شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 27 Apr 2024
 
۱
۱

۱۷ روز کلنجار رفتن با مرگ فقط با برگ مو

دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۲۱
کد مطلب: 408966
اگر کتاب «حماسه تپه برهانی» یا کتاب‌هایی شبیه این متعلق به کشورهای غربی بود آنقدر پیرامون این چنین کتابهایی فیلم و رمان و داستان می‌نوشتند که آن را اسطوره می‌کردند.
۱۷ روز کلنجار رفتن با مرگ فقط با برگ مو
به گزارش جهان، فارس در یادداشتی به قلم ابوالفضل طاهر خانی آورده است، اگرچه کتاب «حماسه تپه برهانی» از نظر ادبی یک خاطره محسوب می‌شود که نویسنده در آن حدود ۲۴ روز از خاطره خود را- از روزی که به جبهه اعزام می شود تا موقعی که حوادثی شگفت برایش اتفاق می‌افتد تا سرانجام به شهر خود باز می گردد- به صورت یادداشت‌های روزانه به ثبت رسانده است.

اما از نظر پرداخت و درونمایه یکی از کتاب‌های ماندگار دفاع مقدس است که ارزش فرهنگی و ادبی آن از خیلی از داستانهای دفاع مقدس بالاتر و فنی‌تر است.

وقوع خاطرات در مردادماه سال ۶۲ بر راوی گذشته است، اما نویسنده، این خاطرات را سال ۶۵ نوشته است.

وی در مقدمه کتاب می‌نویسد: «مدتی بود که بار سنگین این امانت بر کتف‌های حقیرم احساس می‌کردم، اما زبان و قلم خویش را از ترسیم عمق ارزشی که اینان آفریدند، قاصر می‌یافتم.»

به هرحال ناشر کتاب را در نهمین سالگرد دفاع مقدس یعنی درسال ۶۷ چاپ و منتشر می‌کند .

این کتاب در سال ۷۳ به چاپ دوم می‌رسد.

سالها بعد نویسنده کتاب با بازنویسی حجم کتاب را به ۲۴۸ صفحه می رساند و منتشر می‌سازد که بلافاصله به چاپ دوم می‌رسد.

اگر کتاب «حماسه تپه برهانی» یا کتاب‌هایی شبیه این متعلق به کشورهای غربی بود آنقدر پیرامون این چنین کتابهایی فیلم و رمان و داستان می‌نوشتند که آن را اسطوره می‌کردند.

کتاب «حماسه تپه برهانی» اگر چه در گونه ادبی خاطره و زندگینامه خود نوشت جای می‌گیرد اما این کتاب از نظر ساختار و درونمایه و پرداخت پا به پای یک قصه و رمان پیش می‌رود، هر چند وقوع حوادث رویداده برای راوی باعث شده که این خاطره جذاب بشود ، اما پرداخت خوب نویسنده را نمی توان نادیده گرفت.

ساختار

نویسنده قبل از اینکه ۲۴ روز خاطرات خود را از عملیات والفجر ۲ روایت کند و وارد ماجرای اصلی شود حدود ۴۵ صفحه از خاطرات خود را به پشت جبهه، زندگی، حوادث انقلاب و دوران دانشجویی و شروع جنگ تحمیلی اختصاص داده است.

از صفحه ۴۶ نویسنده با ثبت تاریخ روزانه از ۱/۵/۶۲ تا ۲۴/۵/۶۲خاطرات خود را به صورت روزنوشت نوشته است .

البته این خاطرات همانطور که گفتم در سال ۶۵ نوشته شده است و نویسنده با آرامش و مرور خاطرات گذشته‌اش اقدام به نوشتن کرده است.

ساختار کتاب اصول فصل و بخش بندی رایجی که در قصه و رمان است، رعایت نکرده است اما جذابیت قصه به گونه ای است که این نواقص جزیی را تحت پوشش قرارد می دهد؛ هر چند سالهای بعد نویسنده به بازنویسی کتاب پرداخته است و نگارنده احتمال می دهد که نویسنده راوی این جزئیات را نیز رفع کرده باشد.

قصه

در خاطرات «حماسه تپه برهانی» ویژگی‌های یک قصه موج می زند .

راوی در عملیات والجر ۲ ، به همراه گروهانشان ، ارتفاعی را تسخیر می‌کنند ، دشمن پاتک می‌زند .

آنها در محاصره عراقی‌ها می افتد، به طوریکه نه نیروی کمکی می‌تواند به دادشان برسد و نه َآب و آذوقه می توانند به آنها برسانند.

با بی آبی در حالیکه مجروحین وشهدای زیادی بر روی دستشان مانده ، روزهای سختی را می گذرانند.

کم کم مهمات و آبشان به انتها می رسد و عراقی های ارتفاعات و پاسگاهی که در آن قراردارند به تصرف خود در می آورند.

راوی و چند نفر دیگر تلاش می کنند از پشت ارتفاعات از سطح شیب دار ۸۰ درجه خود را به پایین ارتفاعات برسانند و در حال سقوط به محل درخت زاری می رسند که رودی از زیر درختان جاری است، رفع تشنگی می کنند .

با شلوار راوی برای دست مجروحش پارچه پانسمان درست می کنند.

حدود هفده روز با مرگ دست و پنجه نرم می کنند و با برگ درخت مو تغذیه می کنند.

تا سرانجام نیروهای خودی می آیند و نجاتشان می دهد.

قصه خاطرات «حماسه تپه برهانی» به مانند یک قصه دارای تعلیق است.

موقعی که عراقی ها به پایین تپه می آیند و به جستجوی آنها می پردازند .

اما پیدایشان نمی کنند .

( این صحنه فصلی از یک قصه نفس بر و پر تعلیق است)، موقعی که راوی احساس می کند اگر مقداری نخ داشت می توانست شریان دستش را ببیند تا خونریزی قطع شود و ناگهان جرقه ای به ذهن دوستش - حسین - می زند و تسبیحش را از جیبش بیرون می آورد و با نخ آن شریان دست راوی را می بندد تا خون بند بیاید .

به هنگامی که آخرین برگهای درخت مو که در میان سایر درختان وجود دارد به اتمام می رسد راز و نیاز خود را با خدا بیشتر می کنند.

و روز بعد نتیجه می گیرند. کشش وانتظار و تعلیق در این صحنه موج می زند .

آیا نجات پیدا می کنند یا براثر گرسنگی و جراحت وارده به شهادت می رسند.

پیرنگ

خاطره‌ها ساحتار خاص خودشان را دارند، به طوریکه خواننده از این خاطرات انتظار قصه پرتعلیق ندارد، اما پیرنگ کتاب «حماسه تپه برهانی» پیرنگ خوش ساختی است ، مخصوصا از آنجایی که راوی و دوستش به پایین تپه سقوط می کنند.

پیرنگ کتاب قوی تر است و به پیرنگ قصه نزدیک تر می شود.

نثر و پرداخت

کتاب «حماسه تپه برهانی» هر جند شناسنامه خاطره و زندگی نامه را بر پیشانی دارد اما از نظر پرداخت و توصیف وقایع و عملکرد شخصیت ها به مانند یک قصه عمل کرده است ، اما قصه نیست ، روایت جنس خاطره به گونه ای که جذابیت یک قصه رانیز دارد .

گفتم: «برادرها چاره ای نیست باید خود را به پایین بیندازیم» خونریزی از دست راستم به شدت ادامه داشت.

از شدت خونریزی دریافتم که شریان اصلی دستم قطع شده و این خونریزی، بزودی منجر به مرگ من خواهد شد.

جای هیچ گونه امیدی نبود اما نیرویی، امید را به من تلقین می کرد مرا به پریدن از پرتگاه تشویق می نمود .

از برادران خواستم که به پایین بپرند و آنها یکی پس از دیگر خود را بر سطح شیب دار رها کردند .

پس از آنها من نیز خود را رها کردم .

درحالی که بدون اراده بر سطح تپه کشیده می شدم و یا میغلتیدم ، به سرعت سقوط می کردم .

گاهی بدون اختیار معلق می زدم و گاهی بر سطح تپه کشیده می شدم و یا می غلتیدم، به سرع سقوط می کردم .

