سه شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳ - 21 May 2024
 
۵
خاطراتی از روز دفن امام

وقتی کنترل کار از دست مسؤولان تدفین خارج شد

+تصویری منتشرنشده از محل دفن پیکر بنیانگذار کبیر انقلاب
سه شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۰۱:۰۰
کد مطلب: 289891
چندی طول نکشید که تکه های تابوت بر پیشانی دوستداران امام چسبیده بود و اکنون پیکر امام روی دستان جوانان عزادار به این طرف و آن طرف می رفت، گویی نوری بر امواج آب شناور است. کنترل کار از دست مسؤولان تدفین خارج شده بود.
وقتی کنترل کار از دست مسؤولان تدفین خارج شد
جهان نيوز - گروه فرهنگی: مردم، مرتضی غرقی را بیشتر با گزارش هایش از مقر دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل در شهر نیویورک می‌شناسند. خبرنگاری که در چنین روزهایی در سال ۶۸ در حال مخابره لحظه به لحظه بزرگترین مراسم تشییع و تدفین یک رهبر در طول تاریخ بود.

متن زیر خاطرات مرتضی غرقی خبرنگار صدا و سیما در زمان رحلت معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) است که به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد رحلت ایشان منتشر می شود:

صبح روزی که قرار بود پیکر امام به خاک سپرده شوند. من به همراه چند تیم خبری به بهشت زهرا اعزام شدم تا مراسم تدفین را پوشش خبری بدهم. ساعت پنج صبح به بهشت زهرا رسیدم. مکانی که قرار بود امام در آنجا دفن شوند با کانتینر احاطه شده بود و مردم عادی نمی توانستند وارد آنجا شوند. بنده با کارت خبرنگاری وارد آن محوطه شدم.

محل دفن امام (ره) حفر شده بود و یک عکس از امام بر بالای قبر گذاشته بودند. با مسئولان مراسم تدفین تماس گرفتم از چند و چون مراسم مطلع شدم. هنوز پیکر امام(ره) از مصلای تهران به سمت بهشت زهرا حرکت داده نشده بود. همه شرایط برای دفن پیکر امام (ره) در بهشت زهرا آماده شده بود. همه چشم ها گریان بود به اتفاق دیگر خبرنگاران و برادران سپاه بر بالای قبر امام حاضر شدیم و عکس گرفتیم. در همانجا با امام عهد و پیمان بستیم که هرگز از آرمانهای او عدول نکنیم.

هنوز پیکر امام در راه بهشت زهرا بود ما در میان ده‌ها کانتینر محبوس شده بودیم. مردم هر لحظه به سمت محل دفن امام ره حرکت می کردند حدود ساعت یازده صبح بود دور و بر محل استقرار کانتینرها مملو از جمعیت شده بود و سیل جمعیت هر لحظه رو به افزایش بود و این درحالی بود که مردم از مسیر تهران تا بهشت زهرا در حال تشییع پیکر امام ره بودند و هنوز به بهشت زهرا نرسیده بودند. خروج از این محل برای ما غیر ممکن شده بود هوا بشدت گرم بود و ما درگیر کار بودیم و گرمای هوا را احساس نمی کردیم.


حدود ساعت دو بعد از ظهر با بیسیم به مسئولان مراسم اطلاع دادند که تا لحظاتی دیگر پیکر بزرگ مرد تاریخ ایران برای دفن به این مکان منتقل می شود. همه آماده بودیم. اتومبیل مخصوص حمل پیکر امام (ره) توان عبور از جمعیت را نداشت و تصمیم گرفته بودند که با هلی کوپتر پیکر امام را به محل دفن منتقل کنند.

حوالی ساعت سه بعد از ظهر بود که ناگهان یک هلی کوپتر ۲۱۴ ارتش بر فراز محل دفن امام ظاهر گردید. نمی دانم چگونه عزاداران امام از کانتینرها عبور کرده و به درون محلی آمده بودند که قرار بود امام در آنجا دفن شوند این محل آنقدر مملو از جمعیت شده بود که هلی کوپتر بسختی به زمین نشست حدود بیست دقیقه هلیکوپتر در محل روشن بود اما ازدحام جمعیت مانع از آن شد که مسئولان مراسم بتوانند پیکر امام را از هلی کوپتر خارج کنند پس از بیست دقیقه هلی کوپتر مجددا به هوا برخواست و در آسمان چرخی زد تا مسئولان مراسم بتوانند اطراف محل دفن را خلوت کنند بعد از یک ربع دیگر هلی کوپتر دوباره در آسمان مشاهده شد و این بار به سرعت به زمین نشست تا مراسم تدفین بسرعت انجام شود. لحظاتی بعد تابوتی که پیکر امام ره در آن قرار داشت به بیرون منتقل گردید.

چندی طول نکشید که تکه های تابوت بر پیشانی دوستداران امام چسبیده بود و اکنون پیکر امام روی دستان جوانان عزادار به این طرف و آن طرف می رفت گویی نوری بر امواج آب شناور است. کنترل کار از دست مسئولان تدفین خارج شده بود. ناگهان اقای ناطق نوری را در آنجا دیدم. عبا و عمامه را کنار گذاشته بود و کار دفن پیکر امام را مدیریت می کرد. یادم است زمانی که امام (ره) به تهران وارد شده بود و در بهشت زهرا سخنرانی می کرد نیز همین گونه ازدحام جمعیت بود که در آنجا هم آقای ناطق نوری مدیریت میدانی را بر عهده داشت. در حالی که از بالای کانتینرها همراه با دیگر خبرنگاران و عکاسان داخلی و خارجی چشمانمان بر پیکر امام دوخته شده بود ناگهان پیکر امام (ره) از دیده ها محو شد و موج جمعیت به این طرف و آن طرف می رفت اما از پیکر امام بر روی دستان عزاداران خبری نبود پس از پنج دقیقه دریافتیم که عاشقان امام، خود را بر روی پیکر امام انداخته و مانع از دفن امام شده بودند. لحظاتی بعد دوباره پیکر امام بر روی دستان مردم قرار گرفت. هیچگاه چنین صحنه هائی را در عمر خود ندیده بودم.

به هرحال پس از یک ساعت مسئولان مراسم تدفین، پیکر امام را از میان دستان عاشقان گرفتند و او را در آرامگاه ابدی اش به خاک سپردند. و بدین ترتیب جهان بشریت از وجود این گوهر گرانبها محروم شد. پس از مراسم تدفین خاک قبر امام به آسمان پاشیده شد و توفانی از خاک بر پا شد. مسئولان تدفین بلافاصله یک کانتینر را بر روی قبر گذاشتند تا جوانان احساساتی و پرشور که خود را بر روی خاک انداخته بودند را کنترل کنند. حدود شش بعد از ظهر مراسم تدفین به پایان رسید و ما پس ازسیزده ساعت کار طاقت فرسا سوار بر یک پاترول شدیم و به تهران آمدیم و اخبار را مخابره کردیم.

از کتاب خاطرات مرتضی غرقی خبرنگار ارشد صدا و سیما
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *