حقيقتا مظلوم ترين مردم عصر حاضر مردم يمن هستند. مرگ بر آل سعود ملعون كه از اسرائيليها جنايتكارترند و درود خدا بر اين رزمندگان دلاور كه با با ابتدايي ترين امكانات جلوي اهريمنان زمان ايستاده اند.
بنازم وافتخار میکنم که اگراین برادرم با دستمالی و یا مقدار کمی قماش برای پاهایِ پرصلابت و استوارو سترک و با ایمانش درعین استخوانی بودنش بسته و دراین راه که هم از نظر و شکل و تعریف طبیعی راهی سنگلاخ و دشوارو مردافکن است و هم از نظر عرفانی و الهی بسیار دشوارترو سنگلاختراست حرکت میکند که با هیچ وسیله ی حسابگرو هیچ مترو اندازه و مقیاسی نمیتوان حتی مقایسه ای صوری کرد با ان پوتینهای انچنانی و ضد فلان و بیساری که حرامیان و زناکاران و زنازاده هائی که چه پیدا و. چه پنهان از نطفه و علقه ی حرام وجودِ نحسو نجسشان بپا دارند هم کاری ترو هم زیباترو هم مورد حوشحالی و رضای حدای متعال است وهم برازنده تر و وحشتناکتر و رعب انداز تر است , قماشی که هزاران پوتینهای زرق وبرق دارو صاحبانش را درانی ترین لحظه به دیار مرگی ذلت بارو رغئت بار خواهد فرستاد . به این رشادت و همت و مجاهدت و مقاومت و ایمان این برادرم تا ابد درود و سلامِ خدارا میفرستم و افتخار میکنم . باید به انهائی که چشمانشان در کفِ پاهایشان قرارگرفته و همه ی هم و غمشان ماندنِ ننگین و متعفن دراین سفرِ کوتاه که نامش را عمر میگذاریم باید به افتخار و به پاس این صلابت و این مجاهدت و برای بیداریِ و بازشدنِ چشمانِ بعضی ها که پرده ی شیطان برانها مستولی شده است شعر زیر را تقدیم میکنم تا شاید تلنگری و امر به معروفی شده باشد .
نابرده رنج گنج میسر نمی شود؛
به ظاهر و در ظاهر، پایشان رنجور است اما در باطن، حس غرور، حس میهن دوستی، حس پایداری از سرزمین مادری و سرزمین پدری، چه گنجی بالاتر از ناوابستگی به تمام ابرقدرتهای ظاهری؛
به گمانم آنها نیز شعر فردوسی به زبان فصیح عربیشان این گونه می خوانند:
چو یـمـن نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
دریغ است یـمـن چون که ویران شود
و باقی قضایا ...