هر مرد يا زني نمازش را سبك بشمارد و نسبت به آن بي اهميت باشد، خداوند او را به پانزده بلا و گرفتاري مبتلا ميسازد.
به گزارش جهان نيوز، از برخي روايات استفاده ميشود كسي كه عمداً نمازش را نخواند، كافر يا مانند كافر است يا بهره اي از دين ندارد يا دينش خراب ميشود يا موقع مرگ به او خطاب ميشود: ميخواهي يهودي بمير يا نصراني. بمير، تو مسلمان نيستي.
از برخي مجرمان كه گرفتار جهنم شدهاند، پرسيده ميشود: چه چيزي باعث شد كه در دوزخ باشيد، ميگويند: ما از نمازگزاران نبوديم (يتسائلون عن المجرمين ما سلككم في سقر قالوا: لم نك من المصلين). مدثر (74) آيه 40 تا 43.
در مذمت كساني كه در نماز سهل انگاري ميكنند و آن را ضايع مينمايند نيز آيات و رواياتي وارد شده است.
امام باقرعليه السلام فرمود: نمازت را سبك نشمار، زيرا پيامبرصلي الله وعليه وآله در آخرين لحظات حياتش فرمود: هر كس نمازش را سبك بشمارد ، از من نيست.
و شبيه همين مضمون از امام صادق عليهالسلام نقل شده كه: كسي كه نماز را سبك بشمارد، مشمول شفاعت ما نميشود.
فاطمه زهرا (س) از پدرش رسول خداصلي الله وعليه وآله پرسيد: عذاب و عقوبت كسي كه نمازش را سبك بشمارد [يعني مسلماني كه نماز نخواند يا گاهي بخواند يا به نماز و كيفيت صحت آن اهميتي ندهد] چيست؟
پيامبرصلي الله وعليه وآله فرمود: هر مرد يا زني نمازش را سبك بشمارد و نسبت به آن بي اهميت باشد، خداوند او را به پانزده بلا و گرفتاري مبتلا ميسازد.
شش مكافات در دنيا و سه گرفتاري هنگام مردن و سه تا در قبر و عالم برزخ و سه مجازات در قيامت خواهد بود:
1 - خداوند بركت را از عمر او برميدارد (عمرش كوتاه ميشود يا پرفايده و نافع نيست).
2 - بركت را از رزق و روزي او برميدارد (مبتلا به فقر ميشود يا اگر پول دارد، نفعش به كسي نميرسد).
3 - خداوند سيماي صالحان را از چهره او بر ميدارد (هر كس او را ببيند، او را از مجرمان و افراد ناشايست ميپندارد).
4 - اعمال خوب ديگراو اجري ندارد.
5 - دعاي او به آسمان نميرود (پذيرفته نميشود).
6 - اگر خوبان هم به او دعا كنند، براي او فايدهاي ندارد.
7 - هنگام مردن ذليلانه و با خواري ميميرد.
8 - گرسنه ميميرد.
9 - تشنه ميميرد (هنگام مردن چون احساس گرسنگي و تشنگي ميكند، تمام فكر و توجهش به آن است و توجهي به خدا و ياد خدا ندارد، در نتيجه با حالت غفلت ميميرد).
10 - در قبر مَلَكي او را آزار ميدهد.
11- قبر بر او سخت و ناگوار ميشود و بر او فشار ميآورد.
12 - دچار ظلمت در قبر ميشود (روح او در قبر دچار فشار و ظلمت ميشود).
13 - در روز قيامت هنگامي كه از قبر به سوي صحراي محشر روانه شود، مَلَكي او را به صورت روي زمين ميكشاند و مردم او را نگاه ميكنند.
14 - از او به سختي حساب ميكشند.
15 - خداوند نظر لطف و مرحمت به او نميكند، در نتيجه دچار عذاب الهي ميشود.
نماز از واجبات الهی است: «إن الصلاة کانت على المؤمنین کتابا موقوتا؛ نماز، وظیفه ثابت و معیّن برای مؤمنان است.» "کتابت" کنایه است از واجب بودن و واجب کردن، پس طبق این آیه، نماز بر مؤمنان نوشته و واجبی است دارای وقت
نماز، دعا، نیایش، شور و شوقی غیرقابل وصف برای رسیدن زمان مناجات و شتافتن به سمت نماز، قرآن خواندن، عبادت پروردگار، توسل و ... همه این ها از آن دسته حالات و اعمالی هستند که روح انسان را جلا می دهد، قلب را آرام ساخته و دلشوره ها و سیاهی ها را نابود می کند.
