خوب لازم است، اما کافی نیست. اگر بنا بود کافی باشد امام علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) شهید نمیشدند. در خطبه ۲۵ نهجالبلاغه خواندهایم که وقتی خبر شکست کوفیان و تسلط شامیان به امیرالمؤمنین (ع) رسید، ایشان بسیار ناراحت شدند و چهار دلیل را برای شکست نام بردند که مؤید این وظیفه جریان انقلاب است.
حضرت دلایل شکست کوفیان را بدین ترتیب میشمارند:
۱- آنها در یارى کردن باطل خود، وحدت دارند و شما در دفاع از حق متفرقید.
۲ - شما امام خود را در حق نافرمانى کرده و آنها امام خود را در باطل فرمانبردارند.
۳ - آنها نسبت به رهبر خود امانتدار و شما خیانتکارید.
۴- آنها در شهرهاى خود به اصلاح و آبادانى مشغولند و شما به فساد و خرابى؛ و خیلی سخت است که در انتهای این خطبه میفرمایند: «(آنقدر فرومایهاید) اگر من کاسه چوبى آب را به یکى از شماها امانت دهم مىترسم که بند آن را بدزدید.»
الزامات رسیدن به اهداف جریان انقلاب
وقتی ما این قبیل حرفها را پیش چشم خود میگذاریم، متوجه میشویم مسئولیتی که داریم چقدر سنگین است و نمیتوانیم در برابر این مسئولیت سنگین ساکت بنشینیم، هر چند خداوند منتی بر ما ندارد و اگر ما از عهده این مسئولیت بر نیاییم این نعمت را از کف ما برداشته و بر دوش ملتی دیگر مینهد، اما برای اینکه به اهداف خود برسیم باید الگویی مناسب داشته باشیم. در گام اول که هدف، انقلاب و استقرار نظام اسلامی بود الگوی مناسبی داشتیم، اما الان که وقت جامعهسازی و دولتسازی است، الگوی مناسبی نداشتیم که با صدور بیانیه گام دوم دستمان پر شد و حالا باید به سوی جامعه نمونه حرکت کنیم تا انشاءالله انقلاب را تکمیل کنیم و تمدن نوین اسلامی و ظهور منجی عالم بشریت را رقم زنیم.
ویژگیهای جامعه نمونه
جامعه نمونه جامعهای است که استقلال، آزادی، عدالت، پیشرفت معنوی و پیشرفت مادی در آن وجود داشته و استکبارستیزی و حمایت از مظلوم در اعمال و رفتار مردم آن جامعه تجلی داشته باشد. در حال حاضر ما در ابعاد مختلف با این جامعه فاصله داریم که بیانیه گام دوم انقلاب به عنوان سندی راهبردی، رهنمون ما به این جامعه خواهد بود.
چارچوب بیانیه گام دوم
شاکله اصلی بیانیه گام دوم سه بخش دارد: ۱) روایتی صادقانه از گذشته تا به امروز ۲) تبیین دقیق وضع موجود و ۳) ترسیم درست آینده و چگونگی دست یافتن به آن.
آسیبشناسی جریان انقلاب
برای تحقق اهداف بیانیه گام دوم جریان انقلاب چند ایراد اساسی دارد: ۱) دچار تفرقه هستیم. ۲) فکر پیشرو و ایده جدید نداریم. ۳) همداستان نیستیم و اصلاً صحنه را یک چیز نمیبینیم. ۴) بسیار بیسلیقه هستیم و نمیتوانیم اندک دارایی خود را نقد کنیم و به عبارتی هنر آن را نداریم تا حرفهای خوب خودمان را خوب بزنیم. ۵) بعضاً بیحس هستیم به حدی که بعضیها را باید با بولدوزر کشاند. امروز اگر کسی درک کند که سرمایه ۷ تا ۱۰ هزار سال بشریت در دست اوست، موانع را اگر کوه هم باشند، با پنجههای خودش میکند. ۶) شناخت نداریم که این عدم شناخت هم از نیازهای جامعه است هم از ظرفیتهای کشور و جبهه انقلاب و هم متأسفانه از ظرفیتهای دشمن ۷) تعاملات درستی نداریم. نه تعاملات درون گفتمانی و نه تعامل با بخش خنثی آن نمودار که ابتدا ذکر کردم. این عدم تعامل صحیح موجب شده است در بعضی موارد گسستی بین جریان انقلاب و جامعه ایجاد شود و هر کدام بدون توجه به دیگری راه خودش را برود. چه کسی هزینه این را میدهد؟ هزینهاش را اسلام بینظیر و رهبری بینظیر و مردم بینظیر ما میدهند.
اجماع بر بیانیه گام دوم تنها راهحل آسیبها
با توجه به آنچه بیان شد و با توجه به شرایطی که در آن قرار داریم که هم اوج خطر است و هم اوج فرصت برای جبهه انقلاب باید بکوشیم با رفع آسیبها از فرصتهای ایجاد شده نهایت بهره را ببریم تا بتوانیم داراییهای جبهه انقلاب را که بخشی از آن نقد و بخشی بالقوه است، نقد کنیم تا زندگی مردم را تأمین کنیم و اهداف و آرمانهای بلند اسلام را محقق سازیم. برای این رهبری معظم انقلاب سه راهکار ارائه فرمودهاند:
۱ - اول بیان داشتهاند «انقلابی باشید». خاصیت انقلابی بودن رفع تفرقه و بیحسی و ایجاد نیرویی برای تولید فکر پیشرو و آغاز با انگیزه و قدرتمند حرکت و تحول است که این موجب ایجاد ظرفیتهای جدید نیز خواهد شد.
۲ - حضرت آقا میفرمایند: «رصدگری و اندیشهورزی» کنید. این باعث میشود ما در فکر پیشروی انقلابیمان همداستان شویم و ضمن آنکه شناختمان افزایش مییابد و مسیر تعامل درست را فهم میکنیم، حرفهای خوب و نویی بهدست میآوریم.
۳- و نکته سوم آقا میفرمایند: «آتش به اختیار». یعنی وقتی جهت صحیح را پیدا کردیم و همداستان شدیم، هیچ کس معطل کسی نشود و شروع کنیم به تیر زدن. اگر بدانیم آب را کجا بریزیم، هر کس هر آبی که بریزد در آسیاب انقلاب است؛ لذا به نظر من امروز وقتی است که انقلابیون باید با محور قرار دادن بیانیه گام دوم انقلاب دور هم جمع شوند و با فهم صحیح و دقیق وضع موجود، از شرایط فعلی بهترین برداشت را کرده و با همفکری و اندیشهورزی، فکر و ایده پیشرویی را ارائه کنند تا بتوانیم آرمانهای بزرگ انقلاب را محقق سازیم و زندگی مردم را تأمین کنیم. اگر با اجماع به این فکر و ایده مشترک و پیشرو برسیم آن وقت هر کس در هر جایی قلم بزند و کار کند، در راستا و گفتمان انقلاب اسلامی خواهد بود و از هدررفت پتانسیلها جلوگیری میشود.