آقای هاشمی، بر خلاف تصور موجود، به جای حمایت از آقایان روحانی یا عارف، قصد حمایت از فردی مانند آقای ولایتی را دارد و عمل ایشان نیز همین را نشان میدهد
این طور نیست و چنین برداشتی بسیار سطحی است.
حلقهی انحراف موقعیت آیندهی خود را در تضعیف جایگاه اصولگرایی میبیند و تصور میکند که اگر موقعیت اصولگرایی در جامعه تضعیف شود، جایگاهی برای آنها فراهم خواهد شد.
سال ۷۶ جریانی با مخالفت آقای هاشمی به صحنه آمد، حملاتش را به شدت متوجه آقای هاشمی کرد تا بتواند رأی جامعه را جلب خود کند؛ اما در انتهای دورهی آنها چه اتفاقی افتاد؟ کسانی که با درگیری با آقای هاشمی روی کار آمدند، در انتهای دوره، کاندیدای خود را آقای هاشمی اعلام کردند. یعنی در طول هشت سال، تغییراتی صورت گرفت و آن جریانی که با «نه به آقای هاشمی» روی کار آمده بود، خودش پشت سر آقای هاشمی ایستاد.
اگر کسی کمی عقل سیاسی داشته باشد، متوجه خواهد شد که وقتی رهبری رسماً برای احمدینژاد نوشتهاند که مشایی برای معاونت ریاستجمهوری صالح نیست، برای ریاستجمهوری بعید است حضور او را به صلاح بدانند.
اعلام کردند که ما از آقای جلیلی حمایت میکنیم، اما بعد از مدتی با آقای ولایتی مذاکراتی کردند. آنها قصد دارند هر کدام از اصولگرایان را به یک نحو تخریب کنند.