جریان انحرافی با "مولوی" و "ارشادی" کردن دستورات رهبر انقلاب دنبال چیست؟
دوشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۰ ساعت ۰۸:۴۷
کد مطلب: 162112
سرویس سیاسی جهان ـ مسعود يارضوي: افرادي كه به دستورات مقام معظم رهبري قيد ارشادي يا مولوي الصاق مي كنند از اين جهت بسيار خطرناكند كه مي توانند در هر لحظه اي و در مورد هر دستوري، به بهانه ارشادي بودن؛ آن را اجرا نكرده و مقاصد ناصواب خويش را دنبال كنند.
رئيس خبرگزاري دولت، اخيرا در گفتگو با يكي از نشريات كشور پرده از نگرشي برداشت كه شواهد حاكيست عده اي در داخل بدنه دولت به آن معتقدند.آنها دستورات رهبري را به دو قسم مولوي و ارشادي تقسيم كرده اند. حتي شايعاتي نيز وجود دارد كه آنها در ماجراي كنار رفتن برخي چهره هاي مورد وثوق نظام از دولت، بر همين مسئله تمسك كرده اند و يا در عدم به كار گيري برخي ديگر از چهره ها در دولت، مولوي يا ارشادي بودن منويات مقام معظم رهبري، مبناي برخي تصميم گيريها بوده است.
تمام اين نكات جاي سوال دارد. اينكه چه كسي در دولت به خود جرأت مي دهد كه منويات مقام عظماي ولايت را طبقه بندي كند. چه كساني به اين نگرش ها معتقدند. با امثال رئيس خبرگزاري دولت كه رسما اعلام مي كند دستور مقام معظم رهبري پيرامون عزل مشايي، يك دستور ارشادي بوده است چه برخوردي خواهد شد.
آيا رئيس جمهور در قبال اينگونه مسائلي كه از جانب نزديكانش درز مي كند موضعي دارد يا خير...اما آيا اينكه براي اين سوالات پاسخي هويدا مي شود يا نه بايد منتظر آينده بود.البته تجربيات گذشته نشان داده است كه طرح نظريات غلط پيرامون ولايت فقيه و حيطه هاي آن همواره مورد واكنش آگاهان جامعه و خواص با بصيرت و حتي شخص مقام معظم رهبري واقع شده است.
چند سال قبل نيز شاهد بوديم كه بحث "ذوب در ولايت" كه توسط يكي از چهره هاي اصولگراي كشور مطرح شده بود مورد انتقاد مقام معظم رهبري قرار گرفت و ايشان تأكيد كردند كه ذوب در ولايت غير صحيح است و همه ما بايد "ذوب در اسلام" باشيم.اما به نظر مي رسد موضوعي كه اخيرا از جانب جوانفكر مطرح شده است، تنها كف هاي روي آب يك خط مشي خطرناك باشد.
نگرشي كه مشغول تئوريزه كردن اين تفكر است كه حتي دستورات ولايت فقيه را نيز مي توان اجرا نكرد.در واقع آنها با زدن برچسب ارشادي به برخي از اين دستورات و در ادامه حاشيه دار كردن آنها، اينطور القا مي كنند كه عدم اجراي اين دستور به همين دلايل بوده است.
پر واضح است كه براي ما كه معتقد به ولايت مطلقه فقيه هستيم، دستور ولايت اعم از هر گفتار و مكتوبي كه باشد و در هر موردي كه باشد؛ الساعه، لازم الاطاعه و لازم الاجراست. چه اينكه البته همگان مي دانيم كه هيچگاه در طول تاريخ ۳۲ ساله انقلاب اسلامي ما نيز سابقه نداشته است كه قيد ارشادي يا مولوي بر دستورات مقام عظماي ولايت چه در زمان امام راحل و چه در دوران كنوني الحاق شود.
