تودهنی دوباره «چریک پیر» به منافقین
سه شنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۵۹
کد مطلب: 781380
آقای مطهری در این باره می‌گوید: "قضیه تغییر ایدئولوژی بحث مفصلی دارد. متأسفانه برخی از دوستان ما که می‌خواهند حفظ آبرو کنند تمام انحرافات و اشکالات مجاهدین را گردن مسعود رجوی انداختند، درصورتی‌که این‌گونه نیست و ایدئولوژی اینها و سرانشان که از نهضت آزادی بودند از روز اول یک حالت نفاق و دوگانه‌ای داشتند و مبارزه‌شان مذهبی صرف نبود و مثل فدایی‌ها مبارزه اقتصادی و امپریالیسم مد نظرشان بود. در تمام نوشته‌های اینها چیزی نمی‌توانید پیدا کنید که نوع حکومت مطلوبشان چیست. "
او می‌افزاید: بنابراین از اول حکومتی بر مبنای جبهه می‌خواستند که هم مذهبی‌ها هم مارکسیست‌ها و تفکرات مختلف که مختلف امپریالیسم باشند در آن نقش داشته باشند حتی برخی بچه‌های مارکسیست را هم عوض‌گیری کرده بودند و من می‌گفتم شما باید اول اینها را مسلمان کنید بعد عضو شوند که می‌گفتند خیر ما اگر کمونیست‌ها را جذب کنیم می‌توانیم اینها را بر سر فدایی‌ها بزنیم و بگوییم استراتژی ما این‌قدر پیشرفته است که کمونیست‌ها را مسلمان می‌کند. مجاهدین دستگیری اصلی‌شان مربوط به سال ۵۰ بود و در آنجا هم که هنوز تغییر ایدئولوژی انجام نشده بود.
* خوانش این اظهارات برای اهل نظر، جویندگان تاریخ و اصحاب تحلیل سیاسی به شدت مفید فایده خواهد بود.
خاصّه اینکه سازمان منافقین و سمپات‌های آن همواره تقلا کرده و می‌کنند که به خود صبغه‌ای دینی و اسلامی نیز ببخشند!
ادعایی که با صحبت‌های آقای مطهری، دروغ بودن محض آن کاملا هویدا می‌شود.
گفتنیست، آقای مطهری یا همان "عزت شاهی" از مجاهدان بزرگ و ستمدیده دوران رژیم شاه است که تمام عمر جوانی خود را در راه مبارزه در میدان و در زندان با رژیم ستمشاهی گذراند و پس از انقلاب نیز کمک شایانی به رسواسازی خط نفاق کرد.
گفته می‌شود که عزت مطهری یکی از اصیل‌ترین منابعی است که پیرامون شناخت جریانات معارض پهلوی و حقایق گذشته بر زندانیان سیاسی در زندان‌های امنیتی شاه، می‌توان به او و خاطراتش رجوع کرد. (ر ک به کتاب خاطرات عزت شاهی)
پ. ن: در صحبت‌های آقای مطهری مشاهده می‌شود که ایشان می‌گوید: متأسفانه برخی از دوستان ما که می‌خواهند حفظ آبرو کنند تمام انحرافات و اشکالات مجاهدین را گردن مسعود رجوی انداختند.
به نظر می‌رسد منظور عزت مطهری از بیان این جمله اشاره به کسانی از مبارزین انقلابی باشد که در پیشا انقلاب و قبل از مارکسیست شدن ظاهری سازمان با این تشکل همکاری انقلابی داشته و بعدا از آن جدا شدند.
