چه کربلاست که آدم به هوش مي آيد هنوز ناله زينب (س) به گوش مي آيد.
چه کربلاست که چون نام کربلا ببرند فلک به ناله، ملک در خروش مي آيد.
چه کربلاست کز آن بوي سيب مي آيد صداي ناله مردي غريب مي آيد.
چه کربلاست که سقاي آن شده بي دست عدو ز کينه، سرش با عمود کين بشکست.
چه کربلاست که بوي عبير مي آيد صداي کودک ناخورده شير مي آيد.
چه کربلاست که آبش به قيمت جان است به گوش جان همه جا ناله هاي طفلان است.
چه کربلاست کز آن ناله رباب(س) آيد صداي ناله « لالا علي، بخواب » آيد.
جواب طفلک شش ماه داده شد با تير عدو به تير جفا داده بود او را شير.
مگر به کربوبلا، آب قيمت جان است چرا نگفته کسي اين حسين (س) مهمان است؟
چرا نگفته کسي آب مهر مادر اوست براي چيست که عطشان علي اصغر (س) اوست؟
چرا به تشنه لبان هيچ کس جواب نداد به کام تشنه شان يک دو جرعه آب نداد؟
چه کربلاست علي اکبر (س) ارباً ارباً شد شهيد کينه به پيش دو چشم بابا شد.