احمدینژاد میگفت اول قدرت بعد مذاکره/ تمجید از مشایی
چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۳۲
کد مطلب: 336092
یک دلال رابطه با آمریکا میگوید پیگیر راهاندازی کنسولگری برای آمریکا در کیش بوده که ناکام مانده است.
به گزارش جهان، روزنامه زنجیرهای اعتماد مصاحبهای را با هوشنگ امیراحمدی منتشر کرده که میگوید مربوط به مهر ماه گذشته است. امیر احمدی در آن مصاحبه گفته است: [در زمینه رابطه با آمریکا] احمدینژاد بیش از همه رؤسای جمهور ایران سدشکنی کرد. هیچ کدام نتوانسته بودند اقدامهایی که او کرد را انجام دهند. مثلاً به رئیس جمهوری آمریکا نامه بنویسند یا به او برای انتخاب شدن تبریک بگویند. از این دست اقدامات را احمدینژاد زیاد انجام داد. متأسفانه احمدینژاد در این زمینه برای خودش مشکل ایجاد کرد. حرفهایی زد که راهها را به روی خودش بست. مثل جریان هلوکاست و این بحث که اسرائیل را باید از روی نقشه جهان محو کنیم و غیره. البته مشکل احمدینژاد فقط اسرائیل نبود. ایشان آدم رادیکال یا انقلابیای بود و اعتقاد داشت که باید ابتدا قدرت ایران را به سطح بالا رساند و بعد با قدرت با آمریکا مذاکره کرد. به همین دلیل هم به غنیسازی ۲۰ درصدی روی آورد و به صنایع نظامی توجه خاص کرد. او نه تنها کار را بهتر نکرد بلکه خرابتر کرد.
وی میگوید: با این همه احمدینژاد تابوشکنیهای مهمی کرد، مثلاً به اوباما نامههای متعدد نوشت، به ایشان انتخاب مجددش را تبریک گفت، اوباما را با موضوع گفتوگو به چالش کشید، پیشنهاد داد که پرواز مستقیم بین ایران و آمریکا برقرار شود، برای نخستین بار کنفرانسهای عظیم با ایرانیان خارج از کشور در تهران برگزار کرد و دهها نمونه دیگر. من هم در زمان ایشان چند حرکت خوب کردم ولی نتیجهای عاید نشد. نمونه اول دریافت مجوز از آمریکا برای باز کردن دفتر شورای آمریکاییان و ایرانیان در ایران بود. وزارت امور خارجه مرا حتی به وزارت کشور برای ثبت شورا فرستاد اما موضوع در وزارت کشور به شکلی منتفی شد.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو اظهار داشت: آمریکا هماکنون در سفارت سوئیس دفتر حافظ منافع دارد. صحبت سر یک کنسولگری بود که میشد در جزیره کیش تأسیس شود. تصادفاً این هم یکی از پروژههای من بود و روی آن کار زیادی کرده بودم. بعد از اینکه این طرح اجرا نشد من از دولت آمریکا اجازه گرفتم که در ایران شعبه شورای آمریکاییان و ایرانیان را تأسیس کنم. حتی شخص رئیس جمهور جورج بوش هم از احداث دفتر ما در تهران استقبال کرد و از حمایت خود رسماً در مطبوعات دنیا حرف زد. این پروژه هم متأسفانه به دلیلی پیش نرفت.
امیراحمدی درباره سفرهای مشایی به آمریکا میگوید: مذاکره با آمریکا نه. او به آمریکا میآمد و سعی میکرد اگر شده با کسانی دیدار کند که فکر میکرد با نفوذ هستند. هدفش ایجاد زمینه برای مذاکرات محرمانه بود.
وی در پاسخ این سؤال که نظر شما درباره مشایی چیست؟ میگوید: درباره رابطه من با مشایی مخصوصاً زیاد اغراق و بیانصافی میشد و میشود. من مشایی را یکبار در ایران و چند بار در آمریکا دیدم و با هم حرف هم زدیم. از نظر من ایشان آدم معقول، معتدل، متعهد و مردمداری است و همیشه سعی دارد کمک کند و مشکل را حل کند. گاهی هم شباهت در نظرات من و مشایی باعث شبهه میشد. ایشان همیشه سعی میکرد که مسائل ایرانیان خارج از کشور در چارچوب قانون حل و فصل شود، بتوانند به ایران برگردند.
عزیز من شما الان دقت بکنی میبینی خیلی از وزرا و مسئولین دولتی حرفهایی به مراتب سنگینتر و بدتر از مشایی میزنن ولی چرا کسی به اونا چیزی نمیگه؟؟؟ واقعا بهش فکر کردی؟؟؟ مثل نوازندگی یک خانوم در حضور وزیر ارشاد مثل دیدار با وزیر خارجه آمریکا و چندین مورد دیگه که جمعشون تو این چند ماه چند برابر 8 سال دکتر احمدی نژاد بود و این تازه اولشه هنوز 4 سال جا داره... خدا بخیر بگذرونه.
در تکمیل نظر جنابعالی باید عرض کنم که متاسفانه امروز مردم به بخور و نمیر راضی شده اند!! وقتی دولت اعلام کرد که قرار است سبد کالایی با ترکیبی از جنسهای بنجل به مردم بدهد، احساس حقارت کردم ! این اعتقاد تفکرات فئودالیسمی است که متاسفانه مردم را رعیت و جیره بگیر عده محدودی سرمایه دار در مملکت می داند! دولت درحال قفل زدن بر دهان مردمی است که بالاجبار به نان بخور و بمیر هم راضی شده اند و آسوده زندگی کردن را در کور و کر و لال بودنشان می بینند!!!
ماجرای روزنامه های زنجیره ای یا همان توپخانه رسانه ای اصلاحات (بخوانید: ضدانقلاب) در ایران به سال های ۷۶ تا ۸۰ بر می گردد ... شما مثل اینکه خیلی اهل سیاست نبودی، پس باید بری مطالعه کنی تا یاد بگیری.
و کاسب مذاکره هم پیدا می شه