کارشناس شعر و ادبیات کودک:
هنر و ادبیات مستقل نداریم
يکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۲۴
کد مطلب: 410132
آقایاری در این نشست به مبانی ادبیات کودک و نوجوان اشاره کرد و اظهار داشت: ادبیات کودک و نوجوان با علوم تربیتی، روانشناسی و روانشناسی رشد، جامعه شناسی، فلسفه و دین هم پوشانی و ارتباط مستقیم دارد و نگاه کلاسیک تخطی ادبیات کودک از مبانی تربیتی را آسیب زا می داند.
ایشان نبود مبانی نظری و ساختار مستقل ادبی و همچنین مبانی غلط مخاطب شناسی را دو نقطه ضعف جدی حوزه ادبیات دانست و اظهار داشت: ادبیات آمیختگی محتوا و فرم است و برای رسیدن به ادبیات مستقل باید فرم مستقلی طراحی شود.
در حوزه ادبیات کار جدی پژوهشی و آموزشی انجام نمی شود
وی افزود: متأسفانه در حوزه ادبیات پژوهشگاه تخصصی وجود ندارد و دانشگاه ها نیز کار جدی در این زمینه انجام نمی دهند لذا مبانی نظری اسلامی و بومی در حوزه ساختار ادبی وجود ندارد.
مسئول دفتر شعر حوزه هنری با انتقاد از ساختار آموزشی دانشگاه ها گفت: متأسفانه هیچ الزامی وجود ندارد که دانشجویان و فارغ التحصیلان ادبیات حتی تا پایان دوره دکتری یک داستان و رمان بخوانند، از اینرو فارغ التحصیلان این رشته اکثرا آشنایی کامل و صحیحی با فرم و ساختار ادبی ندارند.
این نویسنده و کارشناس ادبیات تصریح کرد: به دلیل ضعف در حوزه نظری ادبیات هیچ مبنا، دستگاه نظام مند و روش نقد ادبی مستقل در ادبیات ایرانی اسلامی وجود ندارد و ادبیاتمان بی شناسنامه و هویت است.
هنر و ادبیات مستقل نداریم
آقایاری ساختار و مخاطب شناسی تولیدات ادبی را براساس مبانی غربی دانست و گفت: حتی اگر محتوای تولیدات هنری ما برآمده از مفاهیم دینی باشد اما چون ساختار و فرم آنها کاملا غیر دینی و بومی است نتوانستیم تولیدات مستقل هنری داشته باشیم.
وی با بیان ناتوانی ساختار و فرم هنری غربی در بیان برخی مفاهیم دینی و معرفتی اظهار داشت: برای تولید هنری بر اساس مبانی اسلامی ایرانی باید تعریف جدیدی در پیوند بین محتوا و فرم ارائه کنیم و تا فرم مستقلی در ادبیات تعریف نشود نمی توانیم از تولیدات مستقل ادبی صحبت کنیم.
مدیر ادبی امور استانهای مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری گفت: در کنار ساختار، تغییر و تحولات مخاطب هم معضل دیگر هنر امروز است.
وی افزود: به جهت گسترش روزافزون ابزارها، در کنار ساختار، مخاطب هم تحول داشته و قابلیت هایش افزایش یافته، از اینرو نگاه مدرن و پسامدرن به مخاطب وفادار نیست و معتقد است هنرمند الزامی برای فکر کردن به مخاطب ندارد.
کم توجهی به مبانی دینی و بومی سبب وابستگی نظری به مبانی ادبیات غرب
آقایاری ادامه داد: ما معتقدیم علیرغم وجود تغییرات در رفتارها و واکنش های مخاطب، اما هر انسان از عنصری ثابت در وجودش به نام فطرت برخوردار است، لذا مخاطب شناسی ما با مخاطب شناسی غربی نیز تفاوت فاحش دارد که متأسفانه هیچ اقدام نظری برای تعریف و تبیین نگاه ایرانی اسلامی در حوزه مخاطب شناسی هم انجام نشده است.
این كارشناس ادبيات داستانی و شعر در پایان کم توجهی به مبانی دینی و بومی را سبب وابستگی نظری ما به مبانی ادبیات غرب بیان و خاطر نشان کرد: برای هر تولید هنری در زمینه های دینی لازم است با مطالعات کافی مبانی نظری آن را تولید و سپس به تولید اثر هنری بپردازیم.
