پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 16 May 2024
 
۲
نگاهی به چیستی تحزب و چرایی آن؛

چرا تحزب اسلامی نیاز جامعه امروز است؟

سه شنبه ۸ آذر ۱۳۹۰ ساعت ۱۸:۲۵
کد مطلب: 197191
حضرت امام خمینی (رحمت‎الله‎علیه) خود از کسانی بودند که به کارهای تشکیلاتی و حزبی رویکردی خاص داشتند. رهبر معظم انقلاب نیز در مقوله تحزب حضور پرنگ‎تر و اظهارنظر‎های قابل‎تأمل‎تری دارند به‎طوری‎که خود ایشان در سال‎های ابتدایی انقلاب، یکی از بنیان‎گذاران و اعضای اصلی حزب جمهوری اسلامی بودند.
سرویس سیاسی جهان نيوز - دکتر مسعود گودرزی: «حزب» کلمه‎ای عربی است که در زبان فارسی نیز کاربرد دارد و برای آن تعاریف گوناگونی مطرح است. اگرچه در بیشتر فرهنگ‎های لغات همچون فرهنگ معین و فرهنگ عمید، حزب به‎معنای گروهی از مردم با مرام و مسلکی معین تعریف شده اما در نزد عامه مردم، حزب به یک گروه منظم سیاسی اطلاق می‎شود. در تعریف سیاسی نمی‎توان هر گروه سیاسی را حزب نامید بلکه بهترین واژه برای اطلاق بر یک گروه سیاسی تشکل است که حزب، خود زیرمجموعه‎ای از آن است.

تشکل از باب لغوی، بر مصدر تفعل و به معنای «شکل یافته» است و در باور عامه به هر نوع تجمع و دور هم جمع شدنی گفته می‎شود که سازمان یافته و شکیل باشد. مفاهیمی همچون حزب، انجمن، سازمان، گروه، جمعیت، جامعه، جماعت، جبهه، مجمع، جنبش و یا حتی باند را نیز می‎توان در زیرمجموعه‎ای از همین واژه تشکل تعریف کرد. اما آن‎چه که در این مقال درصدد واکاوی آن هستیم نه معنای لغوی، که معنای کارکردی کلمه حزب است که ممکن است هر کدام از لغات بالا را در بر بگیرد، زیرا اگر چه تشکل‎‎هایی همچون «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی»، «جمعت فداییان اسلام»، «جامعه اسلامی مهندسین»، «جبهه مشارکت ایران اسلامی»، «جنبش مسلمانان مبارز» و... کلمه حزب را در عنوان خود ندارند، اما قطعا کارکردی حزبی داشته و دارند.

تاریخچه حزب - به مفهومی که امروز از آن سراغ داریم - به اواسط قرن ۱۹ میلادی برمی‎گردد؛ ضمن آن‎که از شواهد تاریخی برمی‎آید که تاریخ بشر، گروه‎ها و دسته‎‎های سیاسی گوناگونی را به خود دیده که احزاب امروزی، نمونه تکامل یافته آن‎ها قلمداد می‎شوند.

اندیشمندان غربی، برای حزب تعاریف متعدد و گاه متضادی ارائه داده‎اند که همچون هر پدیده اجتماعی تنها در چهارچوب‎‎های تاریخی و فرهنگی غرب قابل‎بررسی است. به‎عنوان مثال «ادموند بورک»، سیاستمدار انگلیسی هم عصر با انقلاب فرانسه که از بزرگ‎ترین نظریه‎پردازان فلسفه سیاسی در دوران معاصر است، حزب را گروهی از انسان‎ها می‎داند که بر بنیاد اصول و موازین مورد توافق، با هم متحد شده‎اند تا در کوششی مشترک، منافع جامعه را تأمین کنند. با این‎حال «ماکس کارل وبر» جامعه‎شناس مدرنیست و عقل‎گرا، حزب را بنگاهی سازمان یافته می‎داند که تنها برای منفعت عده‎ای خاص به‎وجود آمده و در زمان انتخابات به کسب قدرت و جلب آرای عمومی اقدام می‎کند. کمونیسم به‎عنوان یکی از مکتب‎‎های فکری بشر که بیشترین استفاده از قدرت حزب را در طول تاریخ داشته، حزب را یک سازمان سیاسی می‎داند که در آن، هم‎فکران و طرف‎داران یک آرمان به‎طور داوطلبانه گرد هم آمده‎اند. با این‎حال ولادیمیر لنین، تئوری‎پرداز کمونیسم و بنیان‎گذار اتحاد جماهیر شوروی در چرایی لزوم حزب می‎نویسد: «برای آگاهی دادن و افزایش بینش سیاسی، نوع مخصوصی از حزب مورد نیاز است که قادر باشد مبارزه سیاسی را با انرژی و خشونت تا نیل به اهداف ادامه دهد.»

از آن‎چه به‎صورت مختصر درباره حزب گفته شد، معلوم شد که بشر در تعریف حزب دچار چندگانگی زیادی است. عده‎ای آن را وسیله‎ای برای کسب قدرت می‎دانند در حالی‎که عده‎ای از حزب توقع افزایش آگاهی دارند. برخی افراد رسالت حزب را در مبارزه مسالمت‎آمیز دانسته و عده‎ای هم انرژی و خشونت برای رسیدن به هدف را ویژگی یک حزب می‎دانند.

برای انتقال مفهوم حزب به فرهنگ داخلی و برای حل مشکل تعاریف و اهداف چندگانه تحزب طبیعتا باید حزب را در معیار‎های دینی و فرهنگی خود تعریف کنیم. بدیهی است، از آن‎جا که اسلام با تمامی مکاتب فکری بشری که بنیان‎‎های آن از اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ میلادی شکل گرفته - همچون مارکسیسم، فاشیسم، سوسیالیسم، لیبرالیسم و... - تعارضات جدی دارد؛ باید برای شناخت حزب و درک تحزب اسلامی به‎دنبال تعریف مکتبی خود از این پدیده بشری باشیم.

کلمه حزب در قرآن کریم ۲۲ بار به‎کار رفته است و سوره‎ای نیز به همین عنوان - احزاب - در کلام‎الله مجید وجود دارد. قرآن احزاب را بنا به اهداف و سرنوشتی که دارند به دو دسته حزب‎الله و حزب‎الشیطان تقسیم کرده است. در حالی‎که در قرآن کریم به پیروان حزب خدا لقب فائزون (رستگار) و غالبون (پیروز) داده شده و پیروان شیطان لقب خاسرون (متضرر) گرفته‎اند اما در این کتاب آسمانی، تعریف روشنی از حزب به‎معنای کارکردی آن در شرایط حاضر وجود ندارد. آن‎چه مسلم است این است که با تدبر در همین آیات نورانی و تدقیق در روایات و سیره معصومین (علیهم السلام)، حزب و مجموعه‎ای که بر محور «الله» باشد، مطلوب و مورد تأیید اسلام است و حزبی که محورش شیطان باشد، مطرود و مذموم است.

این نتیجه‎گیری را می‎توان به مفهوم امروزی حزب و کارکرد آن تسری داد. آن دسته از احزاب و تشکل‎‎های سیاسی را که هدف نهایی‎شان آگاهی بخشی و رشد جامعه اسلامی از منظر فکری، سیاسی، اقتصادی و... فارغ از نگاه نتیجه محورانه است باید حزب در چهارچوب مبانی اسلامی دانست؛ در نقطه مقابل، هر تشکل سیاسی که هدفی غیرالهی همچون کسب قدرت را اصل حرکت خود قرار دهد حزبی غیراسلامی است. در اسلام، قدرت اصالت ذاتی ندارد بلکه ابزاری برای تقویت ارزش‎های الهی و روح عبودیت در جامعه است و هرگاه قدرت، جهت‎گیری غیر الهی پیدا کند نگاه اسلامی با آن دچار تعارض می‎شود. شاید عده‎ای خرده بگیرند که اصالت دادن به قدرت به خودی خود در مفهوم تحزب نهفته و مبتلا شدن به قدرت در فعالیت حزبی و گروهی گریزناپذیر است، از این‎رو نباید به‎عنوان تفاوت بنیادین حزب الهی و حزب غیرالهی مطرح شود. اما پاسخ ما به این شبهه این است که اولا، اگر قدرت اصالت یابد، روش‎‎های دستیابی به آن نیز اصالت خواهد یافت و از همین روست که مکاتبی همچون ماکیاولیسم متولد می‎شوند. ثانیا اسلام با ذات قدرت تعارضی ندارد بلکه آن‎چه مذموم است نگاه مادی‎گرایانه به قدرت است که از بیشنی غیرالهی سرچشمه گرفته. در نگاه اسلامی دستیابی به قدرت در جامعه کاری پسندیده است به شرط آن‎که تمام لوازم رسیدن به آن، الهی باشد؛ همانند آن‎چه در روایات در مورد حضرت سلیمان (علیه‎السلام) و حضرت یوسف (علیه‎السلام) مطرح شده است.

نکته دیگری که در این‎جا قابل‎بحث است نگاه مثبت بزرگان انقلاب نسبت به مفهوم حزب است. حضرت امام خمینی (رحمت‎الله‎علیه) خود از کسانی بودند که به کارهای تشکیلاتی و حزبی رویکردی خاص داشتند. رهبر معظم انقلاب نیز در مقوله تحزب حضور پرنگ‎تر و اظهارنظر‎های قابل‎تأمل‎تری دارند به‎طوری‎که خود ایشان در سال‎های ابتدایی انقلاب، یکی از بنیان‎گذاران و اعضای اصلی حزب جمهوری اسلامی بودند. آیت‎الله دکتر شهید بهشتی، علامه شهید مرتضی مطهری، شهید محمدجواد باهنر، آیت‎الله جوادی آملی و آیت‎الله هاشمی رفسنجانی نیز سوابق زیادی در زمینه شرکت در فعالیت‎‎های تشکیلاتی دارند و هم اظهارنظر‎های بسیاری در تأیید نگاه اسلامی به مسأله تحزب از آن‎ها بر جای مانده است.

نکته دیگر قابل‎بحث، ضرورت جایگزینی نگاه ملی به‎جای نگاه محدود به حوزه انتخابیه در میان سیاسیون و نمایندگان مردم در مجلس است. پیش زمینه این جایگزینی آن است که افراد به‎جای آن‎که به‎صورت مستقل وارد نهاد‎های وابسته به قدرت شوند از درون احزاب به این مناصب راه پیدا می‎کنند. برای بازتر شدن این موضوع بحث را از راه پیش می‎بریم. وقتی فردی به‎صورت مستقل وارد صحنه انتخابات شده و به‎عنوان نمانیده وارد مجلس می‎شود، چند مشکل بزرگ ایجاد می‎کند. گذشته از آن‎که این فرد دارای هیچ‎گونه سابقه مشخص فعالیت سیاسی و سابقه ذهنی نیست، چون به یک‎باره وارد فعالیتی سیاسی آن‎هم به این ابعاد وسیع شده، قطعا به‎جای نگاه ملی نگاهی منطقه‎ای دارد و بیشتر از آن‎که به‎دنبال منافع ملی باشد به‎دنبال تأمین خواسته‎های حوزه انتخابی خود است. ضرورت تأمین خواسته‎‎های حوزه انتخابی نیز از آن‎جا نشأت می‎گیرد که فرد قبل از رأی آوردن به دور از یک نگاه نظام مند و حزبی، وعده‎ها و شعار‎هایی محدود به حوزه انتخابی خود داده که باید برای انتخاب مجدد به‎دنبال تحقق آن‎ها باشد. حال آن‎که اگر ما دارای احزاب قدرتمند باشیم، این فرد به‎جای آن‎که به‎صورت مستقل وارد انتخابات شود، از درون یک حزب به رقابت وارد می‎شود و قطعا نگاهی فراتر از آوردن رأی را ملاک رفتار سیاسی خود قرار می‎دهد. این فرد چون در درون یک حزب با آرمان‎ها و اهداف مشخص قرار دارد، یک شناسنامه و پیش زمینه مشخص دربرابر مردم خواهد داشت. از طرف دیگر فردی که از درون یک فرایند حزبی بیرون آمده متعهد به بعضی الزامات است و نمی‎تواند هر وعده و شعاری به مردم بدهد چراکه اگر نتوانست آن‎ها را برآورده کند نه‎تنها به اعتبار خود لطمه زده بلکه اعتبار گروه و حزب خود را خدشه‎دار کرده است. به‎عبارت دیگر فعالیت تشکیلاتی از آن‎جا که قانون‎مندتر از فعالیت مستقل است، تعهد بیشتری می‎آورد.

فعالیت حزبی، هزینه کنش‎‎های سیاسی غیرمعقولانه را بالا می‎برد و این مهم، امروز نیازی اساسی برای جامعه ماست؛ جامعه‎ای که در حال حاضر برخی از سیاست‎مدارانش به خود این اجازه را می‎دهند که همچون پرچمی که در باد جهت خود را عوض می‎کند، هر روز همراه با جریان غالب بر جامعه باشند. یک روز معتقد به نظام اقتصادی دولتی باشند و در دولت بعد معتقد به نظام اقتصادی آزاد.
منبع: هفته‌نامه پنجره
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *