جریان سومی که اصلاح طلب نیستند ولی از اصولگراها تنفر دارند!
نشانه های جریان انقلابیون بدون ولایت چیست؟/ ترکیب اجتماعی آخرین یاران محمود احمدی نژاد
سه شنبه ۲ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۵۲
کد مطلب: 559915
روز گذشته نقدهائی به جلسه بزرگداشت آقامصطفی مطرح شد که جنس مشابهی با حمایت از بقائی داشت؛ اجازه دهید بیشتر توضیح دهم.
نقد برخی گونه های انقلابی به جلسه بزرگرداشت آقا مصطفی این بود که چرا باید جلسه ای با حضور تعدادی فتنه گر در محضر رهبری انقلاب برگزار شود؟ اعتقاد داشتند رهبری نباید اینها را به حضور بپذیرد؛ احتمالن نظرشان محتشمی پور بود...
این افراد نیز از جهت تبارشناسی از باقی مانده های یاران احمدی نژاد محسوب می شوند.
اما یک سوال کلیدی وجود دارد؛
ترکیب اجتماعی این نحله سیاسی چیست؟ چطور فکر می کند؟ نسبت شان با دیگر گونه های سیاسی کشور چیست؟ خلاصه اینکه این افراد را چطور باید تحلیل کرد؟
این گونه سیاسی خودش را جریان سوم می داند. اصلاح طلب نیستند اما از اصولگراها تنفر دارند. برای همین ممکن است به "راس اصلاحات" نامه بنویسند، یا یک "فتنه گر افشاگر" را تکریم کنند، اما برای اینکه یک رای از طرفداران شان سمت اصولگراها در انتخابات نرود، هرکاری از دست شان بربیاید انجام دهند.
نشانه های این جریان چیست؟
در ماجرای فتنه اعتقاد داشته و دارند که آقایان موسوی و کروبی گناه شان از مرحوم هاشمی و علی لاریجانی و غیره کمتر است.
در ماجرای برجام اعتقاد داشته و دارند که تیم مذاکره کننده خائن و نفوذی استکبارند و رهبری در حال استیصال از تیم مذاکره کننده دفاع کرده است.
این گونه معتقد است نرمش قهرمانانه ناشی از مصلحت سنجی نظام بود و راهبردی غلط محسوب می شد. این افراد در ماجرای "نهی بزرگ" در علن و خفا رهبری را مورد انتقاد قرار دادند و بعد هم بحث ارشادی و مولوی را پیش کشیدند و آقای احمدی نژاد را به عبور از نهی رهبری تشویق کردند.
بخشی از این جریان در انتخابات گذشته رایشان یا سفید بود یا احمدی نژاد و بقائی!
این گونه سیاسی البته طیف بندی دارد و حب وبغض شان به آقایان احمدی نژاد و مشائی و بقائی در یک شعاع وجودی قرار ندارد. با این حال ذیل یک عنوان جمع می شوند؛ و آنهم "انقلابیون بدون ولایت" است.
ما با نحله ای مواجهیم که در "آرامانخواهی بدون واقع بینی" تاجائی پیش رفته است که به "انقلابی گری بدون ولایت" رسیده است. به جهت مبنائی نیز اعتقاد دارند هرنوع مصلحت سنجی، عافیت اندیشی است و "ولایت مصلحت اندیش" به جهت ضدیت با عدالت قابل اعتنا نیست.
این جریان احتمالن به نام عدالتخواهی، مقابل نظام خواهد ایستاد و یا با افسردگی خانه نشین می شود؛ و در هر دو حالت حذف می شود.
مردمان خسته از تحصن و حاشیه و بهانه و سرمایه سالاری و سیاست بازان (درد مردم فراموش کردگان) مجذوب گفتمانی متفاوت از جنس عدالت و شکستن فاصله طبقاتی و خدمت شدند. دیدن مسئولان بلندمرتبه ای که به جمع مردم محروم اقصی نقاط کشور می رفتند و در پی چاره جویی حل مشکلات بودند التیامی بود بر زخم محرومیتشان و اما این اقبال مردمی سند حمایت دائمی برای کسانی نیست که با این گفتمان بر مسند رسیدند. دولتمردان دولت های نهم و دهم مادامی که دغدغه خدمت داشتند نزد مردم هم مقبول بودند و مقبولیتشان نه بخاطر مرام سیاسی ایشان و کش مکش های سیاسی و اطوارشان بود! که اگر مکر و سیاست بازی و فریب و بازی رسانه، مقبولیت یا محبوبیت بسازد که اینان به گرد پای اصلاح طلبان نمیرسند! حمایت مقطعی مردم، اینان را دچار سوء برداشتی نموده که گویا با همه خطا و حاشیه، مردم همچنان حامی ایشان خواهند ماند.
کدوم عدالت خواهی؟؟؟ حالا باورتون شده مثلا چون احمدی نژاد ضد حسن روحانیه پس حتما عدالت خواهه؟؟ عدالت خواهی یعنی 140 نفر رو ببری نیویورک و یا اینکه استاندار اردبیل باشی و همزمان مدرک دکتری و هیات علمی درست کنی واسه خودت بدون حضور در دانشگاه؟؟؟عدالت خواهی یعنی میدان دادن به دار دسته مشایی برای چپاول؟؟؟ خودمون رو گول نزنیم: روسای جمهور سابق و فعلی هردو قدرت طلب اند منتهی یکی عدالت خواهی رو دستمایه کرده و یکی دیگه آزادی خواهی رو!!
سلام علیکم
چند سوال
1-چطور لودگی سیاسی و توده گرایی 30/7/96 تبدیل به جریان سوم شد؟
2-ایا مرحوم هاشمی در جریانات 88 قصور نداشت؟
3-آیا جریان اصولگرا در قضیه وزیر کار یا دو دو کردن مورد انتقاد رهبر قرار نگرفت؟
4-آیا با این استدلال می خواهید بفرمایید خود احمدی نژاد هم جزئ این جریان است؟
5-آیا در تیم مذاکره کننده جاسوس و نفوذی پیدا نشد؟
6-اگر این جریان در هر حالت حذف می شود هدف از نگارش این کلمات چیست؟
چند سوال
1-چطور لودگی سیاسی و توده گرایی 30/7/96 تبدیل به جریان سوم شد؟
2-ایا مرحوم هاشمی در جریانات 88 قصور نداشت؟
3-آیا جریان اصولگرا در قضیه وزیر کار یا دو دو کردن مورد انتقاد رهبر قرار نگرفت؟
4-آیا با این استدلال می خواهید بفرمایید خود احمدی نژاد هم جزئ این جریان است؟
5-آیا در تیم مذاکره کننده جاسوس و نفوذی پیدا نشد؟
6-اگر این جریان در هر حالت حذف می شود هدف از نگارش این کلمات چیست؟
جهان نیوز از این پس خبری از احمدی نژاد نزن مجبوری مگه
هر وقت از احمدی نژاد گذاشتی بیشترین نظرو مردم گذاشتن
همیشه هم نظرات موافق احمدی نژاد ۹۰ درصده که همه رو هم به لطف ولایت مداری و خود خدا پنداریتان حذف می کنید
تو نظرات دو سه تا موافق احمدی نژاد ول میدی اونام بیشترین لایکو می خوره و نظرات مخالف احمدی نژاد بیشترین آنلایک
روز به روز عصبانیتتان از محبوبیت آن مرد بیشتر می شود
و روز به روز پیش مردم ضایع تر می شوید
والعاقبة للمتقین
تو اول رنگ پرچمت رو درست کن! که زیر بیرق کفار کامنت نذاری ، بعد افاضه کن!
خوارج کسانی بودن که خیلی خود را خیلی به پیامبر می چسباندند! از بیت المال بسیار به کیسه زده بودند! خیلی ادعای دینداری داشتند!
خیلی خود را دلسوز شریعت نبوی و دلسوز تر از امام علی ع می دانستند!
