اين نگراني وجود دارد كه نه تنها مباني اعتدال دولت تدبير دكتر روحاني در شوراي چهارم رعايت نشود، بلكه رفتارهاي تندتري نيز ظهور و بروز پيدا كند.
به گزارش جهان به نقل از جوان، زماني كه سرنوشت شوراي اول شهر تهران در سال سوم فعاليت خود به تعطيلي كشيده شد و شكستهاي پيدرپي اصلاحطلبان رقم خورد، برخي عقلاي اصلاحطلب تيغ تند نقد را متوجه رفتار بزرگان قوم خود كردند و به صراحت گفتند اي كاش شوراي شهر تا اين حد تركيب سياسي پيدا نميكرد و بعدها كه با رويگرداني مردم از عملكردشان در عرصههاي ديگر مواجه شدند، سعي كردند درست از جايي كه شكست را تجربه كرده بودند، رفتار خود را اصلاح كنند اما از آنجا كه مشي اصولگرايان در شوراهاي دوم و سوم فارغ از هر گونه سياسيكاري بود و صرفاً كار و تلاش مبناي رفتار اصولگرايان در اين نهاد مردمي بود، جماعت اصلاحطلب با وجود نفوذ برخي چهرههاي سياسي خود به درون شورا نتوانستند مسير فعاليت و كاري شورا را تغيير دهند. اين بود كه شوراهاي دوم و سوم با سربلندي و نمره خيلي خوب دوران خود را سپري كردند، آنگونه كه حتي مخالفان اصلاحطلب بيرون از شورا نيز بر سلامت و عملكرد مثبت آن به كرات در مصاحبههاي خبري خود صحه گذاشتند. ظاهراً يك پيمان نانوشتهاي نيز در بين اصولگرايان و حتي اصلاحطلبان امضا شده بود كه به دور از جنجال سياسي و رسانهاي فقط و فقط به كار خويش در عرصه خدمت به مردم فكر كنند تا آنجا كه اين مشي و تفكر مبنايي شد براي همه شوراهاي شهر در سراسر كشور و در كمتر شهري ديده ميشد اختلافات ريشهداري كه مانع كار و خدمت براي مردم است در بين اعضاي شورا شكل گرفته باشد. اما اينكه چرا شوراي دوم و سوم به سرنوشت شوراي اول دچار نشد، چند دليل براي آن وجود دارد.
۱- پرهيز از سياسيكاري و سياستبازي و تلاش براي ورود نيروهاي دلسوز، متخصص و متناسب با ضرورتها و نيازهاي مردم به شورا و اين درست برخلاف رفتاري بود كه در شوراي اول از سوي اصلاحطلبان شاهد بوديم. بهترين استدلال در چرايي شكست اصلاحطلبان در اولين تجربه خود در مديريت شوراي شهر تهران، سخنان صريح و بيپرده عطريانفر است كه روزگاري رياست اين شورا را بر عهده داشت. وي بعد از فروپاشي و تعطيلي شوراي شهر تهران در جمع شاخه جوانان حزب تعطيل شده مشاركت قزوين زماني كه در معرض اين پرسش قرار ميگيرد كه چرا وضعيت شوراي تهران در دوران مسئوليت شما به اينجا كشيده شد، گفته بود: «اين سؤال را رئيسجمهور (خاتمي) هم از من داشتند و من در پاسخ به وي گفتم مگر شما توقعي غير از اين داشتيد. وقتي شما ۱۵ نهنگ، كه حداقل چهار نفر از آنها نظير عبدالله نوري داراي سابقه وزارت بودند، در يك آكواريوم نگهداري ميكنيد، نبايد انتظار آن را داشته باشيد كه اين نهنگها آرام باشند، چرا كه طبيعي است روزي با فشار اين نهنگها شيشه آكواريوم شكسته و آنها به بيرون ميآيند. اين سخن عطريانفر حكايت از آن داشت كه دوم خرداد پس از رسيدن به قدرت، به تنها چيزي كه در عرصه فعاليت شهري - آن هم شهري همانند تهران- فكر نميكرد، خدمت به شهروندان بود. از همين رو تمام تلاش خود را كردند تا سهم عناصر دوم خرداد را از قدرت بدهند. غافل از آنكه غالب عناصر اعضاي راهيافته به شورا، اين عرصه را بسيار حقيرتر از آن ميدانستند تا براي آن خدمتي انجام دهند و ديگراني هم كه توفيق راهيابي به شورا را نيافته بودند به دنبال كسب موقعيت مالي خود در سازمان ميادين ترهبار و... بودند تا از اين رهگذر صدها ميليون تومان به جيب بزنند. امروز شايد در جبهه اصلاحطلبان، سياست شوراي اول به شكل زمخت سياسي خود حاكم نبوده و از عناصر تند و افراطي شوراي اول در شوراي چهارم خبري نباشد، ولي رفتارهايي كه در روزهاي اخير در مقابل يك عضو اصلاحطلب اين شورا بروز يافته، نشان از آن دارد كه سايه سياسيون خارج از شورا كه نهنگوار به دنبال تصاحب قدرت هستند، بر گرده اين نهاد مردمي سنگيني ميكند و باز اين سياسيون اصلاحطلب هستند كه ميخواهند بار ديگر معادله عملكرد اصلاحطلبان را در شوراي چهارم همچون شوراي اول تعيين كنند.