اما سوالی که شاید در ذهن بسیاری از افراد شکل گرفته باشد این است؛ چرا باید نماز بخوانیم؟!، آیا نمی شود خدا را طور دیگری عبادت کرد؟
خداوند تنها ما را آفریده تا عبادتش کنیم، البته بنظر نمی رسد که ما صرفا برای عبادت کردن پرودگاری بی همتا که نقصی در دستورات و کارهایش وجود ندارد خلق شده باشیم چون قبل از ما موجودات و فرشته هایی بودند که خداوند را عبادت کنند البته بهتر بگوییم در جایی به نام بهشت عبادت کنند ، محلی که برخی از ما انسان ها مشتاقانه برای رسیدن به آن گوش به فرمان حقیم و بنوعی خداوند را برای رسیدن به بهشت وعده داده شده و در نهایت برای آسایش و لذت بردن خودمان عبادت می کنیم.
فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون؛ پس وای بر نمازگزارانی که در نماز خود سهل نگاری میکنند.» یعنی آنهایی که از نمازشان غافلند، اهتمامی به امر نماز ندارند و از فوت شدنش باکی ندارند؛ چه اینکه به کلّی فوت شود و چه اینکه بعضی وقتها، و یا اینکه وقت فضیلتش از دست برود و چه اینکه ارکان و شرائطش و احکام و مسائلش را ندانسته، نمازی باطل بخوانند.
از امام صادق (علیهالسلام) روایت شده: «إن شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلاة؛ همانا شفاعت ما به سبک شمارندۀ نماز نمیرسد
انسان با نماز نخواندن جهنمی و اهل دوزخ میشود، قرآن از گفتگوی میان بهشتیان و دوزخیان خبر میدهد که بهشتیان از علّت جهنمی شدن اهل دوزخ سئوال میکنند. در جواب آنان، اولین سخنی که بر زبان میآورند بینمازی و بیتفاوتی نسبت به نماز است: «ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلین؛ چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! میگویند: ما از نمازگزاران نبودیم.» منظور از "صلاة" در اینجا، نماز معمول در اسلام نیست بلکه منظور عبادتی خاص است به درگاه خدای تعالی که با همه عبادتها یعنی عبادت در شریعتهای آسمانی که از حیث کم و کیف از همدیگر مختلفند میسازد
"خشوع" به معنی حالت تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمی در انسان پیدا میشود و آثارش در بدن ظاهر میگردد. قرآن کریم، خشوع را از صفات مؤمنین حقیقی بر شمرده است: «الذین هم فی صلاتهم خاشعون؛ آنها که درنمازشان خشوع دارند.» یعنی اشاره به اینکه نماز آنها الفاظ و حرکاتی بیروح و فاقد معنی نیست، بلکه به هنگام نماز آن چنان حالت توجه به پروردگار در آنها پیدا میشود که از غیر او جدا میگردند و به او میپیوندند. چنان غرق حالت تفکر و حضور و راز و نیاز با پروردگار میشوند که بر تمام ذرات وجودشان اثر میگذارد، خود را ذرهای میبینند در برابر وجودی بیپایان، و قطرهای در برابر اقیانوس بیکران
محافظت بر نماز
«حافظوا على الصلوات و الصلاة الوسطى و قوموا لله قانتین؛ در انجام همه نمازها (به خصوص) نماز وسطی کوشا باشید! و از روی خضوع و اطاعت، برای خدا بپاخیزید» و در آیه دیگری میفرماید: «و الذین هم على صلواتهم یحافظون؛ و آنها که بر نمازهایشان مواظبت مینمایند»، منظور، محافظت از عدد نماز است یعنی مؤمنان محافظت دارند که یکی از نمازهایشان فوت نشود و دائماً مراقب آنند؛ بخاطر اینکه "صلاة" به صیغه جمع آمده و به ضمیر "هم" اضافه شده است .
در سوره معارج لفظ "صلاة" مفرد آمده است: «و الذین هم على صلاتهم یحافظون؛ در این آیه منظور از محافظت بر نماز، رعایت صفات کمالی نماز است؛ یعنی آن طور نماز بخواند که شرع دستور داده است
نماز وسیله ی شستشوی از گناهان و مغفرت و آمرزش الهی است چرا كه خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته میكند، لذا در حدیثی میخوانیم: پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) از یاران خود سؤال كرد: «لو كان علی باب دار الحد كم نهر و اغتسل فی كل یوم منه خمس مرات اكان یبقی فی جسه من الدرن شیء؟ قلت لا، قال: فان مثل الصلاه كمثل النهر الجاری كلما صلی كفرت ما بینهما من الذنوب؛ اگر بر در خانه یكی از شما نهری از آب صاف و پاكیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آیا چیزی از آلودگی و كثافت در بدن او میماند؟».