اما همراهان دکتر احمدی نژاد زمانی انگ انحراف و خوارج را خوردند که اتفاقا با همان مدعیان دروغین و وارثانی خیالی انقلاب در افتادند!
و سئوال کردند چه کسی شما را به این مسئولیت ها، قدرت و ثروت رسانده؟ و چرا پاسخگو نیستید که از کجا آورده اید؟
و چه کسی گفته شما باید نسل اندر نسل بر مدیریتها تکیه بزنید؟ مگر کشور نخبه و مدیر کم دارد که شما با کهولت سن و زوال عقل باید همچنان بمانید؟ چرا در حوزه مدیریت کشور گردش نخبگان ومدیران بادی محدود به دایره خانوادگی و حزبی شما باشد؟
شما چه هزینه ای برای پیروزی انقلاب و دفاع مقدس و مبارزه با استکبار و صهیونیزم بین المللی کرده اید که اینقدر پر اداع و زیاده خواهید؟
و این شد " جنگ احزاب" راه انداختند و همچنان ادامه دارد.
نباید اظهارات و وجود افرادی مثل مشایی به تعداد کمتراز انگشتان یک دست ، وجود کامل و نورانی جریان ضد اشرافی را تیر باران کند!
که متاسفانه الان اینگونه است.
و خوراج از احزاب منفعت جو،دادمیزنند فلانی خوارج است!
حال آنکه خود مصداق ناکثین و قاسطین و مارقین انند.
بنابراین مواظب باشیم نیروهای انقلابی و پاکدست و خدوم را با بازی در پازل حلقه زر-زور- تزویر ، افراطی و ضد انقالب و ضدولایت فقیه قلمداد نکنیم و بجان هم نیفیتم که اگر چنین کردیم آش همین است و کاسه همین!
باند ... قدرت را بدست گرفته و با انگ افراطی همه نیروهای دلسوز را حذف یا به حاشیه میرانند! مثل الان!
غارتگران ومفسدان و جاسوسان شده اند مشاور فمذاکره کننده و مسئول کشور!
و ما افتاده ایم بجان هم که یه جوری همدیگر را متهم به خوارج و دزدی و ... کنیم! اما دزد نجومی بگیر حرامخوار ، شتر را با بارش برده!
از ان طرف ، یارو برجام و گلابی هایش را چیده و عازم فرنگ است!
و از این طرف احمدی نژاد باید برای گم شدن لنگ کفش شهروندی در استقبال مردمی از رئیس جمهور پاسخگو و محاکمه شود!
عزیز برادر! مواظب باش یه وقتی تو را هم بخاطر اعتراضت به فساد، بجرم تشویش اذاهان عمومی نفرستند پیش بقایی!
آخه این روزها حالت " عدالت" خیلی خوب است.
خوارج کسانی بودن که خیلی خود را خیلی به پیامبر می چسباندند! از بیت المال بسیار به کیسه زده بودند! خیلی ادعای دینداری داشتند!
خیلی خود را دلسوز شریعت نبوی و دلسوز تر از امام علی ع می دانستند!
اما همراهان دکتر احمدی نژاد زمانی انگ انحراف و خوارج را خوردند که اتفاقا با همان مدعیان دروغین و وارثانی خیالی انقلاب در افتادند!
و سئوال کردند چه کسی شما را به این مسئولیت ها، قدرت و ثروت رسانده؟ و چرا پاسخگو نیستید که از کجا آورده اید؟
و چه کسی گفته شما باید نسل اندر نسل بر مدیریتها تکیه بزنید؟ مگر کشور نخبه و مدیر کم دارد که شما با کهولت سن و زوال عقل باید همچنان بمانید؟ چرا در حوزه مدیریت کشور گردش نخبگان ومدیران بادی محدود به دایره خانوادگی و حزبی شما باشد؟
شما چه هزینه ای برای پیروزی انقلاب و دفاع مقدس و مبارزه با استکبار و صهیونیزم بین المللی کرده اید که اینقدر پر اداع و زیاده خواهید؟
و این شد " جنگ احزاب" راه انداختند و همچنان ادامه دارد.
نباید اظهارات و وجود افرادی مثل مشایی به تعداد کمتراز انگشتان یک دست ، وجود کامل و نورانی جریان ضد اشرافی را تیر باران کند!
که متاسفانه الان اینگونه است.
و خوراج از احزاب منفعت جو،دادمیزنند فلانی خوارج است!
حال آنکه خود مصداق ناکثین و قاسطین و مارقین انند.
بنابراین مواظب باشیم نیروهای انقلابی و پاکدست و خدوم را با بازی در پازل حلقه زر-زور- تزویر ، افراطی و ضد انقالب و ضدولایت فقیه قلمداد نکنیم و بجان هم نیفیتم که اگر چنین کردیم آش همین است و کاسه همین!
باند ... قدرت را بدست گرفته و با انگ افراطی همه نیروهای دلسوز را حذف یا به حاشیه میرانند! مثل الان!
غارتگران ومفسدان و جاسوسان شده اند مشاور فمذاکره کننده و مسئول کشور!
و ما افتاده ایم بجان هم که یه جوری همدیگر را متهم به خوارج و دزدی و ... کنیم! اما دزد نجومی بگیر حرامخوار ، شتر را با بارش برده!
از ان طرف ، یارو برجام و گلابی هایش را چیده و عازم فرنگ است!
و از این طرف احمدی نژاد باید برای گم شدن لنگ کفش شهروندی در استقبال مردمی از رئیس جمهور پاسخگو و محاکمه شود!
عزیز برادر! مواظب باش یه وقتی تو را هم بخاطر اعتراضت به فساد، بجرم تشویش اذاهان عمومی نفرستند پیش بقایی!
آخه این روزها حالت " عدالت" خیلی خوب است.
اصل مطلب شما که الان افرادی فاسد و غربگرای ابو موسی اشعری و معاویه صفت (اشرافی و بزدل و مزور و دزد و...) بر بخشی از حاکمیت نظام سلطه یافته اند درست است و شکی در آن نیست. این که بچه حزب اللهی ها هم نباید به جان هم بیفتند درست است. این یک محور می خواهد و آن ولی فقیه است نه کس دیگری تا به جان هم نیفتند و عدالتخواهی هم شعار بزرگ انقلاب است. آقای احمدی نژاد و دولتش هم در زمان دولت نهم زحمت خارق العاده ای برای کشور و انقلاب و نظام کشیدند و برای خودش و خودشان هم دشمن درست کردند چون مورد تشویق استثنایی ولی فقیه قرار گرفتند. وقتی ولی فقیه فرمودند شما شعارهای انقلاب را احیا کردید. معنیش این است که این ها را دولت هاشمی و خاتمی از بین بردند و منزوی ساختند و شما دوباره این مرده ها را زنده کردید و این حرف بزرگی بود که جریان منحرف اصلی در انقلاب دقیقا می فهمیدند مخاطب این سخنان کیست و چون نمی توانستند رودر رو با آقا درگیر شوند با احمدی نژاد تسویه حساب کردند. اما مشکل این است که آقای احمدی نژاد بر این روال صحیح خودش نایستاد و منحرف شد. حالا هم اگر کسی در این مورد بحث می کند باید بگوید که ایشان آن آدم ولایتمدار دوران دولت نهم و قبلش نیست و تغییر کرده است و دلایل و آثارش هم خیلی روشن است. آن منحرف های اصلی که صدمه مخربی به مسیر امام راحل زدند سرجای خودش ولی ایشان هم همان اشتباه را از این طرف کرد. به قولی خواست از آن طرف نیفتد رفت از این طرف افتاد. لذا توجه دادن نیروهای ارزشی و حزب اللهی به این است که خود آقای احمدی نژاد و اطرافیان سفت و سختش دیگر قابل اعتماد نیستند. این البته تاسف دارد که جریان منحرف اصلی که باید منزوی شود با ترساندن و فریب دادن اکثریت مردم با رای آن ها در دولت و حتی