۲- يكي از توفيقهاي بزرگي كه تاكنون اصولگرايان در عرصه مديريت شهري داشتهاند، رفتارهاي همراه با متانت كساني بوده است كه سكان رياست شوراي شهر را در دست داشتهاند. شخصيتي همچون دكتر چمران كه نزاكت و ادب او زبانزد خاص و عام است، يقيناً تاكنون توانسته بسياري از چالشهاي شوراي شهر را حل و فصل كرده يا به حاشيه بكشاند و اين در حالي است كه در شوراي اول درست عكس مواضع رياست شوراي اول و دوم عمل ميشده است و رفتار آقاي مسجدجامعي در جايگاه رياست شوراي چهارم نيز با خانم الهه راستگو عضو اصلاحطلب اين شورا ثابت كرد ظرفيت اصلاحطلبان براي اشاعه برخوردهاي اخلاقي و مشي ديني بسيار پايين است و اين نگراني وجود دارد كه نه تنها مباني اعتدال دولت تدبير دكتر روحاني در شوراي چهارم رعايت نشود، بلكه رفتارهاي تندتري نيز ظهور و بروز پيدا كند كه برخي نشانههاي آن گوياي اين واقعيت تلخ است كه از آن جمله ميتوان به ترك برخي اعضاي اصلاحطلب شورا در هنگام سخنراني الهه راستگو از صحن جلسه شورا آن هم فقط به بهانه رأي دادن به قاليباف به عنوان شهردار اشاره كرد.
۳- همان زمان كه برخي اخبار ناخوشايند از قبيل وعدههاي آنچناني به برخي اعضاي اصولگراي شورا يا كساني كه گرايش بيشتري به اصولگرايان داشتند، در فضاي اطراف بهشت منتشر ميشد تا به جاي رأي به چمران به مسجدجامعي رأي داده يا به جاي انتخاب قاليباف، محسن هاشمي را براي شهرداري انتخاب كنند، صرفنظر از درست يا غلط بودن اين اخبار، اين نگراني وجود داشت كه پاشنه شورا بار ديگر به روي همان دري بچرخد كه در سالهاي قبل از ۸۱ آن را تجربه كرده بوديم و طبيعي است در چنين شرايطي تنها اخلاق ماكياولي سودجويانه حاكم خواهد شد و هيچ نشانهاي از اخلاق علوي و اسلامي نخواهد بود. بنابراين هنوز كه اتفاق خاصي نيفتاده بايد اعضاي شوراي شهر اين ميثاق را با خويش ببندند كه اولاً وامدار هيچ فرد يا گروهي نباشند و تنها به مردم پاسخگو باشند ثانياً آلاف و الوف دنيوي را فراموش كرده و تنها هدفشان خدمت به خلق باشد و بس.
۴- شوراي شهر تهران به عنوان اولين تجربه پس از به ظاهر پيروزي اصلاحطلبان، آزمون و محك خوبي براي اعتدالگرايي و رفتارهاي اعتدالي دولت تدبير و اميد است. اگر آنها نتوانند فلان عضو خود را به جهت رأي مخالف تحمل كرده و با توهين و استهزا به دنبال طرد او از صحنه باشند، چگونه بايد باور كرد كه اعتدال در مورد رقبايي كه مشي رفتاري و سياست متفاوتي از اصلاحطلبان دارند، رعايت خواهد شد.