به گزارش
جهان نيوز به نقل از روزنامه صبح نو، تبلیغات مجازی، ناآگاهی والدین و نبود نشاط فردی و اجتماعی در میان نوجوانان و جوانان باعث شده روز به روز بر میزان اعتیاد در مدرسهها و دانشگاه ها افزوده شود؛ مسألهای که اگر زود به داد آن نرسیم، ممکن است در سالهای آینده، تعداد بیشتری از کودکان و نوجوانان این مرزوبوم را اسیر خود کند.
اگر تا پیش از این اعتیاد در انحصار مردان بزرگسال بود و زنان و کودکان بسیار کمی درگیر این معضل بزرگ اجتماعی بودند، اکنون بهمدد تنوع محصولات مخدر و تبلیغات فریبنده مجازی، روز به روز بر تعداد معتادان کودک، زن و مرد افزوده میشود. آقای مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران و مدرس دانشگاه، در گفتوگو با «صبح نو» با گلایه از اینکه آمار درستی از مصرف مواد مخدر در مدارس و دانشگاه ها وجود ندارد، میگوید: در سالهای اخیر، سن مصرف مخدر گُل در ایران کاهش یافته و اکنون کودکان و نوجوانان نیز از آن استفاده میکنند. سال هاست تصور مردم ما از موادمخدر استعمال هروئین و تریاک است؛ درحالیکه مصرف موادی مانند گُل به مراتب خطرناک تر از مواد اعتیاد آور مرسوم است.
او با اشاره به اینکه هر اعتیادی میتواند بهتنهایی مولد اعتیادهای جدیتری باشد، میافزاید: متأسفانه مصرف موادمخدر درکنار همه معضلاتی که ایجاد میکند، عیب بسیار بزرگی دارد و آن اینکه بعد از مدتی، مصرفکننده دیگر لذت چندانی از مصرف مواد نمیبرد؛ به همیندلیل، هوس میکند مواد دیگری امتحان کند تا به سطح لذت اولیه برسد. برای همین معتقدیم حتی مصرف سیگار یا قرصهای آرامبخش بدون تجویز پزشک، میتواند زمینهساز اعتیادهای جدیتری شود. این سیر اعتیاد به مواد سنگینتر در میان کودکان و نوجوانان شایعتر است؛ زیرا هم از سنین کم درگیر اعتیاد میشوند و هم مهارتهای لازم برای امتناع دربرابر وسوسههای سوداگران را ندارند.
همان طور که اقلیما میگوید آمار دقیقی از میزان اعتیاد دانشآموزان در مدارس و دانشگاهها موجود نیست. سال گذشته، سخنگوی پیشین ستاد مبارزه با موادمخدر آماری منتشر کرد که شروع مصرف مخدر گُل به جمعیت دانش آموزی و افراد ۱۵ تا ۱۷ ساله رسیده است. در این گزارش، آقای پرویز افشار اعلام کرده بود ۲ درصد جامعه دانش آموزی در مقطع دوم متوسطه حداقل یک بار مصرف مواد مخدر را تجربه کردهاند. وی تأکید کرده بود این آمار به هیچ عنوان به معنای معتادی دانشآموز نیست و بسیاری از آنها فقط یک بار مصرف مواد را تجربه کردهاند.
سالهای متمادی نهادهای انتظامی و آموزش و پرورش آماری از اعتیاد دانش آموزان و دانشجویان منتشر نمیکردند تا اینکه در سال ۱۳۸۷، آموزشوپرورش نخستینبار آمار دانشآموزان معتاد کشور را منتشر کرد و تعداد دانشآموزان معتاد را ۳۵ هزار نفر اعلام کرد. همچنین، این وزارتخانه برنامه های فوق العاده برای پیشگیری و رفع این معضل را اجرا کرد. بااینحال، در آماری که سال ۹۲ این سازمان منتشر کرد، تعداد دانشآموزان معتاد تقریباً به ۷۵ هزار نفر رسید که رشد سریع و صعودی اعتیاد میان کودکان و نوجوانان کشور را نشان میداد؛ رشدی که متأسفانه در مدت پنج سال بیش از ۱۰۰ درصد بود.
مصطفی اقلیما در ادامه گفت و گو با «صبح نو» بر این نکته تأکید میکند که این آمارها دقیق و صحیح نیست، بلکه فقط میتواند بخشی از این معضل خانمان سوز را نمایان کند.