در پاسخ عرض كردند: نه. فرمود: «نماز درست همانند این آب جاری است، هر زمان كه انسان نمازی می خواند گناهانی كه در میان دو نماز انجام شده است از میان می رود» و به این ترتیب جراحاتی كه بر روح و جان انسان از گناه مینشیند، با مرهم نماز التیام می یابد و زنگارهائی كه بر قلب می نشیند زدوده میشو
نماز سدی در برابر گناهان آینده است، چرا كه روح ایمان را در انسان تقویت میكند، و نهال تقوا را در دل پرورش می دهد، و می دانیم «ایمان» و «تقوی» نیرومندترین سد دربرابر گناهان است و این همان چیزی است كه در آیهی فوق به عنوان نهی از فحشاء و منکر بیان شده است و همان است كه در احادیث متعددی میخوانیم : افراد گناهكاری بودند كه شرح حال آنها را برای پیشوایان اسلام بیان كردند فرمودند: غم مخورید، نماز آنها را اصلاح می كند و كرد
نماز، غفلت زدا است، بزرگترین مصیبت برای رهروان راه حق آن است كه هدف آفرینش خود را فراموش كنند و غرق در زندگی مادی و لذائذ زود گذر گردند، اما نماز به حکم این كه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز پنج بار انجام میشود، مرتباً به انسان اخطار می كند، هشدار میدهد، هدف آفرینش او را خاطر نشان میسازد، موقعیت او را در جهان به او گوشزد می كند و این نعمت بزرگی است كه انسان وسیله ای در اختیار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قویا به او بیدار باش گوید.
نماز خودبینی و کبر را درهم میشكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر رکعت دو بار پیشانی بر خاك در برابر خدا میگذارد، خود را ذرهی كوچكی در برابر عظمت او میبیند، بلكه صفری در برابر بی نهایت. پردههای غرور و خودخواهی را كنار میزند، تکبر و برتری جوئی را در هم میكوبد.
به همین دلیل علی (علیهالسّلام) در آن حدیث معروفی كه فلسفههای عبادات اسلامی در آن منعكس شده است بعد از ایمان، نخستین عبادت را كه نماز است با همین هدف تبیین میكند میفرماید: «فرض الله الایمان تطهیراً من الشرك و الصلوه تنزیهاً عن الكبر؛ خداوند ایمان را برای پاكسازی انسانها از شرک واجب كرده است و نماز را برای پاكسازی از كبر
نماز وسیله پرورش فضائل اخلاق و تكامل معنوی انسان است، چرا كه انسان را از جهان محدود ماده و چهار دیوار عالم طبیعت بیرون میبرد، به ملکوت آسمانها دعوت میكند، و با فرشتگان هم صدا و همراز میسازد، خود را بدون نیاز به هیچ واسطه در برابر خدا می بیند و با او به گفتگو بر میخیزد.
تكرار این عمل در شبانه روز آن هم با تكیه روی صفات خدا، رحمانیت و رحیمیت و عظمت او مخصوصاً با كمک گرفتن از سوره های مختلف قرآن بعد از حمد كه بهترین دعوت كننده به سوی نیكیها و پاكیها است اثر قابل ملاحظه ای در پرورش فضائل اخلاقی در وجود انسان دارد.
لذا در حدیثی از امیر مؤمنان علی (علیهالسّلام) میخوانیم كه در فلسفه نماز فرمود: «الصلوه قربان كلی تقی؛ نماز وسیله ی تقرب هر پرهیزكاری به خدا است.
نماز به سایر اعمال انسان ارزش و روح می دهد ـ چرا كه نماز روح اخلاص را زنده میكند، زیرا نماز مجموعه ای است از نیت خالص و گفتار پاک و اعمال خالصانه، تكرار این مجموع در شبانه روز بذر سایر اعمال نیک را در جان انسان می پاشد و روح اخلاص را تقویت می كند. لذا در حدیثی معروفی میخوانیم كه امیر مؤمنان علی (علیه السّلام) در وصایای خود بعد ازآن كه فرق مباركش با شمشیر ابن ملجم جنایتكار شكافته شد فرمود: «الله الله فی الصلوه فانها عمود دینكم؛ خدا را خدا درباره نماز ، چرا كه ستون دین شما است».
میدانیم هنگامی كه عمود خیمه در هم بشكند یا سقوط كند هر قدر طنابها و میخهای اطراف محكم باشد اثری ندارد، همچنین هنگامی كه ارتباط بندگان با خدا از طریق نماز از میان برود اعمال دیگر اثر خود را از دست خواهد داد. در حدیثی از امام صادق (علیهالسّلام) میخوانیم: «اول ما یحاسب به العبد الصلوه فان قبلت قبلا سائل عمله، و ان ردت رد علیه سائل عمله؛ نخستین چیزی كه در قیامت از بندگان حساب می شود نماز است اگر مقبول افتاد سائر اعمالشان قبول می شود، و اگر مردود شد سائر اعمال نیز مردود میشود»!
شاید دلیل این سخن آن باشد كه نماز رمز ارتباط خلق و خالق است، اگر به طور صحیح انجام گردد قصد قربت و اخلاص كه وسیله قبولی سائر اعمال است در او زنده میشود، و گرنه بقیه اعمال او مشوب و آلوده می گردد و از درجه اعتبار ساقط میشود.
مال بي فايده
عمر بي فايده
دعاي بي فايده