این شرایط ادامه داشت تا اینکه مذاکره شد و گفتیم نمیشود که تریبون یکطرفه دست شما باشد؛ قبول کردند؛ یکی دو نفر از بچههای ما هم رفتند صحبت کردند. حالا مصطفی هم در این وسط نقش سازماندهی داشت. شما اگر در آن صحنه باشید، درک متفاوتی از صحنه میتوانید داشته باشید.
داشت، پس از شهادتش به خوابگاه مصطفی احمدیروشن تغییر نام داد؛ من خیلی خوابگاه میرفتم؛ یعنی چون فعال بودیم زیاد خوابگاه میرفتم. اوج ماجرای 18 تیر سال 78، تردد ما در خوابگاه بیشتر شد. بعضی مواقع تا پاسی از شب در اتاق احمدیروشن و دوستان همدانیاش بودیم.
وقتی دولت تشکیل شده بود، گفتم مصطفی بیا در دولت کمک کن؛ قبول نکرد و روی کار تخصصی خودش تمرکز کرد؛ وقتی وارد سازمان انرژی هستهای شد، پیشنهادهای دیگر را قبول نکرد؛ حتی جاهای دیگر هم که پیشنهاد دادیم، نیامد؛ گفتم بیا در بخشهای دولت میتوانی موثر باشی؛ معلوم بود که با یک عزم متفاوتی سازمان انرژی هستهای را انتخاب کرده است؛ آدمی که معلوم است به کجا میخواهد برسد و همه همتش را بر همین اساس میگمارد، با هر بادی به سمتی نمیرود.
آغاجری بهانه بود؛ معلوم بود دانشگاه ظرفیت این اتفاق را دارد؛ دانشگاه شریف مهیای یک تجمع و اعتراض بود. در دانشگاه علامه، یک سوم جمعیتی که در دانشگاه شریف آمده بودند، حضور داشتند. در دانشگاه علامه، یک نفر از هر تفکر پشت تریبون میرفت و اظهارنظر میکرد ولی در دانشگاه شریف، دفتر تحکیم وحدت اعلام یک تجمع سراسری کرد؛ از همه دانشگاهها آدم آوردند یعنی با اتوبوس، لشگرکشی در مقیاس بالایی انجام دادند و از حمایت دولتی هم برخوردار بودند؛ وزارت علوم در آن مقطع کاملا در اختیارشان بود.
مصطفی عاقبت به خیر شد؛ عاقبت به خیری که شاخ و دم ندارد. عاقبت به خیری این است که طرف با این وضعیت از دنیا برود و ماندگار شود. مصطفی اینجوری بار خودش را بست و رفت.
مصطفی توانست؛ معدلش گویای این حرف است.
حکم آغاجری بهانه بود؛ معلوم بود دانشگاه ظرفیت این اتفاق را دارد؛ دانشگاه شریف مهیای یک تجمع و اعتراض بود. در دانشگاه علامه، یک سوم جمعیتی که در دانشگاه شریف آمده بودند، حضور داشتند. در دانشگاه علامه، یک نفر از هر تفکر پشت تریبون میرفت و اظهارنظر میکرد ولی در دانشگاه شریف، دفتر تحکیم وحدت اعلام یک تجمع سراسری کرد؛ از همه دانشگاهها آدم آوردند یعنی با اتوبوس، لشگرکشی در مقیاس بالایی انجام دادند و از حمایت دولتی هم برخوردار بودند؛ وزارت علوم در آن مقطع کاملا در اختیارشان بود.
یک روز شهید ما خرازی و همت و باکری میشود؛ یک روز هم میشود احمدیروشن.