این استاد دانشگاه تصریح میکند: در تمام دنیا، شیوه آمارگیری بدین ترتیب است که برای بررسی هر معضل اجتماعی آمار به دست آمده را دو برابر میکنند تا بتوانند برای بخش پنهان آن نیز برنامه ریزی کنند. به طور مثال، چندین سال است میزان معتادان کشور را رقمی حدود دو میلیون نفر برآورد میکنند؛ در حالی که به همین میزان افراد معتادی وجود دارند که در زیر پوست شهر پنهان هستند؛ کسانی که در خانههایشان و در خفا مواد مخدر مصرف میکنند و قیافه شأن هنوز تابلو نشده است.
به گفته این مددکار اجتماعی، بسیاری از کودکانی که در مجاورت والدین معتاد هستند، خودشان نیز پس از مدتی در دام اعتیاد میافتند. او تأکید میکند: این کودکان یا مصرف کننده مواد هستند یا فروشنده آن یا اینکه اعصاب و روان آنها بهدلیل معضلات فراوان در خانواده آسیب دیده است. حالا همین کودکان به مدرسه میروند و اگر فروشنده باشند، مواد را به همکلاسیها و دوستانشان میفروشند و گاهی نیز وقتی دوستشان ناراحت است، برای تسکین درد و ناراحتی اش پیشنهاد مواد میدهند و خواسته یا ناخواسته آنان را نیز درگیر اعتیاد میکنند.
اقلیما ناآگاهی والدین از موادمخدر و در دسترس بودن تبلیغات این مواد در فضای مجازی را عامل دیگری برای گسترش اعتیاد در مدارس میداند و میافزاید: در تبلیغات فضای مجازی، اعلام میشد ماده مخدری مانند گُل وابستگی ندارد؛ درحالیکه گُل اعتیادآور است. با وجود این، میزان اعتیاد آوریاش مانند شیشه فوری نیست و در ابتدا تفننی مصرف و همین باعث میشود مدتها دانش آموزان و والدینشان باور نکنند در دام اعتیاد افتادهاند.
درحالحاضر، ماده مخدر «گل» گوی رقابت را از ماده مخدر شیشه ربوده و در حال رقابت تنگاتنگ با تریاک است. درحقیقت، ماری جوآنا و مشتقات آن شامل گُل، گرس و علف با ۹.۱۱ درصد پس از تریاک، دومین موادمخدر مصرفی در میان مصرف کنندگان مستمر مواد مخدر در کشور است. اگر مصرف ماده مخدر تریاک در بین افراد مسن عمومیت دارد و باب میل این طیف سنی است، ماده مخدر گُل در میان نوجوانان، جوانان و دانش آموزان جولان میدهد و روز به روز دامنه مصرفش در بین این قشر گستردهتر میشود.
متأسفانه مصرف این مواد در میان دختران نوجوان و جوان نیز رایج شده است؛ زیرا در تبلیغات فریبنده این ماده مخدر، عنوان میشود شادی آور است و نوجوانان دچار مشکلات روحی مانند افسردگی و اضطراب بهسمت این ماده مخدر گرایش پیدا میکنند.
افزون بر این، این مواد در نامهای گوناگون و فریبندهای در اختیار کودکان و نوجوانان قرار میگیرند؛ نامهایی که به هیچ عنوان رابطهای با آن چهره مخوف اعتیاد ندارند. در دهههای گذشته، تعداد مادههای مخدر سنّتی و صنعتی در جهان کمتر از ۵۰ نوع بود؛ اما امروزه، بیش از ۵۰۰ نوع از این مواد وارد بازار مصرف دنیا شدهاند که همه آنها باعث اختلالات در عملکرد روانی، جسمی و مغزی فرد میشوند. واکنشهایی مانند افزایش ضربان قلب، احساس بیقراری، افزایش اشتها و قرمز شدن چشمها بخشی از علائم مصرف مواد در شروع اعتیاد است. متأسفانه گُل باعث توهم میشود و یک بار مصرف آن طوری عملکرد مغز را مختل میکند که زندگی بدون آن ناممکن میشود.
این ماده مخدر بخشهای مسؤول آرام بخشی مغز را فلج میکند و خودش جایگزین آن میشود؛ بنابراین با مصرف نکردن گُل، فرد دچار اضطراب شدید، بی قراری، وحشت زدگی، تپش قلب شدید و… میشود؛ یعنی اگر ماده یک ساعت دیرتر از موعد به آن برسد، شروع به پرخاشگری میکند. علاوه بر این، نوجوانان مصرف کننده گُل پس از مدتی دچار «سندرم بیانگیزگی» و دربرابر تحولات فردی و اجتماعی بیتفاوت میشوند.