به گزارش
جهان نيوز، این روزها تنیس ایران میبازد، چه فنی باشد چه مدیریتی، همه اش باخت است. وضعیت به شکلی شده که تنیس ایران را با مالدیو در فوتبال مقایسه میکنند که موفقیتی در کارنامه خود ندارد و مقابل همه تیمها مغلوب میشود.
آخرین مورد به مسابقات دیویس کاپ دسته سوم آسیا - اقیانوسیه باز میگردد که هر چهار مسابقه خود را واگذار کردیم و به عنوان تیم آخر به کار خود پایان دادیم. حکایتی که البته در تنیس مسبوق به سابقه است و پیش از این در بازی های کشورهای اسلامی و بازی های آسیایی جاکارتا نیز تکرار شده بود؛ مسابقه بدون هیچ موفقیتی، بازی بدون حتی یک برد!
سعید احمدوند سرمربی تیم ملی پس از قرعه کشی گفته بود در گروه خوبی قرار گرفتیم و گفته بود که شانس پیروزی مقابل قطر زیاد است و میخواهیم پس از مدتها سوریه را هم ببریم، اما نتایج نشان داد این پیش بینیها تا چه اندازه درست نبوده است.
تنیس ایران به مانند دانش آموزی شده که فقط شب امتحان درس های خود را میخواند و انتظار هم دارد بهترین نتیجه را بگیرد. فرمولی که البته نخ نما شده و هرگز جواب نمی دهد. هر چقدر تلاش کنید، بهره خواهید برد. مسئولان فدراسیون در طول سال حرکتی برای پیشرفت نمیکنند و در آستانه مسابقات با یک یا دو بازی تدارکاتی تیم را روانه مسابقات مهم میکنند. باختن و باختن و باختن، حدیث مکرر تنیس شده و گویی از آن گریزی نیست.
این روزها «جوانگرایی» واژهای است برای فرار از انتقادها و شکستهای پیاپی. مصطفی صالح، سرمربی سابق تیم ملی میگوید: جوانگرایی را 7، 8 سال پیش در تیم ملی آغاز کردم، اما همین دوستان که الان بر مسند کادرفنی هستند همه چیز را تغییر دادند و حالا میخواهند با این صحبتها خودشان را تبرئه کنند.
تیم ملی جایی برای شایستهها است و فرقی نمیکند بازیکن چند سال داشته باشد. هرکسی که برتر، بهتر و شایستهتر باشد باید پیراهن تیم ملی را بر تن کند، اما متاسفانه برخی میخواهند با به کار بردن واژه جوانگرایی بی برنامگیها را توجیه کنند.
در مقابل تنیس و بهانههای تکراری و نخ نما شده برای توجیه ناکامیها، تنیس روی میز و اسکواش دو رشته دیگر راکتی را میبینیم که بدون هیاهو و با برنامهریزی و تلاش، موفقیت و تجربه می کنند و مدالهای ارزشمندی را به چنگ میآورند تا ثابت کنند در رشتههای راکتی هم می توان با برنامه و تلاش به موفقیت رسید.
دامنه شکستها و مشکلات تنیس اما مدتهاست از زمین خارج شده و به صندلی مدیریت رسیده. تنیس این روزها بیشتر از بحث مدیریتی فدراسیون و وزارت ورزش ضربه میخورد. جایی که هیچ برنامهای برای حرکت رو به جلو وجود ندارد. مجید شایسته 8 ماهی است که به عنوان سرپرست کار میکند و دوره قانونی او به پایان رسیده اما وزارت ورزش ظاهرا علاقهای برای مشخص شدن وضعیت این فدراسیون ندارد و این دور باطل کماکان ادامه دارد.
اینکه مسئولان وزارت ورزش چه در سر میپرورانند و چه خوابهایی برای این ورزش دیدهاند، مشخص نیست، اما چیزی که کاملا مشخص است اینکه تنیس ایران به شکل بدی در سراشیبی قرار گرفته و با سرعت بالایی به سمت افول پیش میرود. یک سقوط آزاد در همه زمینه ها، از درون زمین گرفته تا بیرون زمین. تنیس این روزها شایسته پیروزی نیست!
منبع: فارس