گاهی بدون اختیار معلق می زدم .(ص ۱۰۳تپه برهانی)

«حماسه تپه برهانی» توصیفات تأثیر گذاری دارد.

توصیف لحظه به لحظه روحانی شهید احمد ترکان و دیگر شهدایی که در ارتفاعات بدون آب و غذا در محاصره آتش شدید دشمن هستند، از صحنه ها ی تأثیر گذار این کتاب است.

جزئی نگری در پرداخت خاطرات، باعث شده علاوه به دادن اطلاعات مفید و منطقی به خواننده، او را ترغیب می کند که ادامه ماجرا را با اشتیاق پی گیری کند.

درونمایه

حرفی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.

خاطرات «حماسه تپه برهانی» درست است که وقایعی را در یک موقعیت جنگی روایت کرده است، اما این روایت چون از دل بی ریای راوی برخواسته ا ست، لذا بر دل خواننده نیز اثر می کند.

کتاب علاوه بر اینکه عناصر جذابیت را در خود دارد ، به عنوان یک کتاب عرفانی دست خواننده را می گیرد و او را باخود به دنیای ناشناخته درون انسان می برد.

انسان در سختی ها و بلاها چگونه است آیا مقاوم است ، آیا گله مند است .

در اینگونه مواقع به چه کسی متکی است ؟ کتاب با استناد به روایات و احادیث در بعضی از صحنه ها که ایجاب می کند ، خواننده را باخود همراه می کند و خواننده نیز به تبع فضای معنوی که در این صحنه ها حاکم است دل به آن می سپارد .

مرا بخوانید تا اجابت کنم.

در سخت ترین شرایط که دیگر امیدی به زندگی نیست اورا می خوانی و اوجواب می دهد و از جایی که حدس نمی زنی درِ رحمتش رامی گشاید و تو را نجات می دهد.

ایا مردم می اندیشند همین که بگویند ایمان آورده ایم ،رها شده و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟ (سوره عنکبوت آیه ۲)

در صحنه هایی که در ارتفاعات مستقرند و در محاصره دشمن ، آبشان رو به اتمام است ، راوی به دستور فرمانده به هر یک از رزمنده های مجروح یک در قمقمه آب می دهد ، در پایین ارتفاعات آبی جاری است اما در دست دشمن است .

عراقی ها به هنگام عقب نشینی از پاسگاه روی ارتفاع بشکه ذخیره آب رابه رگبار بسته اند و باز به این قانع نشده در مقدار باقی مانده پودر رختشویی ریخته اند.

صحنه های تشنگی شدید رزمنده ها در بالای ارتفاعات نظیر سازی است با حماسه کربلا و آنچه که برسر امام حسین (ع) و یارانش بوجود آمد .

در بعضی از صحنه حوادث بیرونی خاطره ها چنان با حوادث درونی و عرفانی درون شحصیت ها و آیات قرآنی پیوند خورده است که انسان را به بازگشت به خویشتن و تحول دیگری فرا می خواند .

حسن ختام اینکه کتاب تپه برهانی علاوه بر اینکه مستندی است از ایثار و فداکاری دلیرمردانی که در برابر تجاوز دشمن جانانه ایستادند ، به عنوان یک اثر فرهنگی و ادبی ماندگار در دوران دفاع مقدس از درونمایه معنوی عرفانی برخوردار است.

کتاب «حماسه تپه برهانی» را حمیدرضاطالقانی اصفهانی نوشته و موسسه شهید کاظمی این اثر را در ۲۴۸ صفحه به بازار نشر عرضه کرده است.

کتاب «حماسه تپه برهانی» رتبه اول بخش خاطره نویسی در سال ۱۳۶۵ ، بهترین کتاب دفاع مقدس،۱۳۷۳ و کسب عنوان برترین خاطره در جشنواره ادب پایداری ۱۳۷۹ را کسب کرده است.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


از این ذست داستانها زیاد هستند
یک بار کتابی رو میخوندم در مورذ چند خلبان بود که اسیر میشن و بعد از چند روز نیروهای خودی آزادشون میکنن اگهه فیلم میشد چی میشد