گروه فرهنگی جهان نيوز: جایی که شهید سلیمانی مشخص کرده بود، کنار مزار شهید حسین یوسفاللهی بود. داستان حسین یوسفاللهی، شهید عارف لشکر و خبر غیبیای که در مورد آمدن دو شهید به حاج قاسم سلیمانی داده بود، سرآغاز ارتباط سلیمانی با یوسفاللهی شد.1 از آن روز بود که حاجقاسم به حرفهای یوسفاللهی ایمان پیدا کرد. سردار سلیمانی، در طول حیاتش، هیچوقت خود را ندید. اعتقادم این است که بعد از شهادت میخواست حسین یوسفاللهی را بزرگ کند؛ نه خودش را. سردار سلیمانیِ با این عظمت گفت مرا کنار حسین دفن کنید.
سرانجام بنا به وصیت خودش، کنار مزار یوسفاللهی به خاک سپرده شد. روی سنگ قبر اول نوشته بودند «سرباز ولایت قاسم سلیمانی». بعد از چند روز به «سرباز قاسم سلیمانی» اصلاح شد.
حاجقاسم، چهارشنبه 18 دی، بعد از نماز صبح و قبل از طلوع آفتاب به خاک سپرده شد؛ یعنی دقیقاً شب شهادت حضرت زهرا سلامالله علیها. پیش خود گفتم: این هم از حساب و کتاب خداست که باید بینالطلوعین و شب شهادت حضرت زهرا سلامالله علیها دفن شود؛ و اینکه پایین پای قبر شهید سلیمانی جای خالی وجود داشته باشد تا شهید پورجعفری هم آنجا دفن شود!
چهار روز قبل از شهادتش، دوشنبهای که فردایش همراه سردار سلیمانی برای آخرین بار به سوریه میرفت، آقای پورجعفری را کنار خانه سردار سلیمانی دیدم. گفت «سردار سلیمانی امروز به من گفت دیگر خسته شدهام. یک تیر بیاید، من و تو با هم شهید شویم! گفتم اگر میخواهی شهید شوی، چه کار به من داری؟ گفت من بدون تو نمیتوانم بروم.» حسین پورجعفری، کمحرف بود. اسم او را صندوق اسرار سردار سلیمانی گذاشته بودم.
بخشی از خاطرات رفاقت چهل ساله حجتالاسلام والمسلمین علی شیرازی با حاج قاسم سلیمانی
بیشتر بخوانید:
ماجرای نگرانی حاج قاسم برای یکی از دخترانش
حاج قاسم چگونه با لشکر ثارالله خداحافظی کرد؟
جلد کتابی که حاج قاسم دوست نداشت دیده شود
گفت من جای تو بودم لیوان را به صورتش پرت میکردم
دلیل حاج قاسم برای پیگیری کار روحانی معروف سپاه
حاج قاسم یک ریال یا دلار حق ماموریت نگرفت