رئیسجمهور احتمالا تصور میکند مشکل جریان افراطی در سال 1388 با رئیسجمهور وقت بود و چون به دکتر احمدینژاد و عملکرد وی نقدهایی وارد است، بنابراین میتوان با افراطیون مذکور کنار آمد و به تعامل و تعادل رسید. به اعتبار دیگر شاید تصور این باشد که طیف یاد شده در میان مدعیان اصلاحطلبی و حزب مشارکت و حزب کارگزاران با صرفاً شخص احمدینژاد مسئله انتخاباتی یا سیاسی داشتهاند و اکنون همانها در موقعیت حمایت از روحانی ایستادهاند.
که مایکل لدین مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا در همان سال تصریح کرد «جنبش سبز مربوط به یک سال اخیر نیست بلکه ما برای راهاندازی آن 20 سال وقت صرف کردیم. ما از اواسط دهه 1980 میلادی با برخی اعضای دفتر نخستوزیری ایران در ارتباط و تماس بودیم». از تیر 1378 تا خرداد 1388 حدود 10 سال فاصله بود و دوقلوی به هم چسبیده آمریکایی- انگلیسی در این دهه 2 کودتای مخملین را علیه ایران تدارک کردند اما برخلاف 60 سال پیش نتیجه نگرفتند و شبکهای از عوامل آنها لو رفت.
سوال این است که طیف بیوفا، پیمانشکن، فرصتطلب و بیثبات مورد اشاره چرا باید به کسی وفادار بماند که به اعتبار مواضع آن شخص از جمله در دو فتنه 78 و 88، سودای انتقام از وی را در سر میپرورد و معتقد است با قبضه کردن برخی مراکز مهم- نظیر وزارت علوم و...- میتوان انتقام گذشته را گرفت؟
و آرایش امروزیتر بازسازی نماید! فضلالله زاهدیها و شعبان بیمخها و جریان مطبوعاتی شبکه «بدامن» در دوره جدید، قیافهها و سمتها و عناوین به ظاهر جدیدی داشتند اما همان کار ویژههای عصر کودتای 28 مرداد را برعهده گرفته بودند و پس از ناکامی، شماری از همانها به آمریکا و انگلیس و برخی کشورهای اروپایی دیگر پناهنده شدند. شماری از آنها علنا در خارج از کشور اعلام کردند که هدفگذاری نهاییشان براندازی جمهوری اسلامی بود.
آیا ماجرای کهریزک و جان باختن 3 تن از بازداشتشدگان- که در مجرمانه بودن آن تردیدی نیست- با خیانت بزرگ یک جریان سیاسی آلوده در بردن کشور به لبه پرتگاه و همآهنگی با کودتای مخملین آمریکایی-انگلیسی آن هم بر مبنای دروغی که از خاتمی و موسویخوئینیها تا حجاریان و ابطحی و تاجیک و تاجزاده و... بر دروغ بودن آن در نهان یا آشکار اذعان کردهاند، هموزن و همسنگ است؟!
کار آمدن وزیر کار و رفاه، از مدیرعاملی تأمین اجتماعی برکنار شد اما عجیب این است که برخی متهمان و تدارککنندگان و آتشافروزان فتنهگریهای 78 و 88 برای تصدی وزارت و معاونت خیز برمیدارند. دو هوا بر فراز یک بام را چه کسی میتواند بپذیرد؟ میتوان خوشگمان بود و چنین تصور کرد که تردد برخی از این افراد شاید حکایت «ادب آموزی لقمان از بیادبان» باشد اما آنچه این خوشگمانی را زایل میکند این واقعیت است که میان پنبه و بنزین و شعله آتش نمیتوان تعادل برقرار کرد. واقعیت این است که جمع میان شعار خوب اعتدال و افراطیون نشاندار امکانپذیر نیست مگر با عدول از میانهروی و اعتدال و یا توبه افراطیون از خیانتها و جنایتهای گذشته. و چون گمانه دوم مابهازای خارجی ندارد، بیم جدی وجود دارد که آنها سر بزنگاه، ضربه کاری را ابتدا به خود دولت و رئیسجمهور محترم و در اصل به کشور و نظام بزنند.
منبع:
کتاب سیره چهارده معصوم (ع)، نوبت چاپ: چهارم بهار 1381، ناشر: نشر مطهر