در جاهایی خارج دولت سرکار است و اینها که می خواستند با آن مقابله کنند و شروع هم کردند حالا خودشان به دلیل حرکت نکردن در مسیر ولی فقیه گرفتار انحراف شده اند. بله این تاسف دارد ولی خود شیفتگی و خود کفا دانستن خود عاقبتش همین است. به هر حال خوارج اصلی همان جریان غربگرای ظاهر الصلاح اند و این جریانی که احمدی نژاد درست کرده است هم اگر در مورد رهبری چون و چرا داشته باشند که بعضا دارند نیز به آن ها ملحق خواهند شد. لذا توجه به احمدی نژاد و گفتن انحرافات برای این است که عده ای از مسیر ایشان به انحراف نیفتند. البته نباید فقط به ایشان توجه کرد در کنارش باید باند و جریان اشرافی غربگرای مزور واقعا ضد ولایت فقیه را هم رسوا کرد. قاعده ای که در انقلاب یاد گرفتیم این است که ملاک حق و باطل ولی فقیه است. از غدیر تا کنون. بعضی جوانان شیفته سبک و رفتار آقای احمدی نژاد در ساده زیستی و تهاجمی برخورد کردن با دشمن و عدالتخواهی و...بودند. قبلا که ایشان را نمی شناختند در حالی ایشان بود الان هم افرادی هستند که چنین خصوصیاتی را بدون این انحرافات دارند ولی نمی شناسند. لذا دلبسته ارزش ها باشیم نه اشخاص. اگر تقوا نشان دهیم خداوند خودش آن ها را به ما خواهد شناساند. تقوا یعنی ببینیم رهبر و ولی فقیه چه می گوید و عمل کنیم. به نظر بنده حقیر کسی نباید دنبال سرکار آمدن آقای احمدی نژاد باشد. ایشان خودش تمام شد. البته اگر علنا استغفار و توبه کند شاید بتواند برگردد. اما باید دنبال شعارهای دولت نهم بود چون تایید ولی فقیه را دارد. آدمی را یافت که بدون انحراف دنبال تحقق آن شعارها در مسیر ولی فقیه باشد. البته این جریانات در تاریخ اسلام بی سابقه نیست و کسی هم تضمین شده نیست مگر به ریسمان ولایت چنگ زند یعنی به ریسمان امام خامنه ای در عصر حاضر.
با این که مدتی از وقت این مطلب گذشته ولی برای نویسنده ممکن است مفید باشد. ببینید مسائل را مکتبی نگاه کنید نه سیاسی. یک فرقش را می گویم خودتان باقی را متوجه شوید. برای یک آدم مکتبی اصلا اهمیت ندارد باشد یا حذف شود. مهم انجام تکلیفش است. مردم به او نیاز دارند نه او به مردم. مردم باید هجوم بیاورند و از حضرت امیر (ع) بخواهند با او بیعت کنند. حالا نکنند و به تعبیر شما مثلا امیرالمومنین (ع) را حذف کردند. مردم خودشان در طول تاریخ ضرر کردند. البته خدای نکرده اشتباه نشود خدای ناکرده نمی گویم احمدی نژاد حضرت علی (ع) بود و حذف می شود یا شد و.. بلکه بحثم مبنایی است. اما برای آدم سیاسی حذفش مصادف با حیاتش است و ممکن است خودکشی هم بکند و یا افسرده شود چون برای خدا کار نمی کند. خوب در ادامه اول مسلمانی خودمان را برای شما شهادت بدهم! بنده معتقدم احمدی نژاد و دوستان و طرفدارانش از خط ولایت فقیه جدا شدند. یعنی ولی فقیه حجت شرعیست برای ما، بنشیند یا قیام کند. ممکن است اطرافیان و مردم چیزی را که امام مایل نیست به او تحمیل کنند(توجه شود مردم رای امام را تباه می کنند) مانند خود حضرت امیر (ع) و امام حسن (ع) که امام برای حفظ خود اسلام آن را قبول می کنند