شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 27 Apr 2024
 
۰
۱۰
در حاشیه حضور فیلم «خانه پدری» در بخش اصلی جشنواره ونیز؛

تیشه به ریشه آبروی خودمان

جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۰۰:۱۰
کد مطلب: 236060
بیایید خودمان را جای آدم هایی بگذاریم که در آن سوی دنیا با هجمه گسترده ای از تبلیغات رسانه ای غرب قرار است با دیدن این گونه فیلم ها، درباره ایران و ایرانی ها قضاوت کنند... براستی تماشاچی غربی با دیدن تصویری ارائه شده از ایران در این فیلم، به خودش حق نمی دهد که درباره هسته ای شدن چنین کشوری با دیده تردید قضاوت کند؟
تیشه به ریشه آبروی خودمان
جهان نيوز - علی اصغر احمدی مقدم:
« معرفی تنها نماینده سینمای ایران در جشنواره قديمی/ کیانوش عیاری با «خانه پدری» به ونيز می رود » این تیتر خبری است که این روزها ، اهالی سینمای ایران و لابد هر ایرانی هنر دوستی باید به آن ببالد. اجازه دهید داستان این فیلم ( که به یک دوره شصت – هفتاد ساله از زندگی یک خانواده سنتی و مردسالار می پردازد ) را با هم مرور کنیم:

پدری (با بازی مهران رجبی) با کمک یکی از پسرهای نوجوانش « محتشم » یکی از دختران تازه بالغ خود را که باعث آبروریزی ناموسی این خانواده شده، بی رحمانه و دور از چشم بقیة افراد خانواده به قتل می رساند و در زیرزمین خانه دفن می کند. رفته رفته اعضای خانواده از این قتل باخبر می شوند امّا از ترس پدرسالار بی رحم خانواده، راه سکوت را در پیش می گیرند. سال ها می گذرد و دختر محتشم (نوة خانواده) که دانشجوست  به حضور گور دختر نوجوان پی می برد. پدربزرگ فوت کرده و دختر جوان رو در روی پدرش که در قتل همدست پدربزرگ بوده، می ایستد و ...

   باید توانایی حیرت انگیز عیاری در اجرای باورپذیر صحنه ها را هم به داستان تکان دهندة این فیلم اضافه کنیم. آنان که سریال «روزگار قریب» و «هزاران چشم» وی را دیده اند، بر این باور صحّه می گذارند.

بگذارید سکانس اولیه فیلم خانة پدری را با هم مرور کنیم که با موضوع به دام انداختن دخترک جوان در    خانه ای بزرگ توسط پدر و برادرش شروع می شود. دخترک بخت برگشته را می بینیم که تنها به خانه که خلوت است،  بازگشته. پدر بی رحم که منتظر اوست از وی می خواهد که به زیرزمین رفته و به کار روفوگری قالی است بپردازد. دختر با دلشوره و ترس زیاد، به دام پا می گذارد و قتل بی رحمانه اتفاق می افتد.

این فیلم قرار است با کسب جایزه « افتخار » را برای ایران به ارمغان بیاورد!. تلخی این فیلم به حدی است که نیروی انتظامی به عنوان نهاد تولیدکننده، با وجود گذشتن چند سال از تولید آن، از اکران فیلم خودداری می کند. مدیر موسسة ناجی هنر در مصاحبه ای با روزنامة « بانی فیلم » گفت تلخی شدید و آزار دهندة فیلم، بخصوص در فصل های ابتدائی، چنان گسترده است که سازندگان آن ترجیح می دهند فیلم را بایگانی کنند. حالا این فیلم قرار است در جشنوارة ونیز برای ایران افتخار آفرینی کند.

بعد از فیلم « یک خانوادة محترم » که با زیرسوال بردن آرمان های دفاع مقدس، که تنها دستاورد آن «هو کردن»! ایران توسط تماشاگران سینمای جشنواره کن بود؛ حالا چشممان به جمال اکران جشنواره ای خانة پدری روشن شد. این سخن به این معنی نیست که نگارنده به غرض ورزی عیاری معتقد است. دردمندی و تلاش برای نشان دادن پدیده های اجتماعی دغدغة قدیمی این فیلمساز است که در همان کارهای ابتدایی وی نیز می توان رد پای آن را مشاهده کرد. برخلاف فیلم خانوادة محترم که به عنوان تولید مشترک ایران و فرانسه نشان از بی درایتی طرف ایرانی اثر در دقت به مضمون این فیلم حکایت دارد، فیلم خانة پدری اساساً برای عرضه در بازار داخل تولید شده و بهتر بود به عنوان یک درد قدیمی در داخل مرزهای ایران دیده شود. امّا حالا پس از سال ها که سازندة اثر از اکران داخلی ناامید شده، ترجیح داده آنرا به جشنواره ای خارجی بدهد تا لااقل آنجا دیده شود.

بیایید خودمان را جای آدم هایی بگذاریم که در آن سوی دنیا با هجمة گسترده ای از تبلیغات رسانه ای غرب قرار است با دیدن این گونه فیلم ها، درباره ایران و ایرانی ها قضاوت کنند. آنها اگر باور داشته باشند که همة تبلیغات غرب درباره اوضاع فرهنگی و سیاسی و پیشینة انقلابی ایران دروغ محض است، در مقابل تماشای دو فیلم یاد شده چه قضاوتی باید داشته باشند؟ اینها که دیگر فیلم های سرشار از دروغ پردازی سینمای غرب (نظیر فیلم «300») نیست. توسط فیلمساز ایرانی تولید شده است. هر دو فیلم هایی هستند که با مجوز و مشارکت نهادهای دولتی تولید شده است. (هر چند سفارش دهندگان خانة پدری به بایگانی آن راضی شده بودند و « سیمافیلم » نیز مشارکت خود را از فیلم دوم پس گرفت).

