افتضاحات اخلاقی در دولتهای دموکرات آمریکا مسبوق بهسابقه است و ماجرای پترائوس یادآور افتضاح اخلاقی بیل کلینتون، رئیسجمهور اسبق ایالات متحده تلقی میشود.
به گزارش جهان به نقل از فارس، جمعه شب به وقت تهران، خبری از ایالات متحده منتشر شد که برای اولین بار در چند ماهه گذشته منجر شد تا یک خبر غیرانتخاباتی آمریکایی به سرتیتر رسانههای جهان بدل شود: «استعفای دیوید پترائوس، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا از سمتش بهخاطر روابط نامشروع جنسی.»
دیوید پترائوس فرد شناختهشدهای در ارتش آمریکا بود. وی فرمانده نیروهای نظامی آمریکایی در عراق و افغانستان بوده است و پس از بازنشستگی از نیروهای مسلح به ریاست مخوفترین سرویس اطلاعاتی جهان برگزیده شد.
شخصی که پترائوس با وی ارتباط نامشروع برقرار کرده بود، زنی است که ۱۵ سال عضو ارتش آمریکا بوده و در حال تهیه شرح زندگی رئیس مستعفی سیا بوده است. وی و پترائوس هر دو دارای همسر هستند.
آنگونه که والاستریت ژورنال گزارش داده است، افبیآی پس از مظنون شدن به احتمال دستیابی زن مزبور به حساب کاربری جیمیل دیوید پترائوس، در بازرسیهای خود متوجه رابطه نامشروع آندو شده است. رابطهای که ظاهرا از اوت سال گذشته میلادی شروع شده و چند ماه پیش به پایان رسیده است. البته در این میان برخی تحلیلگران نظیر «تونی شیفر» که با راشاتودی مصاحبه کرده است، معتقدند موضوع باید پیچیدهتر از یک رابطه نامشروع باشد و احتمالا مسائلی پشت پرده این استعفا است که فعلا عمومی نشده است.
به هر روی، روابط نامشروع در ایالات متحده غیرقانونی نیست اما پدیدهای هم نیست که با استقبال افکار عمومی مواجه شود. در این میان، یک نکته مهم وجود دارد و آن اتفاق افتادن افتضاح اخلاقی مزبور در سطوح بالای یک دولت دموکرات دیگر در آمریکاست. ماجرای بیل کلینتون، رئیسجمهور اسبق ایالات متحده و «مونیکا لوینسکی» که هنوز از خاطرههای پاک نشده است هم در یک دولت دموکرات رخ داده بود.
شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد دموکراتها بهطور کلی تمایلات بیشتری به مسائل غیراخلاقی دارند و این امور غیراخلاقی را تایید نیز مینمایند. یکی از این امور غیراخلاقی که مورد حمایت دموکراتها قرار دارد، مساله همجنسگرایی است.
بیل کلینتون، نماد بیاخلاقی دموکراتها و همسر وزیر خارجه فعلی این کشور، در یکی از اظهار نظرهای خود خطاب به همجنسگرایان گفته بود که «ایالات متحده به شما نیاز دارد.» باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا که با وعدههای فراوان پا به کاخ سفید گذاشت، شاید تنها یک وعده خود را تمام و کمال اجرا کرد و آن اجازه دادن به حضور آشکار همجنسگرایان در قوای مسلح ایالات متحده بود. اکثر همجنسگرایان آمریکایی در انتخابات مختلف حامی حزب دموکرات محسوب میشوند. «یهودیان، همجنسگرایان و معتادان»، سه دسته افرادی محسوب میشوند که بهطور سنتی حامی دموکراتها هستند.
سوال اینجاست که این نگاه دموکراتها از چه چیزی حاصل میشود؟ چرا جمهوریخواهان با وجود تمام مفاسد سیاسی و جاهطلبیهای نومحافظهکارانه خود این چنین مورد حمایت همجنسگرایان قرار ندارند؟
پاسخی که به صورت خلاصه میتوان به این سوال داد چنین است که هم دموکراتها و هم جمهوریخواهان چیزی را از لیبرالیسم به ودیعت گرفتهاند: «جمهوریخواهان لیبرالیسم اقتصادی را و دموکراتها لیبرالیسم فرهنگی را.»
هرچه جمهوریخواهان در عرصه اقتصادی لیبرال هستند، دموکراتها در عرصه فرهنگی و اخلاقی لیبرالیسم را برگرفتهاند. اگر نماد اصلی اقتصاد لیبرالی جمهوریخواهان حمایت از سرمایهداران بزرگ و مکتب اقتصادی شیکاگوست، نماد لیبرالیسم فرهنگی و اخلاقی دموکراتها «بیاخلاقی» است!
شاید به همین خاطر است که دولتهای دموکرات آمریکا اهمیت چندانی برای چنین افتضاحات اخلاقی قائل نمیشوند چرا که از اساس آن را عیب و ایرادی برای خود نمیبینند و شاید به آن افتخار هم میکنند.
اگر واقعیت چنین باشد که یک مساله پشت پرده با قالب روابط نامشروع پوشش داده شده باشد تا پترائوس از قدرت کنارهگیری کند، باید به این نکته اشاره کرد که تنها یک دولت دموکرات ممکن است از چنین پوششی استفاده نماید. شاید برای یک دولت جمهوریخواه که راستگرایان مسیحی در آن حضور دارند، ننگ روابط نامشروع یک مقام ردهبالا کمتر از مسائل پشت پرده دیگر نباشد. این به آن معنا نیست که جمهوریخواهان اخلاقگرا هستند اما دستکم بدان معناست که به وجهه اخلاقی خود اهمیت بیشتری میدهند.
با این حال توجه به یک نکته دیگر هم ضروری است و آن اینکه ترکیب جمعیتی آمریکا به مرور در حال تغییر بهنفع دموکراتهاست. دلیل این امر حضور هرچه بیشتر مهاجرین آمریکای لاتین در ایالات متحده است. به این ترتیب حتی پیشبینی میشود که آمریکا به زودی در سطح معاونت رئیسجمهور شاهد مقاماتی اسپانیولیزبان باشد.
در چنین شرایطی، تسلط هرچه بیشتر دموکراتها بر مقدرات آمریکا بهمعنای تسری هرچه بیشتر بیاخلاقی در این کشور خواهد بود. در همین شرایط، کلیسای آمریکا به جای مبارزه با مفاسد اخلاقی که این جامعه را فراگرفته است، امثال «تری جونز» هتاک را در دامان خود میپروراند که خود با اهانت آشکار به عقاید بیش از یکمیلیارد مسلمان، به مجسمه بیاخلاقی بدل شده است.
به هر روی، جهانبینی لیبرالی در عرصه فرهنگ و اخلاق، لاجرم به همانجایی میانجامد که امروز در ایالات متحده انجامیده است. آنچه پترائوس انجام داده اگرچه یک ننگ اخلاقی محسوب میشود اما مسلما برداشت دموکراتها و حامیان آنها که به تازگی هم در انتخابات پیروز شدهاند از این اتفاق یک «ننگ» نخواهد بود.