از ديگر سو از ياد نبريم كه حتي سيدمحمد خاتمي، رئيس دولت اصلاحات و كسيكه امروز در زمينه همكاري با فتنه گران انگشت اتهام خود را به سمت او نيز نشانه رفته ايم قبلا در اظهار نظري رسمي بيان كرده بود كه در امور دولت در برخي موارد اختلاف نظرهايي با مقام معظم رهبري داشته است اما نظر ايشان را اجرا مي كرده است.جداي از اينكه خاتمي راست مي گويد يا نه نكته اينجاست كه آقاياني كه هم اكنون از اجراي منويات مقام معظم رهبري به بهانه ارشادي بودن آنها قصد سر باز زدن دارند چه نسبيتي با اصلاح طلبان دارند كه هم اكنون از درون دولت اصولگرا سر برآورده اند؟
الحال كه سرچشمه هاي جوشان اين جريان خطرناك را بايد به خوبي رصد كرد و البته در ادامه خشكاند.افرادي كه به دستورات مقام معظم رهبري قيد ارشادي يا مولوي الصاق مي كنند از اين جهت بسيار خطرناكند كه مي توانند در هر لحظه اي و در مورد هر دستوري، به بهانه ارشادي بودن؛ آن را اجرا نكرده و مقاصد ناصواب خويش را دنبال كنند.
از ترفندهای مغرضین یکیش همین از حیز انتفاع انداختن فرمایشات رهبری است که متاسفانه گاهی در رفتار برخی که ادعای تبعیت دارند هم متبلور می شود
مسئولین بدانند که رهبری یا نامه نمی دهند یا دستوری در آن مرقوم می کنند
تا حالا نشده رهبری نامه ای با مضمون ارشاد بدهند
ارشادات ایشان در قالب نصیحت و اندرز در سخنرانی هاو دیدارهای حضوری است
برخلاف تصور خيلي ها كه مشكل را در فتنه انتخابات و سبزها جستجو كرده و مي كنند، مشكل و فتنه اصلي را بايد در جريان خطرناكي كه عموما در حلقه ياران آقاي احمدي نژاد و پشت راي 25 ميليوني مردم به ايشان سنگر گرفته است جستجو كرد.
من از فتنه گران و سران آن متنفرم اما حق اين است كه تا حكم مقام معظم رهبري بدست آقاي ... رسيد بعنوان حكم حكومتي پذيرفت و با خيلي ها هم سر اين موضوع بحث و جدل كرد .
مگر نعوذ بالله مقام رهبري معصوم و الهي هستند كه سرپيچي از دستوراتش گناه و جرم باشد ؟؟؟ خداوند كه خالق و صاحب اختيار تمام جهان هستي و كاينات است هيچ وقت از بندگانش به زور و اكراه نخواسته است كه او را اطاعت وبندگي بكنند مقام رهبري كه جاي خود دارد. اطاعت محض از يك فرد غيرمعصوم شرك و گناهي عظيم است .
نویسنده محترم وسایر آقایان کاسه داغ تر از آش را ارجاع میدهم به بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضاء جامعه مدرسین که ایشان بر ولایتمداری دولت تاکید فرموده و فرمودند که حرفی نبوده که بگویم و دولت انجام ندهد
برادری که می گوید حضرت آقا گفته اند کاری نبوده که بگویم و دولت انجام ندهد در جریان باشند که ایشان در زمان دولت اصلاحات هم فرمودند که "تمام اقدامات آقای خاتمی مورد حمایت بنده است." شما باید بدانید که فرق شیعیان با سایر فرق دینی این است که شیعه اهل تأویل و فهمیدن جان کلام است.
"مگر نعوذ بالله مقام رهبري معصوم و الهي هستند كه سرپيچي از دستوراتش گناه و جرم باشد ؟؟؟ ..."
در مورد این کامنت که درج کردید مباحثی به نظرم اومد که در بحث این بنده خدا مغفول مونده:
1- این که رهبری معصوم نیست سرجاش درسته. کسی هم یک چنین ادعایی نداره اما طبق احادیث صحیح و متقن اهل بیت(ع) در زمان غیبت باید از فقها پیروی کرد و بحث اصل ولایت فقیه هم با نظر عامه علما اثبات شده که فعلا موضوع بحث من نیست می تونید به کتاب ولایت فقیه امام ویا آقای جوادی آملی و یا مصباح یزذدی مراجعه کنید
2- من نمی دونم منظور شما از اینکه خداوند بندگانشو مجبور به اطاعت و بندگی نکرده دقیقا چیه اما اگر منظورتون این بوده که خدا بنده از بنده هاش اطاعت نخواسته باید عرض کنم که خداوند صریحا و مستقیم دستور میدهند که ای مومنین (یعنی ای کسانیکه ایمان دارید به خدا) از خدا و رسولش و مومنین اولی الامر اطاعت کنید و این یک دستور است طبق جمله قرآن نه یک امر ارشادی!
(اما در حاشیه اینکه چرا به غیر مومنان اشاره نکرده چون اونها خدا رو قبول ندارن و لزومیس نداره خدا بهشون خطاب کنه و مواجهه خدا با اونها در قیامته)
3- در احادیث هست که امام صادق(ع) به کسی که حضرت رو توصیه به قیام می کرد فرمود که برود در تنور روشن ولی طرف نرفت و حضرت به شخص دیگری از یارانش گفت که این کارو بکنه و وی بدون سوال و جواب رفت داخل تنور نشست و باقی ماجرا، حالا با توجه به ادله بالا و اینکه ولی فقیه جانشین اهل بیت(ع) در دوران غیبته اطاعت محض از ایشون هم واجبه ولو معصوم نباشند و اگرم اشتباهی در تصمیم داشته باشند به گردن امت نیست بین خودشو خداست (البته این جدای از خیانت یا بی کفایتیه که بحثش در قالب خبرگان رهبری می گنجه) در این باره شما رو راهنمایی می کنم به داستان صحیح و تایید شده شیخ مفید (ره) و امام زمان (عج) که خود حضرت(عج) با ارسال پیکی به یکی از مقلدین شیخ مفید(ره) فتوای اشتباه شیخ رو اصلاح کرد که وقتی شیخ فهمید از شدت ناراحتی بخاطر این اشتباهش مرجعیت رو کنار گذاشت ولی حضرت صاحب الامر(عج) به ایشون نامه نوشتن و گفت شما کارتو انجام بده هرجا لنگ موندی و یا کم آوردی ما کمک می کنیم (اینها رو نقل به مضمون کردم)
4- در ثانی شما بهتره اول مبانی ولایت فقیه رو بدونید و آیات و روایاتی که این قضیه رو اثبات می کنه بخونید بعد حکم به شرک و گناه عظیم بدید
حتی معدود فقهای مخالف این تز هم نشنیدم با این صراحت به خودشون اجازه بدن که اطاعت از ولی فقیه رو به شرک و گناه تعبیر کنن شماکه جای خود دارید
5- در آخر بحث سر ارشادی و مولوی دونستن نامه ها و یا دستورات رهبری یک ترفند برای خنثی کردن و بی اثر کردن نظارت و امامت رهبری در جامعه هست
صرف نظر از بعد اعتقادي ولايت فقيه كه دستورات وي لازم الاتباع است از بعد سياسي نيز بايد دستورات بالاترين فرد در سلسله مراتب مورد اطاعت قرار گيرد. اين يك اصل براي اداره حتي يك سازمان كوچك است تا چه رسد براي اداره يك كشور.
چرا دولت متوجه نيست كه انتقاد اصولگرايان هنوز تند نشده و از ديگر سو چرا دولت از اين فضا سوء استفاده مي كند و برخي از نزديكان رئيس جمهور حرف هايي را مي زنند كه اصلا قابل تحمل نيست.
با سلام
فرمایش امام خامنه ای در مورد فرعی و اصلی کردن مسائل را چرا شما اجرا نکردید؟
و هر روز مشائی را علم میکنید
یک سوزن به خودتان بزنید یک جوالدوز به دولت
آقایان جناح راست، مدعیان پیروی از ولایت فقیه، پاسخ دهید:
اینکه رهبر انقلاب میفرمایند مجلس با دولت همکاری کند، یک امر مولوی است یا ارشادی؟
اینکه رهبر معظم میفرمایند با اطلاعات غلط دولت را به دروغگویی متهم نکنید، مولوی است یا ارشادی؟
اینکه آقا میفرمایند مسایل فرعی را به مسئله اول کشور تبدیل نکنید، مولوی است یا ارشادی؟
مسئولین بدانند که رهبری یا نامه نمی دهند یا دستوری در آن مرقوم می کنند
تا حالا نشده رهبری نامه ای با مضمون ارشاد بدهند
ارشادات ایشان در قالب نصیحت و اندرز در سخنرانی هاو دیدارهای حضوری است