براستی تماشاچی غربی با دیدن تصویری ارائه شده از ایران در این دو فیلم ، به خودش حق نمی دهد که دربارة هسته ای شدن چنین کشوری با دیدة تردید قضاوت کند؟ یادمان باشد به قیمت تحسین هنری یک جشنوارة خارجی، بهانه به دست دشمن ندهیم و تیشه به ریشة آبرو خودمان نزنیم. 
-------------------------------------------------------------------
*فیلمنامه نویس
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Germany
دغدغه شما را می فهمم. من در خارج از کشور زندگی می کنم. اوائل از امدن اینگونه فیلمها خجالت می کشیدم. ولی بعداً دیدم فیلمهایی از روابط بد یا ناهنجاری های فرهنگی از بسیاری کشورهای دیگر هم نشان داده می شود. مصلاً کوراساوا صحنه های تکان دهنده ای را از ژاپن به تصویر کشیده. یا فلینی و فیلمسازهای دیگر بسیاری از ناهنجاری های جلمعه ایتالیا از فقر تا فحشا و ناامنی را ولی غربی ها با وجود آنکه آن فیلمها را ستایش می کنند ولی از روی آنها ژاپن یا ایتالیا را ارزیابی نمی کنند. دنیا امروز دهکده جهانی است. همه جزئیات در مورد همه کشورها آشکار است. سعی کنیم مهمترین مسئله در مورد ایران را که مسئله سانسور و عدم آزادی بیان است از میان ببریم که اتفاقاً نشان دادن آزادی ساخت و اکران همه فیلمها به این هدف خدمت می کند.
آذر
Iran, Islamic Republic of
صف های طولانی مرغ رو هم به افتخاراتمان اضافه نماییم...........
ملتی که هویت ایرانی بودن خودش رو از یاد ببره
چه انتظاری از کشورهای دیگه هست؟

همین روزاست که بگن ما ایران نیستیم عربیم.
چه ربطی به هویت داره؟ این قضیه عرب و عجم بودن فراموش کنید. باید یه سری اخلاق و فرهنگ غلط رو درست کنیم
همیشه هر چی فیلم که تصویر بدی از ایران نشون می ده برنده می شه .فیلم های مجید مجیدی یادتون نیست .هر چی بدبختی ایران بود نشون می داد وهمیشه هم برنده میشد مثلا فیلمی که کلش روی یک 500 تومانی می گذشت .آخه واقعا فکر می کنید اینها برای چی این فیلم ها را انتخاب می کنند .همیشه می گن از ماست که بر ماست . ملت ایران هر بلایی که سرش می یاد تقصیر خودش
United Kingdom
این آقا باید بدونه وضع ایران با ژاپن و استرالیا و ... خیلی فرق داره استکبار از کاه کوه میسازه تا مقابل ایران قد علم کنه چرا باید بهونه الکی دستشون بدیم؟
Portugal
ای خدا پدر و مادر نویسنده این مقاله و نقد ( جناب آقای احمدی مقدم) را رحمت کند.
واقعا سالهاست که فیلم های ایرانی اینچنینی نقل مجالس و محافل و مراکز سینمایی کشورهای غربی شده است! و حتی برای کارگردانان آن جایزه هم تعیین می کنند!
بی آنکه حداقل یکبار از سر وجدان و شرف دلیل اینهمه استقبال از فیلم های عصرقجری که بدرستی اشاره به تحقیر ایرانیان در این عصر و زمان شده است، با تعصب و وجدان پاک بررسی شده باشد.
کاری که کارگردانان ایرانی در ساختن چنین فیلم هایی می کنند از دهها منافقی که در خیابانهای تهران مردم و مسئولین را ترور کرده اند، و یا گزارش های جاسوسی تهیه می کنند و مراکز صنعتی و غیره را به دشمن گزارش می کنند، گناهش بیشتر است.
متاسفانه وزارت ارشاد بخش امور سینمایی هم با ارسال فیلم های اینچنینی به خارج از کشور، صحه بر تحقیر ایران و ایرانی می گذارد.
خداکند که این کامنت را مسئول متعهد ایرانی بخواند.
متشکرم
طاهر از لیسبون
Iran, Islamic Republic of
به نکته ظریفی اشاره کردید: نیروی انتظامی تولید کننده است؛ زیرا ناهنجاری قتلهای ناموسی در مقطعی که به آن توجه شد، جدا مساله ای قابل تامل و آسیبی جدی تلقی می شد...
آسیبها را باید جدی گرفت
قبول كنيد كه اين مملكت به اين بزرگي فاقد برنامه فرهنگي است. بيچاره مردم ....
Colombia
من هم همچون کسی که سالها در بیرون از ایران زندگی میکنم و میبینم که بیگانگان با همه سیاهنماییها و دروغهای شاخداری که در غرب از ایران میکنند وهر روز از آن رنج میبرم ولی آگاهم که آنها بیگانه اند، اما شرم دارم که شماری از به اصطلاح "هموطنان" برای تضمین کردن حتمی جایزه و شهرت در غرب فیلمهایی میسازند که تنها ایرانستیزان را شاد میکند و بس، همه جای جهان خوب و بد دارد چرا ما خوبی ها و زیباییهای فرهنگ و مردمانمان را نبینیم و بازگو نکنیم،
و دستکم وطنفروشی نکنیم
مولانا میگوید " هر کسی از ظن خود شد یارمن"
خدا یارتان باشد