پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2 May 2024
 
۹
۷
دروغی که اسکار گرفت؛

چه بد بازی خوردند نادرها و سیمین‌ها

سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۲۷
کد مطلب: 274117
چه بد بازی خوردند نادرها و سیمین‌هایی که قسم می‌خوردند به قداست هنر و اینکه اسکار سیاسی نیست.
چه بد بازی خوردند نادرها و سیمین‌ها
جهان نيوز -  اسکار سال پیش، زلفشان را با پاپیون اصغر فرهای گره زدند و ظاهرا ما را در بازی‌شان بازی دادند و هنوز قند «جدایی» در دل آب می‌کردیم که یک بار دیگر اما به روشی دیگر بازی‌مان دادند، در همان زمین بازی معروفشان به آدرس: کالیفرنیا، لس‌آنجلس، بلوار هالیوود، کداک تیاتر، در جشن اسکار 2013. جشنی که سال پیش، مثلا ایرانی‌جماعت را با تحفه اسکارش شرمنده می‌کرد، حالا واقعا برای شرمندگی ایرانی‌جماعت برپا شده بود با 3 اسکار به افتخار یک فیلم ضدایرانی.

اما حقیقتا نه «آرگو» تحفه‌ای بود و نه حالا دیگر این اسکار در نظرمان تحفه است. و چه بد بازی خوردند نادرها و سیمین‌هایی که قسم می‌خوردند به قداست هنر و اینکه اسکار سیاسی نیست.

خانمِ آقای اوباما، ویدئویی از واشنگتن قدم رنجه کردند هالیوود، تا سیاسی‌ترین جایزه تاریخ اسکار را تقدیم فیلمی کنند که به گواهی سناتور آمریکایی، طرحش و خرجش را شوهر پرزیدنتشان داده بود.

در یک شب رویایی بزرگان سیاست و سینمای ینگه‌دنیا جمع شدند تا «آروغ زدن» طفل‌نوکارگردانشان «بن‌افلک» را جشن بگیرند و اینگونه بود که سینمای سیاسی آمریکا یک بار دیگر پس از «300» و «به خاطر دخترم مهتاب»، علیه ایران و ایرانی آپولو هوا کرد.

با رجوع به فرهنگ‌های لغات آنلاین انگلیسی، در خوشبینانه‌ترین حالت در می‌یابیم که «Argo» چیزی جز «فرار» و «بادبان کشیدن» معنا نمی‌دهد، البته اگر ریشه اساطیری یونانی‌اش را لحاظ کنیم، وگرنه با رجوع به همان ماخذ می‌بینیم برای یک یانکی، «آرگو» معادل دهن‌کجی بی‌ادبانه به یک سوال بی‌مورد است با تاکید روی حرف «G» و صدایی که از این فرآیند حاصل می‌شود تقریبا شبیه همان «آروغی» است که بن‌افلک و حامیانش آگاهانه و برای اهانت به انقلاب مردم یک کشور ادا کردند.

به همین دلیل است که معتقدم «آرگو» با همه ضدایرانی بودنش پروژه‌ای هوشمندانه‌تر از «300» و «دخترم مهتاب» محسوب می‌شود، چه به لحاظ ساختار فیلم و چه داستان آن که خود یک پایه هوشمندانه (جاسوسی) دارد. «آرگو» براساس یک سناریوی سینمایی دروغین با هدایت یک مامور سیا به نام «مندز» نوشته شده که در اصل قصد فراری دادن همتایان آمریکایی‌اش از سفارت کانادا در تهران پس از انقلاب اسلامی 1979 را داشت، و خود روایتی است مالامال از دروغ پردازی. حتی تصویر امام(ره) در این فیلم از سیاه‌نمایی مصون نمانده است ...

... انگار بن‌افلک که به خاطر کارگردانی و تهیه این فیلم در کنار ویلیام گلانبرگ تدوینگر فیلم، اسکار گرفتند حتی از نشان دادن عادی یک تصویر نقاشی شده معروف از امام خمینی(ره) در خیابان‌های تهران وحشت داشته‌اند و به وضوح در آن دست برده‌اند. همانگونه که «کریس تریو» فیلمنامه نویس و سومین اسکاری آرگو، از ارائه داستان آنچه در روزهای پس از انقلاب در تهران می‌گذشت واهمه دارد. به قول «کن تیلور» سفیر وقت کانادا در تهران، نقش او در آن عملیات چنان در مقابل نقش مندز آمریکایی کمرنگ جلوه داده شده که در حد «باز و بسته کردن درهای سفارت کانادا» تقلیل یافته.

تیلور خود یک مامور اطلاعاتی غربی بود که طبیعتا ضد انقلاب اسلامی 1357 توطئه می‌کرد اما او هم کارگردان و فیلمنامه‌نویس آرگو را به ساختن فیلمی هالیوودی عاری از حقیقت متهم می‌کند و می‌گوید: «فیلم از توضیح اینکه ایران انقلاب و طغیانی طولانی داشته است، طفره می‌رود و مردم (ایران) را طوری شخصیت‌پردازی می‌کند که انگار هیچ حقی برایشان قائل نیست».

سپس آقای سفیر سابق ناچار می‌شود در دفاع از آنچه «آرگو» سعی در تخریب آن دارد یعنی حقیقت ایران و انقلاب ایران، دست به یک اعتراف بسیار نادر در دنیای سیاست بزند: «فیلم انگار هیچ بختی برای وجهه دیگر جامعه ایرانی و نشان دادن آن قائل نیست. درحالی که جامعه ایرانی‌ای که من دیدم، تصویری بسیار عادی‌تر و پذیراتر از این داشت و به دنبال عدالت و امید بود. (انقلاب) فقط اعتراضی خشن برای هیچ نبود». با این وجود سیمای دروغینی که آرگو از ایران ارائه می‌دهد تا حد زیادی برای مخاطب سینمای هالیوود باورپذیرتر و مستندتر از فیلم‌های ضدایرانی قبلی آمریکایی‌ها از آب درآمده و به همین خاطر هم هست که در حضور یک اثر تاریخی تحسین شده مثل «لینکلن» که به نقطه اوج تاریخ ینگه‌دنیا می‌پردازد، لابی‌های سیاسی پشت‌سر آکادمی اوارد، «آرگو» را به اسکار بهترین فیلم مفتخر می‌کنند، فیلمی که یادآور تحقیر آمریکاییان در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی است. و به همین خاطر «آروغ» بن‌افلک را باید مطلع یک حرکت جدی و نه صرفا توهین‌آمیز در راستای سیاست‌های ضدایرانی آمریکا دانست.

آرگو تلاش زیادی برای مستند درآوردن لوکیشن‌های خاص تهران دارد اگرچه الزامی برای مستند نشان دادن آدم‌ها ندارد. مثلا صحنه لانگ‌شات تاثیرگذار مندز (بن‌افلک) در بازار تهران را مقایسه کنید با صحنه‌های ناشیانه‌ای که کارگردان ایرانی سریال «در چشم باد» در همان مقطع زمانی از همان مکان ارائه داده بود.

آرگو با این ظاهر مستند سعی می‌کند مثلا با به تصویر کشیدن صحنه‌های تصویر نشده تسخیر لانه جاسوسی، کنجکاوی تاریخی ما را تحریک کند تا در پاسخ روایت دروغین خود را به اسم تاریخ به خوردمان بدهد. اما نباید این رویکرد جدید را دست‌کم گرفت. آرگو نشان می‌دهد آمریکایی‌ها و در کل غرب، تلاش دارند وارد محدوده‌هایی از تاریخ و زندگی ما شوند که پاسخگویی به سوالات معطل مانده‌اند.

این رویکرد، «آرگو» را دنباله‌ای برای برنامه پوشش انتخاباتی زنده و شبانه بی‌بی‌سی فارسی یا مطالبه‌سازی کاذب برای انقلاب مخملین قرار می‌دهد. آرگو و آرگوهای بعدی می‌آیند که دروغ‌های راست و باورپذیر بگویند و ما حق نداریم آنها را دست‌کم بگیریم.
مرجع : وطن امروز
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
اقای فرهادی فکر نمیکنی الان وقتشه موضعی به نفع کشورت بگیری؟
Iran, Islamic Republic of
وقتی شل بگیری سفت می خوری ....وقتی مسئولین ما از ساختن فیلم های واقعی براساس تاریخ این مملکت میترسند ومیگن تبلیغ ایرانیت میشه وتبلیغ پادشاهی، همینه...به نظرم به آمریکایی ها نقدی وارد نیست اونا براساس وظیفه ذاتی شون که وارونه جلوه دادن حقایقه عمل کردن...این ماییم که درگیر بازی های مسخره سیاسی بین خودمون شدیم واز فرهنگ این مملکت غافلیم نمونه های غفلتمون هم فراوون لب ساحل شمال وخ ولیعصر ریخته...از ماست که بر ماست!!!!!
Iran, Islamic Republic of
اصغر فرهادی اسکارش را مدیون سبزها میداند.
مطلب بسيار خوبي بود...ممنون..
ایران سر بلند
Iran, Islamic Republic of
جایزه گرفت از شیطان و تزویر فقط می تواند نوکیسه هایی مثل فرهادی رو مجذوب کنه
Iran, Islamic Republic of
جای فرهادی بودم جایزه رو بر میگردوندم به خودشون
مهدی
Latvia
خیلی متن زیبایی بود