دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 29 Apr 2024
 
۰
۲

ماجرای جالب خطبه عقد دختر سردار سلیمانی

چهارشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۰۵
کد مطلب: 864862
شهردار اسبق کرمان ناگفته هایی را درباره سردار شهید قاسم سلیمانی مطرح کرده است.
ماجرای جالب خطبه عقد دختر سردار سلیمانی
به گزارش جهان نيوز به نقل از فارس، حسین صابری در بیان یک خاطره از سردار سلیمانی اظهار کرد : این موضوع برمی‌گردد به سال 82 که دختر من در شرف ازدواج بود و خواستگار هم فرزند شهید و از نزدیکان حاج قاسم بود و خاطره این است که با واسطه‌گری که کردند قرار شد خطبه عقد را حضرت آقا بخواند و اتفاقا این کار همراه شد با عقد دختر سردار؛ آن روزها هر چند نفر با هم برای خطبه عقد وارد می‌شدند و افراد را صدا می‌کردند که نوبت رسید به فرزند سردار و صدا زدند سلیمانی بیاید داخل.

در همین حین بود که از زبان حضرت آقا و به گوش خود شنیدم که فرمودند سلیمانی؟ کدام سلیمانی؟ سلیمانی خودمان؟ و از همان جا بود که فهمیدم سردار چه منزلت و جایگاهی نزد حضرت آقا دارد.

شاید بعضی‌ها ندانند، یکی از ویژگی‌های عشایر ما دلاوری است و البته شما در استان‌هایی مثل کهگیلویه و بویراحمد بهتر می‌دانید که عشایر چه روحیه‌ای دارند سابقه اجداد حاج قاسم هم برمی‌گردد به طوایف لر که از دهه‌های پیش که شاید بیش از یک قرن باشد از مناطق لرنشین به شهرستان رابر کرمان آمده و در روستای قنات ملک سکنی گزیدند که باید قبل از هر چیز دلاوری و شجاعت آن شهید را مربوط به روحیه عشایری ایشان دانست.
https://jahannews.com/vdcb0abw5rhb0wp.uiur.html
jahannews.com/vdcb0abw5rhb0wp.uiur.html
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
این روزها که به مدد فضای بی در و پیکر مجازی برخی سناریو درست میکنند و مزخرف می نویسند در خصوص سردار و کسی هم کاری به کارشون نداره
ولی آیندگان در خصوص مردانگی و بزرگ منشی این شهید بزرگوار بیشتر خواهند شنید
روزی که رسانه ای پیدا شود و از خاطرات هیلاری در خصوص تاسیس دولت اسلامی عراق و شام (داعش) بیشتر برای نسل جوان بگوید و یاوه گویی های شبکه های اجاره ای را بی اثر کند
Iran, Islamic Republic of
یاوه گویی علیه سردار دلها مثل پاشیدن خاک به روی خورشیده جون خودشون در میره ولی لکه ای به دامن خورشید نمی نشینه