تا ان شا الله مردم در طول زمان متوجه اشتباه خودشان بشوند و برگردند. اصل خود اسلام و نظام از فروع دین بالاتر است. یعنی همین که ظاهرا مردم مسلمانند و به ظواهر دین عمل می کنند و از ماذنه ها بانگ لا اله الا الله و محمد رسول الله و علی ولی الله بلند می شود از بین نرفته است و مردم کلا اسلام و دیانت را کنار نگذاشته اند مهم است. چون این که نباشد که یعنی دیگر سر چه چیزی بحث کنیم دیگر مردم کافرند. به هر حال لا رای لمن لا یطاع. از این بالاتر مردم ممکن است هم برنگردند و توبه عملی هم نکنند در هر صورت ولی فقیه باید همین جامعه را اداره کند. یعنی ممکن است فردا همین افراد و مردمی خیلی چیزها را دیگر عمل نکنند ولی ولی فقیه باید همان جامعه را حتی اگر کافر و مشرک باشند اداره کند. چون وجودش در مقایسه با دیگران برای آن جامعه مفیدتر است و چه بسا در سایه او بعضی مسائل الهی و اسلامی هم عمل شود. اوجش این است که مردم همه معتقد و عامل باشند ولی در هر حدی که شد ولی فقیه سعی می کند جامعه را هدایت کند. بعضی از مطالبی که احمدی نژاد و... بنابر قول شما در مورد هاشمی و لاریجانی و.. می گویند بی ربط نیست ولی از نظر بنده اینها با هم تفاوتی ندارند جز این که لاریجانی باز ظاهر را حفظ می کند. لذا این وسط اینها ممکن است حرف درستی هم بزنند که نباید قربانی انحراف داشتنشان بشود. در هر صورت ممکن است برجام خیانت باشد(البته بنده خودم معتقدم عاملان برجام قصد خیانت نداشتند ولی نتیجه کارشان خیانت شد و البته برای مردم هم درس خوبی شد به خصوص نسل های جدید) ولی باید دنبال ولی فقیه بود چون او مصالح را تشخیص می دهد. او در قله است و از بالا چیزهایی را می بیند که ما نمی بینیم. در هر صورت ممکن است همان طور که گفتم ولی فقیه مصلحت سنجی بکند (با توجه به حال مریض یعنی ماها یعنی مردم) و با کسانی هم ملاقات بکند و...ولی همه اش به خاطر حفظ اصل نظام است و او حجت شرعیست نه تحلیل های بنده و ... مشکل اکثر افرادی که منحرف می شوند این است که متوجه نیستند که شیعه حجت شرعی باید برای کارهایش داشته باشد و نمی شود هر کسی هر کاری دلش خواست بکند و بنشیند تحلیل کند و تفسیر به رای و بعد اقدام کند بلکه باید مطابق رهنمودهای ولی فقیه عمل کند و گرنه منحرف می شود و در برابر خداوند روز قیامت هم حجت و دلیلی ندارد. به نظرم نویسنده باید کمی مکتبی فکر کند و گرنه فردایی خود ایشان هم دچار همین وضع اینها می شود. احمدی نژاد حدود 61 سالش است و حداقل بیش از 40 سال قبل اهل ولایت و... بوده است و آخرش اینگونه شد. شما و بنده هم اگر نکته بالا را توجه نکنیم به همین سرنوشت دچار می شویم. البته ممکن است این افراد در آینده توبه کنند و برگردند و ما بلغزیم.
هیچوقت نفهمیدم چرا انقدر اصرار بر دور کردن افراد اجتماعی کارا از رهبری و نزدیک نمایاندن دوزیستان سیاسی دارید!
عدالتخواهی بد است؟
نقد حاکمیت در مواجهه با افراد موثر در فتنه88 بد است؟
شکایت از نحوه پیشبرد برجام در مجلس بد است؟
چطور نتیجه گرفتید که اینها انقلابیون بدون ولایتند؟