موضوعی که درباره عملیات مرصاد مغفول مانده است، عوامل موثر در وقوع این عملیات میباشد که در دو بعد خارجی و داخلی قابل بررسی و تامل میباشد.
جهان نيوز - نورالدین قدیمی: در ایام ساگرد عملیات مرصاد قرار داریم. درباره چگونگی و نتایج به دست آمده از این عملیات، گفتنیهای لازم گفته شده ولی موضوعی که مغفول مانده است، عوامل موثر در وقوع این عملیات می باشد که در دو بعد خارجی و داخلی قابل بررسی و تامل می باشد.
1- عوامل داخلی
تا پایان سال 1366، ازنظر نیروئی و سایر مواردمرتبط با جنگ، وضعیت مناسبی برجبهه ها حاکم بود. بطوری که عملیات والفجر10 در 25 اسفند سال1366در غرب کشور به منظور تضعیف موقعیت ارتش صدام در مناطق کردستان عراق انجام و پیروزی های بزرگی هم به دست آمد.
انتخابات دوره سوم مجلس شورای اسلام در فروردین 1367، با حواشی زیادی برگزارشد که آثارمنفی غیرقابل انکاری در جبهه ها برجای گذاشت. این انتخابات که با انشعاب مجمع روحانیون مبارز با محوریت مهدی کروبی و همراهی تعدادی از اعضا از جامعه روحانیت مبارز کلیدخورد، جامعه را به سمت التهاب و دو دستگی پیش برد. اعلام موجودیت مجمع روحانیون مبارز که خود را طرفداران اسلام ناب محمدی (ص) و اعضای جامعه روحانیت را طرفداران اسلام آمریکایی معرفی می کردند، باعث بروز اختلافات فراوان در جامعه و حتی دربین رزمندگان شد که درمواردی درصد قابل توجهی نیروهای مردمی با اعلام اینکه امروز جنگ در پشت جبهه است، برای حضور درانتخابات، خود را به شهرها رساندند.
علاوه برمطلب فوق، اتفاقات دیگری در جریان بررسی صلاحیت کاندیداها و برگزاری انتخابات رخ داد که اختلافات بین وزیر کشور، یعنی مرحوم حجت الاسلام محتشمی پور با شورای نگهبان رخ داد که آتش اختلافات در جامعه را شعله ورترکرد. در این انتخابات برای اولین بار صندوقهای اخذ رای از مساجد به مدارس منتقل شدند. بعد از برگزاری نیز شورای نگهبان فقط صحت انتخابات 45 حوزه انتخابیه را تایید و خواستار بازشماری صندوقهای آرا در سایر حوزه ها شد که با مخالفت و مقاومت وزارت کشور مواجه شد که در نهایت با پادرمیانی حضرت امام (ره) پرونده انتخابات بسته شد ولی میوه تلخ اختلافات در جامعه به ثمر نشست.
در ادامه نیزبا توجه به ورود تعدادی از نیروهای تندرو از جناح چپ به مجلس و به تبع آن، مسئولیت گرفتن برخی چهره های تندرو و بعضا مخالف ادامه و پشتیبانی از جنگ به بدنه اجرایی کشور، روز به روز بر دامنه اختلافات افزوده شد که اولین نتیجه آن، مواجه شدن یگانهای رزمی با کمبود نیروی انسانی و پشتیبانیهای لجستیکی بود. نتیجه این اختلافات داخلی و تاثیر آن برتوانمندی یگانهای رزمی، فرصتی را برای دشمن فراهم کرد تا عملیاتهایی را در نقاطی از جبههها آغاز کند که در مواردی نیز با موفقیت همراه بود. در آن شرایط وضعیت به حدی وخیم شد که آیتالله خامنهای که رئیس جمهور بودند، باصدور پیامی برای روجانیت و عموم مردم، عازم جبهه شدند. پیامی نیز از طرف حضرت امام(ره) خطاب به مردم صادر شد که در نتیجه، نیروهای مردمی مجددا عازم جبهه های جنگ شدند و با تکمیل سازمان رزم یگانهای نظامی، از پیشروی مجدد نیروهای دشمن که حتی توانسته بودند خود را از چندین نقطه به جاده اهواز خرمشهر برسانند جلوگیری شد.
درست است که در آن مقطع جلو پیشروی دشمن گرفته شد ولی دشمن موفق شده بود فاو و بخشی از جزایرمجنون را باز پس بگیرد و علاوه برآن، باپیشروی در برخی از نقاط جبهه های میانی و غربی، در موقعیت برتری قرار گرفته بود. در چنین شرایطی بود که حضرت امام (ره) با پذیرش قطعنامه 598 موافقت کردند تا از بروز خسارات بیشتر و به خطر افتادن تمامیت ارضی کشور جلوگیری کنند.
2 - عوامل خارجی
وقتی جمهوری اسلامی ایران قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد را در ۲۷ تیر سال ۱۳۶۷ پذیرفت، سازمان منافقین احساس کرد که با پایانیافتن جنگ، عمر تشکیلات نظامی منافقین نیز که در عراق سازماندهی شده بود، به پایان خواهد رسید.
رجوی میدانست که صدام، سازمان را به عنوان پیشمرگههای حزب بعث تلقی میکند و چنین سازمانی در زمان صلح جایی برای بقا ندارد. با همین دیدگاه بود که نیروهای سازمان منافقین در ۲۸ خرداد سال ۱۳۶۷، یعنی درست یک روز بعد از پذیرش قطعنامه از سوی ایران، به شهر مهران حمله کرده و شعار «امروز مهران، فردا تهران» را سر دادند ولی با عملیات رزمندگان اسلام از مهران عقب رانده شدند.
پذیرش آتشبس از سوی ایران، برای صدام و سازمان غیرمنتظره و باورنکردنی بود. آنها این اقدام را ناشی از فروپاشی قوای دفاعی ایران و ضعف جمهوری اسلامی تلقی کردند و فرصت را برای تصاحب حکومت ایران غنیمت شمردند.بنابراین بلافاصله جلسهای در کاخ ریاستجمهوری عراق به ریاست صدام و با حضور مسعود رجوی، سرلشکر فاضلالبراک تکریتی رئیس سرویسهای اطلاعاتی عراق و سپهبد صابر الدوری به منظور چگونگی بهرهگیری از این فرصت برگزار شد.
سازمان منافقین که مدتها به فکر بازگشت به تهران بود، طرح خود را برای پیشروی سریع به سمت مرکز ایران برای دردستگرفتن قدرت با پشتیبانی نیروهای مسلح عراق ارائه کرد.
در این جلسه مسعود رجوی به صدام گفت: «مطمئن باشید که نیروهای سازمان من ظرف چند ساعت وارد شهر همدان در ۲۵۰کیلومتری مرز خواهند شد» و از آنجا به سمت تهران حرکت خواهند کرد. صدام موافقت خود را با اجرای این عملیات اعلام کرد و با بیان اینکه «شاید این یک فرصت طلایی برای نابودی رژیم فعلی ایران باشد»، انگیزه خود را از اجرای این عملیات مشخص کرد.بر این اساس سازمان منافقین عملیات "فروغ جاویدان" را با پشتیبانی کامل ارتش عراق و بهرهگیری از پنجهزارو ۱۰۰ نفر نیروی آموزش دیده که در قالب ۲۵ تیپ رزمی سبک مکانیزه سازماندهی کرده بودند، از مرز عراق به راه افتادند تا در یک برنامه زمانبندیشده ۳۳ساعته خود را به تهران برسانند.
سازمان در این عملیات از هزار خودروی ایفا و تویوتا، ۷۰ دستگاه خودروی زرهی، صد قبضه تفنگ ۱۰۶میلیمتری، ۳۰۰ قبضه انواع خمپارهاندازهای ۶۰ و ۸۱ کماندویی، صد قبضه توپ پدافند هوایی، ۸۰ قبضه دوشیکا و ۵۰ قبضه موشک دوشپرتاب سهند استفاده کرد. تصور و تحلیل سران سازمان منافقین بر این بود که سوار بر تانکها و نفربرهای خود، میتوانند بدون مواجهشدن با مقاومتی درخورتوجه از سوی قوای مسلح ایران به سرعت خود را به تهران برسانند. آنها فکر میکردند مردم ایران نهتنها در برابر ارتش منافقین وارد عمل نخواهند شد بلکه از نظامیان آنها استقبال نیز خواهند کرد. سران منافقین به نیروهای خود وعده داده بودند تا با رسیدن به تهران، جشن پیروزی را در میدان آزادی برگزار کنند.با این تصور مقارن ساعت ۱۴:۳۰ روز سوم مرداد سال ۱۳۶۷ یعنی یک هفته پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران، ارتش منافقین با کمک ارتش عراق عملیات خود را از طریق سرپلذهاب آغاز کرد و به طرف شهر کرند غرب پیشروی کرد. حدود ساعت ۱۸:۳۰ نخستین تانکهای منافقین وارد شهر کرند شدند و به سمت اسلامآباد حرکت کردند و دو ساعت بعد به این شهر رسیدند و در ادامه نیز با عبور از شهرهای مسیر و کشتار مردم بیگناه تا تنگه چارزبر در 35کیلومتری کرمانشاه که بعدها تنگه مرصاد نامیده شد پیش آمدند که در این مکان با سد محکم نیروهای رزمنده ایرانی مواجه شده و بعد از برجای گذاشتن بیش از 2000 نفرکشته و تعدادزیادی مجروح ، مجبور به فرار مجدد به داخل خاک عراق شدند.