شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 27 Apr 2024
 
۰

دلیل توافق کنگره آمریکا درباره بحران مالی

پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۴۲
کد مطلب: 319974
بدون شک بخش بزرگی از هزینه‌های سرسام‌آور دولت فدرال آمریکا، همان خرج‌هایی است که طی چندین دهه برای جنگ‌افروزی هزینه شده است.
به گزارش جهان به نقل از فرهنگ نیوز، این روزها شاید با داغ شدن اخبار سیاسی داخلی، کمتر توجهی به سمت بحران بودجه دولت فدرال ایالات متحده آمریکا برود. این در حالی است که رئیس بانک جهانی می‌گوید: «بحران آمریکا که بر سر بودجه این کشور شکل گرفته است، اقتصاد جهان را با خطر بزرگی روبرو می‌کند.»(۱)

به راستی چرا باید جنگ میان جمهوری خواهان و دموکرات‌های آمریکا بر سر سقف بدهی‌های دولت این کشور، زمینه‌ساز ایجاد مشکلاتی برای اقتصاد دنیا شود؟

ریشه بحران اقتصادی آمریکا

بحرانی که نشأت گرفته از موضوع کسر بودجه دولت آمریکا بوده و در صدر اخبار دنیا قرار گرفته است، اتفاق تازه‌ای نیست. کارشناسان اقتصادی معتقدند که این امر ریشه در ساختار و عملکرد نظام سرمایه‌داری دارد. از جهتی دیگر استمرار، افزایش و انباشت بدهی‌های کلان دولت امریکا در حال حاضر به مرز بسیار نگران‌کننده‌ای رسیده است.

آثار سوء بدهی‌های دولت آمریکا نه‌تنها اکنون اقتصاد ملی این کشور را به‌شدت مورد تهدید قرار می‌دهد، بلکه می‌تواند خسارات جبران‌ناپذیری بر اقتصاد سایر کشورها وارد سازد؛ خصوصاً کشورهای صنعتی اروپای غربی، چین و ژاپن آسیب‌های فراوانی از بحران اقتصادی آمریکا متحمل خواهند شد.

تنزل رتبه اعتباری امریکا توسط نهاد مالی S & P در پنجم ماه اوت ۲۰۱۱ میلادی(۲) را می‌توان نقطه عطفی در تحولات مالی بین‌المللی در تاریخ معاصر دانست چرا که دلایل این نهاد مبنی بر ناکارآمدی راهکار موسوم به «برنامه تحکیم مالی» دولت آمریکا و شکاف روزافزون میان نظرات احزاب دموکرات و جمهوری‌خواه این کشور در مقابله با بحران مالی، اوضاع نابسامانی را برای ایالات متحده رقم زده است. از سوی دیگر ناهماهنگی و تناقضات موجود در سیاست‌های دولت اوباما جهت رعایت سقف بدهی‌ها و یا کاهش آن،‌ آینده مبهمی برای نظام مالی حاکم بر اقتصاد آمریکا پیش رو قرار داده است.

از آنجا که کشورهای رقیب آمریکا همچون چین و روسیه از آثار به‌شدت منفی بحران بدهی‌های آمریکا متضرر می‌شوند، در آینده نزدیک انتظار تغییر در روابط و تعاملات در صحنه سیاست بین‌المللی امری دور از ذهن نخواهد بود. بدیهی است که چنین اتفاقی، فرصتی بی‌نظیر برای جمهوری اسلامی ایران در فضای روابط بین‌المللی فراهم خواهد آورد.

صهیونیسم و هزینه جنگ‌های آمریکا

بدون شک بخش بزرگی از هزینه‌های سرسام‌آور دولت فدرال آمریکا، همان خرج‌هایی است که طی چندین دهه، در ویتنام، عراق، سومالی، افغانستان، پاکستان و سایر کشورها، برای جنگ‌افروزی هزینه شده است. جنگ‌افروزی‌هایی که نهایتاً جز تعدادی کشته، مجروح، بیماران روانی و آبروی از دست‌رفته برای یک ابرقدرت پوشالی، هیچ سود دیگری نداشت.

در این بین لابی‌های صهیونیستی که گردانندگان اصلی سیاست خارجی این کشور هستند، سودهای سرشار ناشی از بالا رفتن قیمت سهام خود در کارخانه‌های تولید تسلیحات را به‌جیب زدند.

این هزینه‌ها افزون بر مبالغی است که تحت عنوان کمک‌‌های مختلف و حتی اعانه! به رژیم جعلی اسرائیل از سوی آمریکا داده می‌شود تا مخارج کشتار کودکان غزه و لبنان و مبالغ موردنیاز برای نگهداری و گسترش تسلیحات اتمی صهیونیست‌ها تأمین شود.

