نسبت عميق روحاني با هاشمي رفسنجاني آنچنان اظهر من الشمس است كه برخي دولت آن دو را ـ به مطايبه و به تشابه تغييرات در عصر فناوري اطلاعات ـ داراي يك برنامه نرم افزاري، اولي تحت داس و دومي تحت ويندوز ميدانند.
يادداشت نيست.
كمترين تاثير احمدي نژاد بر مناسبات و آرايش سياسي كشور، نزديكتر كردن هاشمي و خاتمي به يكديگر و حتي پيوند دادن ناطق نوري به آنها بود و همين نزديكي و پيوند سياسي بود كه توانست از يكسو عارف بالذات اصلاح طلب را وادار به كناره گيري نمايد و از سوي ديگر ظرفيت رفاقت چندين ساله ناطق نوري و باهنر ـ آخرين رئيس ستاد انتخاباتي ولايتي ـ را به كمك پيروزي روحاني در روزهاي آخر انتخابات يازدهم بياورد.
رايانهاي) است تا اختلاف جدي ميان دو راس دو سيستم.
اصلاح طلبان پس از مدتي اجحاف طيف تندرو خود درباره هاشمي رفسنجاني و خصوصا پس از افتضاحي كه در ماجراي فتنه ۸۸ رقم زدند، نيك دريافتند تنها كسي كه ميتواند نقش لنگرگاهي مطمئن براي آنان بازي كند كسي جز هاشمي نيست و لذا در بازسازي نسبتشان با او تندروها جاي خود را به عقلاي دوم خردادي دادند.
ظاهر نمايد و در برخي موارد ـ خصوصا در عرصه سياست داخلي ـ هم خود را از برخي تندروي ها مبرا بداند، متاسفانه بايد گفت در بسياري از موارد نشانه هايي از موافقت دولت یازدهم براي اين ميزباني ديده مي شود: