گروه سیاسی جهان نيوز: محمدرضا عارف، معاون اول رئیس دولت اصلاحات به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران پیامی منتشر کرده و با ادعای حاکمیت یکدست یک گروه ضدجمهور، انحصارطلب و اقتدارگرا گفته است سرنوشت خوبی را برای ایران عزیز متصور نیست!
عباراتی که عارف برای توصیف مسئولان کنونی به کار گرفته بیشتر از همه به جریان اصلاحات مرتبط است. جایی که در سال 88 با اختلاف 13 میلیون رای دروغ بزرگ تقلب را مطرح کردند و مشارکت 85 درصدی مردم را به حاشیه بردند. جایی که فراکسیون امید تحت مدیریت عارف عمر خدمت چهار ساله در مجلس را به حاشیه سازی گذراند. جایی که حتی محسن هاشمی در ریاست شورای شهر اصلاح طلبان اذعان کرد که کاری برای مردم نکرده اند. جایی که قیمت بنزین یک مرتبه سه برابر شد و رئیس جمهور وقت در میانه عصبانیت مردم از بی خبری خود گفت! جایی که امتیازات نقد در برجام از جیب ملت به دشمن داده شد اما چیزی در برابرش گرفته نشد و بین خود سکه های طلا توزیع کردند. جایی که سلامت مردم با روزی 700 کشته هم به برجام و FATF گره زدند.
باید تاکید کرد که حاکمیت یکدست توسط مردم ایجاد شده است وگرنه اصلاح طلبان در همه انتخابات های اخیر نمایندگان مشهوری داشتند اما با «نه» مردم مواجه شدند.
این را هم باید اشاره کرد نسخه پیچی عارف برای جمهوری اسلامی در حالی است که او حتی در بین جریان مدعیان اصلاحات هم جایگاه خاصی ندارد و در سال 92 با تصمیم خاتمی مجبور شد به نفع روحانی کنار بکشد.
اعتماد مردم به حاکمیت را باید در تشییع ده ها میلیونی سردار سلیمانی، تشییع شهدای فتنه اخیر، راهپیمایی 22 بهمن و ... متوجه شد.
به گزارش جهان نيوز، بخش هایی از متن پیام عارف به شرح زیر است:
*متاسفانه شکل گیری جریان تمامیت خواه و توسعهستیز در بخشهایی از حاکمیت طی سالیان گذشته عملا باعث کاهش معنادار اعتماد مردم به حاکمیت شد که در پی آن شاهد چالشهای فراوانی در کشور هستیم. چالشهایی که نتیجه حاکم شدن تفکری انحصارطلب و اقتدارگرا بر جامعه است که تلاش این جریان حذف تمامی یاران انقلاب، نخبگان و دلسوزان میهن عزیزمان است. با توجه به شناختی که از تفکر ضد جمهور این جریان داریم متاسفانه باید بگوییم در صورت تداوم حاکمیت چنین نگاه و تفکری که هیچگونه سنخیتی با آرمانهای اولیه انقلاب اسلامی ندارد سرنوشت خوبی را برای ایران عزیز متصور نیستیم.
*برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در اواخر قرن گذشته بود که ارادهی بخشهایی موثر از حاکمیت و جریانهای براندازی خواه ، همراستا پروژههای سیاسی خود را در کاهش میزان حضور مردم در انتخابات مییافتند. جریان تمامیت خواه و انحصارطلب که پیروزی در انتخابات را با مشارکت حداکثری در انتخابات برای خود دست نیافتنی میدید و زمینهی برگزاری یک انتخابات با مشارکت کم ، اما نتیجه ی از پیش تعیین شده را در دستور کار قرار داد.
*تمامی این موارد زنگ خطری بود که پیشتر توسط دلسوزان کشور نسبت به فاصله گرفتن از آرمانهای انقلاب ۵۷ بارها اعلام شده بود اما متاسفانه ارادهای جدی برای تغییر در شیوه حکمرانی احساس نمی شود.
*زندگی در استمرار این وضعیت مبهم و افق نگران کننده، علاوه بر آنکه به تشدید مخاطرات راه خواهد برد، زمینه دخالت های دشمنان ایران را فزونی خواهد بخشید و آسیب پذیری همه جانبهی کشور، مردم و حاکمیت را تشدید خواهد کرد.