بحران بدهی ها و سر سلامت اقتصاد صهیونیست‌ها

این یک واقعیت است که مشکلات ریشه‌دار موجود در اقتصاد آمریکا، بر اقتصاد جهانی اثر می‌گذارد، همانگونه که انتشار دلارهای بدون پشتوانه از سوی این کشور، برای اقتصاد دنیا مشکل‌ساز شد. همچنین ناتوانی اقتصاد این کشور در پس دادن حجم انبوه وام‌ها و البته بهره آنها، اقتصاد جهانی را دچار مشکل خواهد کرد.

در هر صورت باید به این نکته توجه کنیم، که دلار پول جهانی است و خواه‌ناخواه اقتصاد آمریکا تضمین کننده ارزش این پول است. در حال حاضر بخش عمده ذخایر ارزی کشورهای دنیا به دلار است؛ همچنین کشور های گوناگون میزان زیادی از اوراق قرضه امریکا را خریدار ی کرده اند. به‌عنوان مثال مجموع بدهی امریکا از محل فروش اوراق قرضه به چین و ژاپن، عددی نزدیک به ٢٤٠٠ میلیارد دلار است.

تمام این شرایط در حالی در اقتصاد آمریکا حکم‌فرماست که رژیم اشغالگر قدس و لابی‌های صهیونیستی، بیشترین سود را از عملکرد این اقتصاد ناتوان، به جیب‌های خود ریخته‌اند.

از طبقه محروم و فقیر تا میلیاردرهای صهیونیست

بی‌شک اختلاف طبقاتی از حقایق موجود در جهان غرب خصوصاً آمریکا است. اما نکته جالب در این زمینه آن است که همیشه براثر بروز بحران‌های اقتصادی، پولدارها و ثروتمندان بر دارایی خود می‌افزایند و فقرا فاصله بیشتری میان درآمد خود و آنها حس می‌کنند. این بدان معناست که بحران‌های اقتصادی و حتی دعوای بین دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان، چندان برای میلیاردرهای آمریکایی ناخوشایند نیست حتی اگر به تعطیل شدن دولت فدرال آنها بینجامد.

در حال حاضر میلیاردهای آمریکا یا رسما! و علناً به صهیونیست بودن خود اذعان دارند، یا صاحب تبار و ریشه‌های یهودی هستند (مانند زاکربرگ مالک یهودی فیس‌بوک). البته گروه سومی نیز وجود دارند که در عمل بیشترین وفاداری را به آرمان‌های صهیونیسم جهانی دارند.

حال شما خود تصور کنید که این جمعیت میلیاردر و میلیونر یا همان یک درصد معروف جمعیت آمریکا، آیا اهمیتی به مشکلات فعلی اقتصادی ۹۹درصد باقیمانده مردم این کشور می‌دهند و آیا اصولاً بار روانی ناشی از تعطیلی دولت فدرال را که بر طبقه محروم ایالات متحده وارد می‌شود، برای ایشان اهمیت دارد؟

عاقبت این دعوا به کجا خواهد انجامید؟

باید به‌یاد داشته باشیم که لابی صهیونیستی آیپک در آمریکا به‌عنوان حامی رسمی رژیم اشغالگر قدس، هم درمیان جمهوری خواهان دارای نفوذ است و هم حمایت دموکرات‌های این کشور (از جمله اوباما رییس‌جمهور آمریکا) را دارد.

البته عاقبت دعوای میان دموکرات‌ها و جمهوری خواهان، مانند دعوای آنها بر سر تمام موارد دیگر (همچون حمله به دیگر کشورها یا تخصیص بودجه‌های درمانی و ...) ختم به توافق می‌شود چرا که این دو گروه اگر چه تا حدودی و غالباً تنها در ظاهر با یکدیگر دچار افتراق هستند اما نهایتاً مشکل خاصی با هم ندارند.

هر دو حزب مورد اشاره، خواهان استسمار و چپاول ملت‌های دنیا هستند، هر دو با استفاده از روش‌های جنگ طلبانه و اشغالگرانه موافقند و البته هر دو، روابطی صمیمانه با صهیونیست‌ها دارند و حتی با نگاهی دقیق‌تر، دست‌کم در بعضی موارد از لابی‌های صهیونیستی خط می‌گیرند.

پس باید یقین داشت که در زمانی نه‌چندان دور، با توافقات پشت‌پرده میان جمهوری خواهان و دموکرات‌های کنگره آمریکا، این بحران نیز حل خواهد شد؛ چرا که صهیونیست‌ها در شرایط دشوار فعلی خویش، بیشترین نیاز را به کشوری مانند آمریکا دارند تا حامی آنها و در بعضی موارد، سپر بلای رژیم اشغالگر قدس باشد.

پی نوشت:

۱) بحران آمریکا اقتصاد جهان را با خطر بزرگی روبرو می‌کند/ وضع کشورهای در حال توسعه بحرانی است

۲) چرایی ادعای آمریکا برای حمله به سوریه
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *